searchicon

کپی شد

دستور اهل بیت به ممنوعیت همراهی با قیام های مدعی مهدویت در عصر غیبت

امامان معصوم (علیهم السلام)

در روایاتی که در ادامه ذکر خواهد شد، به شیعیان دستور داده اند قبل از خروج سفیانی، به عنوان دشمن اصلی امام عصر و نیز قبل از شنیده شدن ندای آسمانی، سکون و آرامش داشته و به اصطلاح، فرش خانه هایشان باشند (کنایه از اینکه  با قیام هایی که ادعای همراهی با قائم آل محمد (علیهم السلام) و نشانه ظهور بودن داشته و یا حتی خود، ادعای مهدویت دارند، همراهی نکنند) و احدی را چه یمانی چه غیر یمانی، یاری نکنند تا اینکه سفیانی، خروج کند. آن‌گاه بعد از خروج سفیانی، واجب است به سوی اهل بیت و نصرت امام مهدی (علیه السلام) و یاران ایشان از جمله یمانی و خراسانی، بشتابند.[1]

از جمله، این روایات، چنین است:

در روایت آمده است که هنگام خروج سفیانی، دعوت حق اهل بیت و دعوت امام مهدی (علیه السلام) را اجابت کنیم و شیعیان، توجه شان به سمت اخبار کشور حجاز باشد.

«… از جايت حركت نكن تا اين‏كه سفيانى قيام كند.هنگامى كه او قيام كرد، دعوت ما (ظهور امام مهدی) را پاسخ دهيد. چرا كه سفیانی، از علايم حتمى است …».[2]

و نیز در روایتی منقول از امام جعفر صادق (علیه السلام)، چنین نقل شده است:

یونس بن ابی یعفور از امام صادق (علیه السلام)، نقل می کند، که ایشان فرمودند: هنگامی‌که سفیانی خروج می کند، دو سپاه اعزام می کند، یکی به سمت ما (حجاز) و دیگری به سمت شما (عراق) . در این صورت به سمت ما بشتابید (و تمام توجه شما، به سمت اخبار کشور حجاز و شهر مکه باشد، زیرا محل ظهور و قیام امام عصر، می باشد) هرچند دچار سختی شوید. [3]

و در کتاب الغیبۀ نعمانی، از امام صادق (علیه السلام)، نقل شده است: (راوی از امام صادق می پرسند)، یا ابا عبد الله، هنگامیکه سفیانی خروج کرد، تکلیف ما چیست؟ امام پاسخ داد: در این هنگام، به سوی ما، بشتابید. [4]

و امام صادق نیز در حدیثی فرمودند:ای سدیر، از خانه‌ات بیرون نیا و چون گلیمی از گلیم‌های خانه باش و تا شب و روز آرام است، تو نیز ساکت باش، همین که خبر قیام سفیانی به تو رسید، به سمت ما (حجاز و کشور عربستان، زیرا مکه، محل ظهور و قیام امام عصر می باشد) کوچ کن، گرچه با پای پیاده باشی. [5]

و در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام)، معنای اجابت دعوت اهل بیت (فاجیبوا الینا)، به اجابت دعوت امام عصر (فانفروا الی صاحبکم)، تفسیر شده است.

 (راوی) به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد، هنگام خروج سفیانی، چه کار کنیم؟ … (امام پاسخ داد) هنگام خروج سفیانی و تسلط سفیانی بر مناطق پنج گانه شام، به امام مهدی (علیه السلام) بپیوندید و دعوت ایشان را اجابت کنید. [6]

همچنین امام رضا (علیه السلام)، به شیعیان دستور می فرمایند که با قیام های مهدی گرایانه و با انگیزه نیابت و ارتباط خاص با امام عصر، همراهی نکنند تا ندای آسمانی در آسمان و فرو رفتن (خسف) لشکر سفیانی در زمین، آشکار شود.

… سکون و آرامش خویش را (در عدم همراهی با قیام های مهدی گرایانه و قیام قائم) حفظ کنید تا اینکه منادی از آسمان، نام صاحب و امام شما، را ندا دهد و نیز سکون داشته باشید تا فرو رفتن و خسف لشکر (سفیانی) اتفاق بیفتد. [7]

بنابراین، از مجموع احادیث فوق، می توان به حرمت همراهی با قیام هایی که به انگیزه مهدویت صورت می گیرند، فتوا داد و چنانچه، اشخاص و یا جریان‌هایی به عنوان حرکت‌های مهدوی با عنوان نیابت و ارتباط خاص امام عصر، قبل از ندای آسمانی، قصد همراه کردن شیعیان را در انگیزه‌های باطل خویش داشتند، باید منکوب و سرزنش و دعوت‌شان را قبول نکرد. البته این گونه روایات، تنها قیام هایی را باطل می شمارد که رهبر آن مدعی مهدویت باشد و به عنوان قائم آل محمد، قیام کند. بنابراین منظور از نفی و عدم همراهی با این‌گونه قیام ها در این احادیث، کسانی است که خود را مهدی موعود و یا دارای ارتباط خاص با امام عصر، معرفی می‌کنند. این‌گونه روایات، شیعیان را از بیعت با این‌گونه قیام‌ ها و جریان ها، بر حذر داشته و ‌فرموده‌اند: هرگاه نشانه‌هایی هم‌چون قیام سفیانی واقع شد، اهل انقلاب و همراهی با قیام مهدی گرایانه باشید. بنابراین روایات، منظور نهی از قیام قبل از قائم، نهی از همراهی با قیام هایی است که داعیه حکومت امام مهدی را دارند، نه نهی از تشکیل حکومت بر پایه قوانین اسلامی در عصر غیبت؛ چرا که تشکیل حکومت بر پایه قوانین اسلامی با قیام در عصر غیبت، حکم متفاوتی دارد.

براین اساس، پیروان و انصار احمد الحسن بصری (یمانی دروغین و مدعی مهدویت)، باید به این پرسش، پاسخ صریح و روشن بدهند: با این‌که، ثابت شد اهل بیت، شرکت در هرگونه قیام مدعی مهدویت قبل از ندای آسمانی را نفی و منع فرموده اند، چگونه به وجوب یاری و نصرت یمانی مورد ادعای خویش، فتوا می‌دهند؟

[1] . ر ک: نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص 197.

[2] . ر ک: کلینی، الکافی، ج 8، ص 274.

[3] . نعمانی، الغیبۀ، ص 306.

[4] . همان، الغیبۀ، ص 302.

[5] . کلینی، روضةالکافی، ص 211.

[6] . مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 272. خوب است از طریق متن به منبع اصلی دست پیدا کرده و آن را نقل بفرمایید.

[7] . همان، ص 190.