Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

دلائل امامت امام حسین (علیه السلام) و مدت آن

امام حسین (علیه السلام) در روز پنجشنبه، آخر ماه صفر سال 50 قمری، پس از آن که برادرش، امام مجتبی (علیه السلام)، وی را وصی خویش اعلام کرد و اسرار امامت و امانت‌های خلافت را به‌وی سپرد، عهده‌دار امامت امت شد.

برخی از دلایلی که بر امامت امام حسین (علیه السلام) ذکر شده، از قرار ذیل است:

1. تصریح پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر امامت امام حسین (علیه السلام):

الف) پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در زمان حیاتشان بارها به مسأله امامت آن حضرت تصریح داشتند، از جمله: روایت متواتری از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، نقل شده که درباره  امام حسین (علیه السلام)  فرموده است: ««این فرزند من، امام و پسر امام و برادر امام و پدر امامان شیعه است، که نهمین نفرشان قائم آن‌ها است که هم‌نام من و هم‌کُنیه من است. او زمین را پس از آن‌که از ستم پر می‌شود، از داد پر خواهد ساخت».[1]

ب) جابر بن عبداللّه انصاری از مصداق اولِی الأمر از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پرسید و آن‌ حضرت در جواب فرمود: «وقتى خداى تعالى بر پيامبرش آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»[2]، را فرو فرستاد، عرض کردم: يا رسول اللَّه! خدا و رسولش را شناخته‌‏ايم، پس اولوا الأمرى كه خداوند طاعت آن‌ها را مقرون به طاعت خود كرده چه كسانى هستند؟ فرمود: اى جابر آن‌ها جانشينان من و ائمّه مسلمانان پس از من هستند، اوّل ايشان عليّ بن أبى‌طالب (علیه السلام) است و بعد از او حسن و حسين و عليّ بن الحسين (علیهم السلام) و …».[3]

ج) در روایتی دیگر از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) آمده‌است که اشاره به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) نموده، فرمود: «… این دو فرزند من، دو امام هستند، بپا خیزند؛ (جنگ کنند)، یا بنشینند (با دشمن صلح کنند).[4]

2. یکی دیگر از دلایل امامت امام حسین (علیه السلام)، وصیت برادرش امام حسن (علیه السلام) به او است. امام  (علیه السلام) قبل از شهادت، امام حسین (علیه السلام) را وصی خویش گردانید و اسرار امامت را به او گفت و ودایع خلافت را به او سپرد، و در حضور اهل بیت خود فرمود: «برادرم حسین! من تو را وصیّ خود قرار دادم و این پیمانی است که از پدر به ما رسیده و او از جانب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و او نیز از جانب خداوند آن‌را بیان فرموده است».[5]

3. از جمله دلایل امامت امام حسین (علیه السلام) اجماع است که از سوی برخی از متکلمان؛ چون فیاض لاهیجی بر امامت امام حسین (علیه السلام) مطرح شده‌است.[6]

4. با توجه به این‌که هیچ‌گاه زمین خالی از امام و حجت نیست و از سوی دیگر امام باید معصوم باشد؛[7] از آن‌جا که در عصر امام حسین (علیه السلام) غیر از وی کسی دیگر از مقام عصمت برخوردار نبوده‌است، در نتیجه امامت منحصر به آن حضرت می‌باشد، در غیر این صورت دو اشکال پیش خواهد آمد: یا آن‌که ملتزم به نفی وجوب امامت شویم و یا چون حشویه،[8] امامت افراد غیر معصوم؛ مانند: بنی امیه را بپذیریم.[9]

5. ظهور معجزات و خوارق عادات از امام حسین (علیه السلام)، دلیل دیگر امامت آن‌حضرت است. قطب راوندی در کتاب الخرائج و الجرائح، چندین معجزه برای امام حسین (علیه السلام) برشمرده‌است.[10]

6. گستردگی علم امام حسین (علیه السلام) از دلایل روشن امامت آن حضرت است. ائمه اهل‌بیت (علیهم السلام) از هیچ‌کس کسب علم نکردند و در عین حال از همه مردم زمان خود به احکام دین و حوادث جهان داناتر بودند و هر مسئله‌ای که از ایشان سؤال می‌شد، بی‌درنگ و به بهترین وجه پاسخ می‌گفتند، بنابراین روشن می‌شود که سرچشمه علم و دانش آنان، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و در نتیجه جهان غیب بوده‌است.[11]

در مورد مدت امامت آن‌حضرت اقوال مختلفی گفته‌شده از جمله: «… و مدت خلافت (امامت) آن بزرگوار ده سال و چند ماه بود».[12]  [13]


[1]. حر عاملى، محمد بن حسن‏، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات‏، ج 2، ص 173؛ صدوق، محمد بن على‏ ، الخصال، ‏ محقق و مصحح: غفارى، على اكبر، ج ۱، ص ۴۷۵.

[2]. نساء، 59.

[3]. صدوق، محمد بن علی ، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 253.

[4]. مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 30.‏

[5]. طوسى، محمد بن الحسن‏، امالی، ص 159 و 160‏.‏

[6]. فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ، مقدمه از: قربانى، زين العابدين، ص 583.

[7]. مفید، محمد بن محمد ، أوائل المقالات في المذاهب و المختارات، ص 39.

[8]. حشویه بر فرقه‏‌ای از عامّه (اهل سنت) اطلاق می‏‌شود که به هر خبری، هرچند متناقض عمل می‏‌کنند و به ظواهر قرآن، هرچند مخالف با دلیل قطعی تمسک می‏‌جویند.

[9]. شریف مرتضی، الشافي في الإمامة،‏ تحقيق و تعليق: حسينى‏، سيد عبد الزهراء، ج ۳، ص ۱۴۸.

[10]. راوندى، قطب الدین، الخرائج و الجرائح‏، ج ۱، ص 245.

[11]. ، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 92.

[12]. مجلسى‏، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 44، ص 200.

[13]. دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، برگرفته از مقاله «امامت امام حسین (ع)»، شماره ۷۴، ویکی‌فقه، دانشنامه حوزوی.