searchicon

کپی شد

دلیل وجوب خمس

قابل ذکر است که پیروان مذهب شیعه و عالمان این مذهب، در همه اعصار گذشته و نیز هم اکنون، قائل به وجوب خمس بوده و هستند، ولی پیروان اهل سنت و علمای آنها به جز در دوره کوتاهی به آن پای بند نبوده اند. دانشمندان شیعه برای بیان دلیل وجوب خمس، به آیه 41 سوره انفال استناد می جویند. در این آیه آمده است: «بدانید آنچه را که سود می برید، یک پنجم آن ،برای خدا و رسول خدا(ص) و خویشاوندان او و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به خدا ایمان دارید و …».[1]

اما در این جا پرسشی باقی می ماند که چرا تنها یک آیه در مورد خمس وارد شده است؟ که پاسخ داده می شود: قرآن مجید آیات مربوط به توحید و معاد و نبوت را مکرّر و مفصل ذکر کرده است. اما تنها آیات محدودی را به بیان احکام اختصاص داده است، به طوری که مشهور است، تعداد آیات الاحکام در قرآن پانصد مورد است و اگر آیات تکراری و یا متداخل را کم کنیم از این مقدار هم کمتر می شود.[2] در حالی که احکام و مسائل فقهی مطرح در هر یک از فروع دین خیلی بیشتر از این است. به همین جهت فقهای همه مذاهب اسلامی، سایر احکام و دستوراتی که در آیات قرآن نیامده است را از سنت معتبر از پیامبر اکرم (ص) استفاده می کنند.

پس با توجه به گستردگی فقه از یک سو و وجود روایات متعدد از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) در همه موضوعات فقه از سوی دیگر، اگر در قرآن مجید برای مسئله ای مانند خمس تنها یک آیه وجود داشته باشد، موضوع غریبی نیست، و سایر احکام آن را می توان از روایات معتبر معصومان (ع) استفاده کرد. همچنان که در مورد حکم واجباتی مانند روزه یا حج فقط سه الی چهار آیه در قرآن ذکر شده[3]، یا به واجبات نماز ،ارکان ،شرائط و…با آن که بسیار هم اهمیت دارد در آیات قرآن اشاره ای نشده است و همه مذاهب اسلامی این مطالب را از روایات استفاده کرده اند. در عین حال تنها آیه مربوط به وجوب خمس که در سوره انفال آمده است بسیار گویا و از دلالت خوبی بر خوردار است.

در مصادر اهل سنت هم روایات زیادی وجود دارد که خمس در زمان خود رسول الله تقسیم شد و حضرت تا زنده بود این واجب را اداء می کرد، سیوطی از ابن ابی شیبه از جبیر بن مطعم نقل می کند: رسول خدا (ص) سهم ذی القربی را میان بنی هاشم و بنی عبدالمطلب تقسیم کرد، آن گاه من و عثمان بن عفان پیش او رفته و از وی خواستار سهم شدیم و گفتیم: آیا به برادران ما از بنی مطلب می دهی و به ما نمی دهی؟ با این که ما و ایشان از جهت خویشاوندی در یک رتبه هستیم؟ فرمود: آنان در جاهلیت و هم در اسلام هرگز از ما جدا نبودند.[4].[5]

در همه کتب فقهی اهل سنت بحث خمس آمده است، عده ای بعد از باب زکات و عده ای در فروعات جهاد از آن بحث کرده اند. قاضی ابن رشد ( 595 هـ .) بعد از بیان مذاهب اهل سنت در خمس می گوید: البته در میان اصحاب (اهل سنت) اختلاف شده است که ذی القربی چه کسانی هستند؟ عده ای گفتند فقط بنی هاشم مراد است و بعضی دیگر گفته اند بنی عبدالمطلب، وی روایت جبیر بن مطعم را دلیل بر قول اخیر می آورد.[6]

بنا براین روشن شد که خمس ساخته و پرداخته شیعیان نیست بلکه تنها فرقی که هست اصرار شیعه بر استمرار و دوام عمل به این آیه مبارکه می باشد، چرا که اقرباء و خویشان رسول الله (ص) پیوسته موجود بوده و در میان آنان فقیر و مسکین نیز وجود دارد. اگر چه شافعی از ائمه اهل سنت نیز قائل است که خمس اقرباء با رحلت پیامبر(ص) از بین نمی رود.[7]

برای آگاهی بیشتر به نمایه های زیر مراجعه فرمائید:

1. نمایه: دلیل وجوب خمس و مصرف آن ،سؤال 898 (سایت اسلام کوئست: 986).

2. نمایه: جمع آوری خمس در زمان حضرت علی (ع)،سؤال 5307 (سایت اسلام کوئست: 6033)



[1]. انفال، 41، وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ … .

[2]. فاضل مقداد، کنز العرفان، تصحیح عقیقی بخشایشی، ص 29.

[3]. همان ص 179 و ص 242.

[4] الدر المنثور، ج 3، ص 186، به نقل المیزان، ج 9، ص 138.

[5] اقتباس از نمایه شماره 898 (سایت اسلام کوئست: 986).

.[6] ابن رشد، بدایة المجتهد، کتاب الجهاد، ص 382، 383.

[7]. همان، ص 382.