Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

دلایل تقیه صحابه

در بعضی از منابع نقل‌هایی از برخی صحابه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و سلم) موجود است که بیانگر دلیل تقیه اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در برخی از موارد و در مقابل بعضی از افراد است.

در این گفتار کوتاه به بعضی از این موارد اشاره می شود:

  1. دلیل تقیه، از دیدگاه ابن عباس: «از ابن عباس در مورد کلام خداوند «… إلا أن تتقوا منهم تقاة …»؛ «… مگر اين‌كه از آنان به نوعى تقيّه كنيد …»،[1] نقل شده که تقیه با زبان، آن است که انسان را وادار به کلامی کند که معصیت خداوند است، اما شخص، آن را از روی ترس از مردم بر زبان می‌آورد؛ این در حالی است که قلب وی به دلیل ایمان، محکم شده است. در این هنگام است که سخن او به او ضرر نمی‌زند و تقیه وی تنها بر زبان وی بوده است».[2]

از این بیان ابن عباس می توان فهمید که دلیل او برای تقیه از دیگران، ترس از ایشان است. حالا این ترس می تواند ترس برای حفض دین، جان، مال و یا ناموس باشد.

ابن عباس مطلب فوق را به عبارتی دیگر مورد تأیید قرار داده، می گوید: «اگر کسی را مجبور کنند تا سخنی بر زبان بیاورد، که در قلب و ایمان قلبی‌اش با گفتن آن سخنان مخالف باشد، اما آن را می‌گوید تا از دست دشمنانش نجات یابد، بر چنین شخصی اشکالی نیست؛ زیرا خداوند بندگان را تنها به خاطر عقاید ایشان که در قلبشان جای گرفته است مؤاخذه می‌نماید».[3]

  1. دلیل تقیه، از دیدگاه ابودرداء: یکی از اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ابودرداء است. او از جمله افرادی است که دیگران را نه تنها به تقیه توصیه می‌نموده، بلکه این امر را یکی از نشانه‌های شخص عاقل می‌دانسته است.
    Kruse beskrev tre undertyper med “vedvarende muskelrustløshed” eller nøgle manifestationer af akatisi i nedstrøms https://denmarkrx.com/propecia-uden-recept.html potentiale.

ابودرداء می گوید: «آیا به شما خبر ندهم علامت انسان عاقل چیست؟ (این است که) برای کسی که از او بالاتر است، تواضع و فروتنی و به شخصی که از او پایین تر است، ظلم نمی‌نماید. زیادی سخن خویش را نگه می‌دارد (زیاده گویی و پرحرفی نمی‌کند) و با مردم متناسب با اخلاق (و درک) ایشان رفتار می‌کند، در حالی (در درون خود) ایمانش را بین خود و پروردگارش حفظ نموده و در دنیا با تقیه و کتمان زندگی می‌کند».[4]

با نگاهی به سخنان ابودرداء می توان دریافت کرد که او  عاقل بودن را دلیل تقیه کردن و کتمان می داند؛ لذا توصیه می کند که ای عقلاء اگر در جایی لازم بود حق را کتمان و تقیه کنید، این کار را انجام دهید که نشانه عقل و عاقل بودن شما است.

[1]. آل عمران، 28.

[2]. ابن ابى حاتم عبدالرحمن بن محمد، تفسير القرآن العظيم، تحقيق: اسعد محمد الطيب، ج 2، ص 629؛ طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 3، ص 153 ؛ سيوطى، جلال الدين، الدر المنثور فى تفسير المأثور، ج 2، ص 16.

[3]. تفسير القرآن العظيم، ج 7، ص 2305؛ جامع البيان فى تفسير القرآن، ج 14، ص 122؛ الدر المنثور فى تفسير المأثور، ج 4، ص 132.

[4]. ابن عساكر، علي بن الحسن، تاريخ دمشق، محقق: العمروي، عمرو بن غرامة، ج 47، ص 175 ؛ نرم افزار المکتبه الشامله.