searchicon

کپی شد

دوران کهنسالی سید حسن مدرس

دوران کهنسالی شهید آیت الله مدرس را می توان یکی از سخت ترین دوران زندگی ایشان به حساب آورد. در این دوره، با پایان کار مجلس ششم، رضاخان به عنوان شاه، آن چنان قدرتی یافته بود که می توانست از ورود مخالفینش به مجلس جلوگیری کند. آیت الله مدرس در انتخابات مجلس هفتم هم کاندیدا شد، ولی آراء او را نخواندند. وقتی انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای ملی به پایان رسید، حتی یک رأی هم از صندوق به نام مرحوم مدرّس بیرون نیامد و ایشان آن جمله معروف را بیان کرد که: «اگر هیچ کس از مردم تهران به من رأی نداده باشند، ولی خودم که یک رأی به خودم دادم، پس این یک رأی که به نام مدرّس در صندوق بود چه شد و چرا خوانده نشد»!؟[1] رضاخان به این هم اکتفا نکرد بلکه با تهدید، از وی خواست از سیاست دوری کند. مدرّس در جواب گفت: «من وظیفه انسانی و شرعی خویش را دخالت در سیاست و مبارزه در راه آزادی می دانم و به هیچ عنوان دست از سیاست بر نمی دارم و هرکجا باشم همین است و بس».[2]

با راه نیافتن مرحوم مدرس به مجلس دوره هفتم، پایان مجلس ششم به معنای پایان مصونیت سیاسی آیت الله مدرس هم بود؛ لذا رضاخان فرصت را مغتنم شمرد و دستور دستگیری و تبعید او را صادر کرد. شامگاه 16 مهرماه 1307ش، دو روز پس از افتتاح هفتمین دوره مجلس شورای ملی، مأموران نظمیه، وحشیانه به منزل مدرّس هجوم بردند. محمد درگاهی، رئیس نظمیه و همراهانش، با ضرب و جرحِ مدرّس و فرزندانش، وی را شبانه از تهران خارج کردند و به سمت مشهد بردند. ابتدا چند روزی ایشان را در یکی از دهات مشهد زندانی کردند و پس از آن او را به شهر خواف[3] بردند و در وسط پادگان نظامی شهر سکونت دادند. دوران حبس شهید مدرّس در خواف، نه سال طول کشید. در دوره اقامت اجباری مدرّس در خواف، رضاخان دو بار، سپهبد امان اللّه جهانبانی را به دیدن او می فرستد و به سید پیغام می دهد که اگر از سیاست و دخالت در امور دولتی دست بردارد و تنها به مسائل مذهبی و امور شرعی بپردازد، او را آزاد خواهد گذاشت. رضاخان حتی پیشنهاد کرده بود که مدرّس، تولیت آستان قدس رضوی (ع) را بپذیرد، یا به عراق برود و در آن جا با خیال راحت بقیه عمر خویش را به عبادت و تحصیل و تدریس بگذراند، ولی مدرّس حاضر به سازش با او نشد و در نهایت، شهادت در راه خدا را بر زندگی آسوده ترجیح داد.[4]

 

 


[1]. مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ی ایران، ج 5، ص 133.

[2]. مكی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، ج 2، ص 78.

[3]. شهرستان خواف یکی از شهرستان‌های استان خراسان رضوی است و مرکز آن شهر خواف می‌باشد که در ۲۵۰ کیلومتری جنوب غربی مشهد واقع شده است. این شهرستان با جمعیتی بیش از ۱۱۰ هزار نفر، در نوار مرز شرقی ایران قرار دارد و ۱۲۳ کیلومتر مرز مشترک با کشور افغانستان دارد، ر.ک: سایت خواف.

[4]. مكی، حسین، مدرس قهرمان آزادی، همان.