Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

درایت آیه‌الله سید علی سیستانی

آنچه دراین مقال کوتاه به آن پرداخته می‌شود، اشاره کوتاهی به درایت و روش کرامت‌گونه آیةالله سیستانی به دلیل ایفای نقش مهم ایشان در تحولات سیاسی عراق پس از صدام است. وی از جهت فقه سیاسی به ولایت عام فقها در امور حسبیه معتقداست. او برای فقها و مراجع صاحب صلاحیت در امور سیاسی، قائل به شأن هدایتی و نظارتی است. از همین رو ایشان پس از سقوط حکومت صدام به تشکیل حکومت ولایت فقیه در عراق اقدام ننموده، اما در شکل‌گیری عراق پس از صدام و تثبیت اسلام به عنوان منبع اصلی قانون در قانون اساسی عراق و حفظ یکپارچگی عراق نقش اساسی داشت.

پُل بِرمر حاکم نظامی آمریکائی‌ها در عراق، درصدد تشکیل حکومتی متشکل از شخصیت‌های عراقی منتخب آمریکا بود؛ لذا پیشنهاد کرده بود آمریکا قانون اساسی جدید عراق را بنویسد، اما آیت الله سیستانی با صدور فتوایی در نجف اشرف با نقشه برمر مخالفت کرده، آن را به طور بنیادی و ریشه‌ای غیرقابل قبول دانست. او تأکید کرد که خودِ ملت عراق باید ترکیب دولت خویش را انتخاب کرده و قانون اساسی جدید را نیز تدوین کند. پل برمر انتظار داشت با موضع آیت الله سیستانی مخالفت شود، لیکن با فرا رسیدن پایان سال ۲۰۰۳ و تظاهرات ده‌ها هزار نفری ملت عراق در حمایت از تصمیم آیةالله سیستانی صریحا مشخص شد که حتی پل برمر حاکم نظامی آمریکا و افراد انتخابی او در شورای حکومتی عراق، باید تسلیم درخواست های ایشان در مورد اجرای انتخابات شوند. بدین ترتیب حاکم نطامی آمریکا مجبور به عقب‌نشینی شد و ملت عراق گام به گام براساس رهنمودهای ایشان، خود زمام امور کشور خویش را به دست گرفتند.

 نام آیةالله سیستانی به دلیل ایفای نقش مهمی که در تحولات سیاسی عراق پس از صدام داشت، در صدر اخبار رسانه‌ای جهان قرار دارد. مرحوم آیةالله رفسنجانی در دیدار با آیةالله سیستانی در سال ۱۳۸۷ شمسی اظهار داشت: «شما در قضایای عراق خیلی خوب عمل کردید». امروز آیةالله سیستانی رمز وحدت عراق است و همه قومیت‌ها و مذاهب؛ اعم از کُرد، ترکمن، عرب، سنی و شیعه برای ایشان احترام و اهمیت وافری قائل و عملا نظر ایشان در امور اختلافی سیاسی بین گروه‌های حاکم در عراق فصل الخطاب است. او معتقداست بدین روش، هم شأن مرجعیت حفظ می‌شود و هم مرجعیت به وظیفه خود در جهت امر به معروف و نهی از منکر در مسائل اجتماعی و سیاسی عمل کرده،  ملجاء و پناه‌گاه مردم باقی می ماند، بدون آن که آلوده به منازعات قدرت سیاسی گردد. آیةالله رفسنجانی در دیدار یا آیةالله سیستانی اظهار داشت: «شما قانوناً اختیاری ندارید، اما نفوذتان زیاد است و می‌توانید کارهای فوق قانون انجام بدهید و مردم عراق و مسئولان هم از شما اطاعت می کنند».

نفوذ سیاسی آیةالله سیستانی بدون در اختیار داشتن مسند حکومتی، بیش از نفوذ میرداماد، شیخ بهایی و علامه مجلسی آن‌هم با وجود دارا بودن مسند در دولت صفویه است. ایشان در صحنه سیاسی عراق منش و تدبیر جدیدی از رهبری خردمندانه مرجعیت شیعه را ارائه کرده که می‌تواند یکی از  مدل‌های راهنمای جامعه اسلامی در رهبری «حوادث واقعه» باشد. این مدل رهبری سال‌ها اسباب مباهات و افتخار شیعیان جهان خواهد بود. یک مرجع ایرانی‌الاصل در یک کشور دارای مذاهب، طوایف، اقوام و افکار مختلف، تحت اشغال بزگ‌ترین قدرت استکباری جهان، موفق شد با کیش و مات کردن آمریکا، شیعیان را به حکومت رسانده و حافظ تمامیت ارضی کشور عراق باشد، بدون آن که ارتشی تحت فرمان داشته باشد. بدون شک خرد، تقوا، تواضع، سجایای اخلاقی، بی‌توجهی ایشان به عناوین و هیمنه و حشمت دنیوی، محبوبیت و مقبولیت مردمی و مشروعیت والای برجسته علمی و معنوی و در یک کلمه کرامات و بزرگواری‌های او، نقش مهمی در موفقیت‌های چشم‌گیر وی در رهبری جامعه پیچیده، لغزنده، ناپایدار و موزائیکی عراق داشته است.

امروز بسیاری از مقامات سیاسی و حوزوی ایران، با ایشان در ارتباط و برای وی احترام ویژه‌ای قائل هستند. امروزه نفوذ معنوی آیةالله سیستانی در ایران گسترش یافته، به نحوی که مجله نیوزویک در یک مقاله تحلیلی در سال ۱۳۸۸ از سید جواد شهرستانی؛ داماد و نماینده او در ایران و مدیر مؤسسه آل‌البیت (علیهم السلام)، به ‌عنوان یکی از ۲۰ چهره با نفوذ در ایران نام می‌بَرَد. آیةالله سیستانی مخالف دخالت حکومت ها در امور حوزوی است و معتقداست، حوزه‌های علمیه باید استقلال خود از حکومت‌ها را حفظ کنند. ایشان مراکز تحقیقاتی، فرهنگی و کتابخانه‌های تخصصی متعددی در ایران تأسیس کرده‌است. وی از مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ایران و جهان کاملا آگاه و دژ استوار دفاع از منافع جهان تشیع به شمار می‌رود.

این مرجع آگاه در هفته اول جنگ سی‌وسه روزه ۲۰۰۶ میلادیِ اسرائیل علیه لبنان، علاوه بر محکومیت کتبی تجاوزات اسرائیل به لبنان، از جهانیان درخواست کرد به تجاوزات وقیحانه اسرائیل علیه لبنان خاتمه دهند و در کنار ملت لبنان قرار گیرند. او پس از بمباران روستای قانا توسط اسرائیل، به درخواست نبیه بری رئیس مجلس لبنان، طی اخطاری شفاهی به «جورج بوش» اظهار داشت: «مردم اسلامی منطقه، آمریکا را در این خصوص نخواهند بخشید». عادل عبدالمهدی معاون اول رئیس‌ جمهور وقت عراق، پیام شفاهی آیت‌الله سیستانی را به جورج بوش؛ رئیس‌جمهور وقت آمریکا، دیک چنی؛ معاون اول رئیس‌جمهور و کاندولیزا رایس؛ وزیر امور خارجه آمریکا ابلاغ کرد. بوش در پاسخ به پیام آیت‌الله سیستانی طی نامه‌ای از تلاش خود در شورای امنیت برای یافتن یک راه‌ حل نهاییِ شامل پایان جنگ، خبر داد.  اخطار آیت‌الله سیستانی به جورج بوش از عوامل مهم پایان یافتن حملات اسرائیل علیه حزب الله لبنان بود.  ایشان در قضایای بحرین نیز از نفوذ خود برای دفاع از حقوق شیعیان استفاده کرد. حمایت وی از آیت‌الله شیخ عیسی قاسم؛ رهبر شیعیان بحرین، نقش مهمی در تثبیت موقعیت او و شیعیان در مقابل دولت بحرین و حکومت سعودی داشت.

مرجعیت این  فقیه جامع الشرایط و عالم جامع الاطراف بیدار و روشن، بدون کمک هیچ حکومتی در عالم تشیع بلامنازع است. از کرامات این مرد بزرگ همین بس که، او از یک اتاق ساده و محقر برقلب میلیون‌ها مسلمان حکومت نموده و نقشه‌های دشمنان اسلام و تشیع را با اتکاء به خداوند و تدابیر الهی خود، بدون توسل به قوه قهریه، نقش بر آب می‌کند. حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها در زمینه تدریس مدیریت و علوم سیاسی، باید پیرامون روش‌ها، منش ها و تدابیر ایشان تحقیق کنند. شاید بتوان به مدد روش رهبری ایشان، به صلحی عادلانه بدون توسل به جنگ با گفت‌وگو، دیپلماسی و تکیه بر نیروی میلیونی ملت‌ها دست یافت.[1]

[1]آکادمی مطالعات ایرانی لندن؛ منابعی که آکادمی مطالعات مطالب فوق را از آن‌ها دریافت نموده، عبارت‌است از: سایت آفتاب، سایت آیةالله سیستانی، روزنامه جمهوری اسلامی و سایت تابناک: جزئیات تازه از دیدار آیةالله هاشمی و آیت الله سیستانی.