Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

دوره پنجم: شروع نخستین زمزمه‌های فروپاشی حکومت صفویه (1038 – 1052 قمری)

شاردن؛ جهانگرد و سیاح معروف فرانسوی می‌گوید: «وقتی‌ که پادشاه بزرگ و رعیت نواز (شاه عباس اول) درگذشت، پیشرفت و ترقی ایران متوقف شد».[1] تعبیر وی گرچه اغراق‌آمیز است، ولی در بردارنده واقعیتی است که بعد‌ها به تدریج به منصه ظهور رسید.

دولت صفوی آن‌گونه که شاه عباس اول از نو ساخته بود، ظاهری پر هیجان ارائه می‌داد که موجب شد زوال دولت که طی نیمه دوم قرن یازدهم به سرعت فزاینده‌ای گسترش ‌یافته بود، به میزان قابل ملاحظه‌ای پنهان بماند. بعضی از اقدامات شاه عباس اول؛ مانند سوء رفتار و سوءظن بى‌ حد و حصر شاه نسبت به شاه‌زادگان صفوى و پسرانش و کشتن و کور کردن آنان، و همچنین تربیت خاص حرم‌سرایى، که به هیچ وجه به شاه‌زادگان اجازه دخالت در امور نمى‏داد، بذر زوال آتی حکومت صفوی را در دامن خود پرورش داد و اما تنها اقدامات نادرست شخص شاه عباس نبود که زمینه فروپاشی را فراهم کرد، بلکه عواملی نظیر: ناتوانی حاکمان بعد از وی و عدم لیاقت و کفایت آنها در امور حکومتی و نظامی، و عشرت‌طلبی و تن‌پروری آن‌ها، از عوامل مهم و شدت‌بخش فروپاشی و زوال حکومت صفویه بود.

به عنوان نمونه: شاه‌صفی؛ جانشین و نوه شاه عباس اول که در سن هیجده‌سالگی به پادشاهی رسید و حدود سیزده سال حکومت کرد (۱۰۳۸ – 1052 قمری)، در حد حکومت خود، تنها اقدامات نادرست و نامناسب شاه عباس اول را ادامه داد، و جنبه‌های مثبت اقدامات او را فراموش کرد. او در سیزده سال سلطنتش به هلاک کردن بیشتر شاهزادگان و بستگان نزدیک آنان و نابود کردن سرداران و فرماندهان نظامی پرداخت. شاه‌صفی حفظ و بقای موقعیت خود را در کشتن و کور کردن رقبای احتمالی؛ همچون شاه‌زادگان خاندان صفوی و فرماندهان مقتدر دولت به دست آورد. به‌علاوه سیاست‌های وی؛ از قبیل تبدیل اراضی ممالک به ملک خاص شاهی، بی‌توجهی به امور نظامی و سپاهی، ناتوانی و سستی در جنگ‌های خارجی و عدم پیگیری آن و هم‌چنین فساد اخلاقی شخص شاه، سبب شدند تا تصویر این دوره از حکومت را تیره و تار نشان دهند و هم‌چنین قسمت‌هایی از اراضی کشور از ایران جدا گردد. سیّاحان و نویسندگان این دوره از حکومت در نوشته‌های خود بیان می‌کنند که در ایران، هرگز دوره‌ای به این خون‌آلودگی و بی‌شفقتی نبوده است و لذا دوران سلطنت شاه صفی را به عنوان یک سلسله بدون توقف از بی‌رحمی و خون‌ریزی توصیف کرده‌اند.

ویژگی‌های عمده این دوره از حکومت صفوی عبارت است از:

  1. بد رفتاری‌ها و کشتارهای داخل دستگاه سلطنت و پیامدهای ناشی از آن
  2. جدایی مناطقی از ایران
  3. خصوصیات اخلاقی شخص شاه و میزان تأثیر آن در حکومت
  4. نا امنی‌های داخلی و آشوب‌های ناشی از آن.[2]

 

[1]. شاردن، ژان، سیاحت نامه (نسخه الکترونیکی)، ترجمه: یغمایی، اقبال.

[2]. برگرفته از: دانشنامه رشد، «صفویه»، با تصرف.