کپی شد
دوران تحصیلات آیت الله حائری یزدی
دوران کودکی شیخ عبدالکریم مانند اکثر کودکان آن زمان در محیطی به دور از آموزشهای علمی، روزهای کودکی را سپری شد. روزی شوهرخاله عبدالکریم به نام محمدجعفر که روحانی بود، به مهرجرد آمد. وی در همان دیدار نخست آثار استعداد و نبوغ را در سیمای این کودک مشاهده کرد. به همین دلیل عبدالکریم را برای یادگیری دانش، با خود به اردکان برد و به مکتبخانه سپرد. عبدالکریم در مکتبخانه اردکان، در محضر مجدالعلمای اردکانی (یکی از بزرگان آن دیار) نصابالصبیان، صرف، مقدمات علوم و ادبیات را با عشق و علاقه فراوان آموخت.[1]
او در حالی که هنوز ۱۰ سال از بهار عمرش سپری نگردیده بود، از سایه پرمهر پدر بینصیب شد؛ از این رو راه مهرجرد را در پیش گرفت[2] و خود را در کنار مادر غمدیده تنها و دور از مکتب یافت. چند سال را دور از مکتب و دوستان در روستای مهرجرد گذراند؛ ولی پس از چندی شور و شوق دانشآموزی او را بیقرار ساخت. به همین دلیل عشق و دلبستگی خویش به علوم دینی را با مادر در میان گذاشت. مادر کوله بار سفر فرزندش را به سوی حوزه علمیه یزد بست و با چشمانی پر از اشک شوق و هجران، فرزند دلبندش را راهی آن سامان ساخت.[3] و با سکونت در مدرسه محمدتقیخان، معروف به مدرسه خان، ادبیات عرب را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ، معروف به مجتهد یزدی فراگرفت.[4]
او در سال ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی عراق شد. نخست به کربلا رفت و حدود دو سال زیرنظر فاضل اردکانی به تحصیل پرداخت و درسهای سطوح میانی فقه و اصول را در آنجا آموخت.[5] سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از میرزای شیرازی، به سامرا رفت.[6]
دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ قمری بود که نخست دو تا سه سال درسهای سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون شیخ فضل الله نوری، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی و میرزا مهدی شیرازی به اتمام رساند و سپس در درسهای خارج فقه و اصول سید محمد فشارکی اصفهانی و میرزا محمدتقی شیرازی، و مدتی در مجلس درس میرزا محمد حسن شیرازی شرکت کرد.[7] و از میرزا حسین نوری اجازه روایت دریافت کرد.[8]
سید محمد فشارکی و عبدالکریم حائری چند ماه پس از درگذشت میرزای بزرگ (۱۳۱۲ ق) از سامرا به نجف نقل مکان کردند[9] حائری در نجف در درس فشارکی و آخوند خراسانی[10] شرکت میکرد و در ماههای آخر عمرِ فشارکی، از او مراقبت هم میکرد.[11]
شیخ عبدالکریم پس از درگذشت فشارکی در سال ۱۳۱۶ق به ایران بازگشت و اراک حوزه درس دایر کرد.[12]
مرحوم حائری در سال ۱۳۲۴ق، به علت استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و برهم خوردن آرامش آنجا به سبب نهضت مشروطه[13] به نجف بازگشت.[14] دوباره به حلقه درس آخوند خراسانی پیوست و در درس سید محمد کاظم طباطبائی یزدی نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به کربلا رفت.[15]
وی در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بیطرفی خود در صف آراییهای مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس میداد.[16]
در دوره اقامت حائری در کربلا، از او برای بازگشت به اراک درخواستهای زیادی شد. سرانجام، در اوایل سال ۱۳۳۳ ق/۱۲۹۳ ش[17]، دوباره به اراک رفت و در مدت اقامت هشت سالهاش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس فقه و اصول پرداخت.
شیخ عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه میرزامحمدتقی شیرازی، پس از فوت سیدمحمدکاظم یزدی (۱۳۳۷ ق/ ۱۲۹۸ ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای مرجعیت شیعه مهیا سازد، اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد.[18]
[1]. کریمی جهرمی، علی؛ آیت الله مؤسس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری، ص ۲۳.
[2]. همان، ص ۲۰-۲۱.
[3]. شعبانی، اولیاء، معمار فضیلت، ص ۹.
[4]. مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج ۳، ص ۵۹.
[5]. آیة الله موسس…، ص ۲۳ – ۲۴.
[6]. حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران، ص۸۰-۸۲.
[7]. سرّ دلبران، ص ۸۷-۸۸ و ۹۳-۹۴.
[8]. حبیبآبادی، مکارم الآثار، ج ۶، ص ۲۱۱۸.
[9]. شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳-۲۸۴.
[10]. استادی، یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی، ص۵۱.
[11]. سرّ دلبران، ص ۳۹ و ۸۷-۸۸.
[12]. یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی، ص ۴۴-۵۱.
[13]. ، مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد، حوزه، ص۴۳-۴۴، سال ۲۱، ش ۵؛ صدرایی خویی، آیت الله اراکی: یک قرن وارستگی ص ۱۷؛ نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵هـ ش، ص ۴۶-۴۷.
[14]. بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ج ۲، ص ۲۷۵.
[15]. آیة الله موسس…، ص ۵۵.
[16]. همان، ص ۵۵-۵۶.
[17]. صفوت تبریزی، زندگی نامه آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری، به کوشش علی صدرایی خویی، ص۷۳، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
[18]. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، قسم ۳، ص ۱۱۶۴؛ آیة الله موسس…، ص ۵۶؛ صدرایی خویی، آیت الله اراکی: یک قرن وارستگی، ص۱۷-۱۸؛ ویکی شیعه.