searchicon

کپی شد

دلایل جواز و مشروعیت تقیه

تقیه یکی از آموزه های دینی اسلام است که علاوه بر دلیل‌های قرآنی و حدیثی، حکم عقل و سیره و روش عقلا نیز بر آن دلالت دارد؛[1] چرا که عقل حکم می کند سخن و عملی که به دین، جان، آبرو و مال انسان ضرر می رساند، پرهیز و خودداری نماید. پس مسلمان می تواند در مواردی که جان و عِرض و مالش در اثر اظهار عقیده به خطر می افتد، عقیده خود را کتمان نماید.

با توجه به آنچه بیان شد جایز بودن تقیه، نه تنها از جانب شرع مورد تأیید است، بلکه عقل و خرد نیز بر صحت و لزوم آن در شرایطی که اقتضای تقیه می کند، گواهی می دهد؛ زیرا که از طرفی شرع و عقل حکم به حفظ جان، مال و آبرو می کند و آن را لازم می داند و از طرف دیگر، عمل بر وفق عقیده، وظیفه دینی است؛ لذا در مواردی که این دو وظیفه با هم اصطکاک پیدا می‌کنند و با اظهار عقیده هم جان، مال و آبروی شخص به خطر می افتد، حکم عقل این است که انسان وظیفه مهم تر را مقدم بدارد.

پس در حقیقت می‌توان گفت: تقیه، در مواردی سلاح افراد ضعیف در مقابل اشخاص قدرتمند و بی‌رحم و در مواردی هم که شخص ضعیف نیست، ولی ناچار است برای حفظ امری بزرگ‌تر تقیه کند، این کار صورت می‌گیرد.  پیدا است اگر تهدیدی در کار نباشد، انسان نه عقیده خویش را کتمان می کند و نه بر خلاف اعتقاد خود عمل می نماید.

 

[1]. سبحانى‏، جعفر، العقيدة الإسلامية، ص 273.