کپی شد
دلایل نقلى تجرد نفس
در قرآن آيات زيادى بر تجرد نفس دلالت دارند كه جهت اختصار تنها به 3 مورد اشاره مىشود:
1. در سورۀ مؤمنون آيه 14 – 12 خلقت انسان را بيان مىفرمايد: كه او را از خاك و سپس از نطفه خلق كرديم تا اين كه می رسد به مرحلهاى كه صورت انسانى پيدا مىكند و كامل مىشود، اما بعد از آن مىفرمايد: ما او را با خلق ديگرى انشا نموديم، در صورتی كه قبلاً اصطلاح و تعبير خلق آورده بود. اين نشان مىدهد كه انسان واجد كمالى مىشود كه با مراحل قبل متفاوت است و داراى شرافتى است كه قبلاً واجد نبوده؛ لذا جوهر او ذاتاً با مراحل قبل تفاوت دارد و چون مراحل قبلى جسم بودند پس بايد اين جنبه، غير از جسم و ماده باشد؛ يعنى مجرد باشد و به همين دليل كه انسان داراى جنبۀ غير مادى و اشرف از آن است، خود را به جهت خلقت انسان تحسين نمود و الا اگر اين تحسين به جهت جنبۀ مادى و بدن او باشد ساير موجودات مادى هم داراى جسم و ماده هستند در حالي كه در مورد خلقت آنها چنين نفرموده است.
2. در سوره بقره آیۀ 33 – 31 آمده است: اسماء را به آدم آموختند (تعليم دادند) طبق بيان مفسران، ذات واجب تعالى مظاهرى دارد و هر موجودى مظهر يك اسم او است؛ مثلاً ملائكه مظهر اسم عليم هستند، ولى انسان مظهر همه اسمای الاهی است، چون افضل از ملائكه است و مجرد از آنها است، پس وقتى ملائكه كه مظهر يك اسم الاهى هستند، مجرد هستند، انسان كه مظهر جميع اسماء الاهى است بايد به طريق اولى مجرد باشد و الا اگر تنها جنبه مادى داشته باشد لازم مىآيد ماده كه اخص از مجردات است مظهر اسماء الاهى باشد در حالی كه ملائكه تنها مظهر يك اسم هستند و اين مستلزم تناقض است؛ زيرا لازم مىآيد در عين اين كه انسان پست تر و پايينتر از ملائكه است، از آنها برتر باشد.
3. قرآن کریم در سوره بقره آیۀ 154 و آل عمران آیۀ 169 مىفرمايد: افرادى كه در راه خدا كشته مىشوند، از بين نمىروند، بلكه زنده هستند و نزد پروردگار روزى مىخوردند و اين تنها با تجرد روح سازگار است، چون با شهادت، بدن از بين مىرود و در جنبه مادى فرقى بين شهادت و موت نيست و اين هم اختصاص به شهداء ندارد؛ زيرا افراد صالح و پيامبران هم هستند كه بسيارى از آنها مقامى برتر از شهداء عادى دارند و علاوه اگر با شهادت مجرد شوند، انقلاب در ذات لازم مىآيد. و بديهى است كه اين محال است؛ زيرا چيزى كه مادى است و زمينه تجرد ندارد، چگونه با شهادت مجرد مىشود، و از طرفى ديگر اگر ارواح شهداء مادى باشند و در محضر ربوبى، متنعّم باشند، لازم مىآيد كه حضرت حق هم مادى باشد؛ زيرا ماده نياز به محل دارد و محل هم بايد مادى باشد. و نيز رؤياهاى صادقه از مردگان و اطلاعات صحيح دادن يا احضار ارواح و يا كرامات اولياء، نظريه تجرد روح را تأييد مىكند.[1]