کپی شد
دحو الارض
فهرست
چکیده مدخل دحو الارض
دحو؛ به معنای بسط، گستردن و گسترانیدن و نیز به معنای کشیدن، پهن کردن و غلطانیدن است. منظور از دحوالارض گسترده شدن زمین از ریر کعبه، است
بر اساس بعضی از آیات و روایات، دحو الارض به زمانی برمی گردد که زمین به شکل امروزی نبوده و خشکی نداشته و قابل سکونت نبوده است، اما آرام آرام از همان نقطه کعبه، شروع به پهن شدن و گسترده شدن کرده، تا قابل سکونت برای انسان شده است.
در روايتی از امير مومنان (علیه السلام) نقل شده است:«خداوند تعالی در روز بيست و پنجم ذی القعده کعبه را بر زمین نازل فرمود و اولین رحمت خدا بود كه از آسمان به زمين نازل شد».
با توجه به اهمیت دحو الارض، در منابع اسلامی برای شب و روز آن آداب خاصی شمرده شده است.
مفهوم شناسی دحو الارض
دحو الارض از دو واژه دحو و ارض تشکیل شده که دارای معانی مختلف لغوی است و به نظر می رسد چندان تفاوتی میان آن معانی وجود ندارد.
تعریف لغوی دحو الارض
دحو در لغت؛ به معنای بسط، گستردن و گسترانیدن و نیز به معنای کشیدن و پهن کردن آمده است. همچنین به گستردن و برابر گردانیدن سنگریزه ها توسط باران و بزرگ شدن را دحو می گویند.[1] بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محل اصلی اش تفسیر کرده اند.[2]
ارض لفظ عربی است که معادل فارسی آن زمین می باشد.
تعریف اصطلاحی دحو الارض
با توجه به معانی دحو (گسترده شدن) و ارض (زمین)، دحو الارض به معنای بسط و گسترش زمین از زیر خانه کعبه به اذن و فرمان الهی و سر برون آوردن زمین از زیر آب است که این سرآغاز آمادگی و فروتنی کره زمین برای زندگی و سکونت آدمیان بر روی آن می باشد.
بنابر این دحو الارض؛ یعنی گسترش یافتن زمین.[3]
فلسفه نامگذاری دحو الارض
در باره فلسفه نامگذاری دحو الارض باید گفت: علت نامیده شدن روز بیست و پنجم ماه ذی القعده به دحو الارض همان گونه که در معنای لغوی و اصلاحی این واژه آمده است، این است که این روز بسط و گسترش زمین از زیر خانه ٔ کعبه به اذن و فرمان الهی و سر برون آوردن زمین از زیر آب است و روز سرآغاز آمادگی و فروتنی کره زمین برای زندگی و سکونت آدمیان بر روی آن است. بعد از این تغییر و تحول ظاهری زمین انبوهی از نعمتهای بیپایان خدا به تدریج بر چهره زمین ساخته و پرداخته شد تا انسانها، با آرامش بر روی این کره خاکی زندگی کنند.
زمان وقوع دحو الارض
براساس بعضی از آیات قرآن کریم و برخی از روایات، پیشینه دحو الارض به زمانی برمی گردد که زمین به شکل امروزی نبوده و خشکی نداشته و قابل سکونت نبوده است، اما آرام آرام از همان نقطه کعبه (اولین خانه ای که برای مردم ساخته شده است)، شروع به پهن شدن و گسترده شدن کرده، تا قابل سکونت برای انسان شده است.
البته این مطلب باید در مبحث (دحو الارض از دیدگاه قرآن و روایات) مورد بررسی قرار گیرد.
دحو الارض در قرآن
دحو الارض حقیقتی قرآنی است که در قرآن کریم به اشاره شده است. خداوند در سوره نازعات میفرماید: «و زمين را بعد از آن گسترش داد».[4]
بیشتر مفسران، در ذیل این آیه، مسئله دحوالارض را مطرح کردهاند.
بعضى از مفسران[5] گفتهاند: معنايش اين است كه زمين را با اين حال بگسترد؛ برخى هم گفته اند: كلمه «دحو» كه فعل «دحيها» از آن مشتق است، به معناى «دحرجة»؛ يعنى غلتاندن است.[6]
و در سوره شمس می فرماید: «سوگند به زمين و آنكه آن را گسترش داد».[7] پیرامون این آیه نیز تعدادی از مفسران گفته اند: در اینجا گسترش و مسطّح بودن زمین و وسعت آن مورد نظر است، تا اين كه براى مردم ممكن باشد تصرّف بر آن.[8]
دحو الارض در روایات
روایات فراوانی به بحث دحو الارض پرداخته و پیرامون آداب و احکام و فضایل آن سخن به میان آورده اند، اما از میان همه آنها در این مقال کوتاه اشاره مختصری به برخی از آنها می کنیم.
1.امام علی (علیه السّلام) در بخشی از یک خطبه عمیق و پرمغز، می فرماید: «(سپاس خدای را که) زمين را در امواج شديد و با صولت و در درياهاى پر آب فرو برد، در حالى كه موج هاى عظيم آن درياها به هم مىخوردند، و امواج بلند آن كه در حال پس زدن و دفع يك ديگر بودند، به هم مىكوفتند و مانند شتران نر، در موقع هيجان و مستى، كف به وجود مىآوردند. پس سركشى آب به خاطر سنگينى زمين حالت فروتنى گرفت، و چون زمين به سينه خود به روى آب قرار گرفت، اضطراب و هيجان آب فرو نشست و چون با شانه خود؛ مانند حيوانى كه در خاک بغلتد، بر روى آب درغلتيد آب آرام گرفت؛ (زيرا زمين با پشت بر آن مىغلطيد). آب پس از هيجان و اضطراب امواجش آرام و مغلوب شد و در دهنه خوارى مطيع و اسير گشت. زمين گسترده شده در ميان آن آب پر موج ساكن شد و آب را از نخوت و كبر و از باد دماغ و سركشى و تجاوز باز داشت و دهان آن را كه پر موج بود بست و آب از آن همه هيجان و هيبت و جست و خيز به جاى خود نشست.
پس از آن كه هيجان آب از زير اطراف زمين ساكن شد و كوه هاى بلند سركشيده را كه بر دوش زمين قرار داشت بر روى خود حمل نمود، خداوند آب هاى چشمهها را از بالاى بينىهاى زمين (قله كوه ها) به جريان انداخت، و در پهن دشتها و رودخانهها سرازير ساخت، و حركات زمين را با كوه هاى لنگر انداخته، و به وسيله صخرههاى بزرگ سر به فلك برداشته، تعديل نمود. زمين به علّت نفوذ كوه ها در پهنه آن و به خاطر فرو رفتن ريشه كوه ها در اعماق آن، و سوار شدن آن صخرههاى بزرگ بر گردن و طبقات زيرين آن، آرامش و استقرار يافت و تمام نيازمنديهاى اهل زمين را از دل زمين بيرون آورد. سپس بلندي هاى زمين را كه بىگياه بود و آب چشمهها به آن نمىرسيد و …».[9]
آنچه در این بخش از این خطبه شریف در این گفتار نقل شد، اشاره مستقیم امیر المؤمنین به بحث دحو الارض و گسترش زمین در گذشته است.
2. اسحاق بن عبد اللَّه علوى عريضى[10] می گوید: پدرم با عموهايم سوار بر مرکب شده خدمت حضرت على بن محمّد «امام هادی» (علیهما السلام) رسيدند. ایشان در آن چهار روزى كه در سال روزه گرفته مىشود با هم اختلاف داشتند. در آن موقع امام (عليه السّلام) در صريا ساكن بود و هنوز به سامرا نرفته بود. امام (علیه السلام) فرمود: آمدهايد از روزهائى كه در سال روزه گرفته مىشود سؤال كنيد؟ عرض كردند: فقط براى همين آمده بوديم. فرمود: هفدهم ربيع الاول روزى است كه پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله) متولد شده و روز بيست و هفتم رجب روزى كه پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله) به نبوت مبعوث گرديد و روز بيست و پنجم ذى قعده كه روز گسترده شدن زمين (دحو الارض) است و روز هيجدهم ذيحجه كه روز عيد غدير است.[11]
3. در روايتی از امير مؤمنان علی(علیه السلام) نقل شده است:«خداوند تعالی در روز بيست و پنجم ذی القعده کعبه[12] را بر زمین نازل فرمود و این اولین رحمت خدا بود كه از آسمان به زمين نازل شد».[13]
4. در حدیث دیگری از امير مؤمنان (علیه السلام) نقل شده است:«در آن روز (دحو الارض) اگر گروهی به ذکر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پيش از آن که متفرق شوند برآورده سازد؛ خداوند در اين روز هزار هزار رحمت نازل میکند که قسمتی از آن شامل کسانی است که جمع گردند و به ذکر خدا بپردازند و روزش را روزه بدارند و شب آن را عبادت کنند».[14]
آداب دحو الارض
شب و روز دحو الارض دارای آداب خاصی است که به اختصار به برخی از آنها اشاره می شود:
1. احیاء و شب زنده داری شب بیست و پنجم و روزه این روز، برابر با صد سال عبادتی است که در آن دائما در حال نماز و روزه باشد.[15]
2. روزه داشتن، كه ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.[16]
3. انجام غسل به نیت روز دحوالارض.
4. خواندن دعایی که ذکر می شود:
«اللَّهُمَّ دَاحِيَ الْكَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ كَاشِفَ الْكُرْبَةِ أَسْأَلُكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ مِنْ أَيَّامِكَ الَّتِي أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ قَدَّمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ وَدِيعَةً وَ إِلَيْكَ ذَرِيعَةً وَ بِرَحْمَتِكَ الْوَسِيعَةِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ الْقَرِيبِ يَوْمَ التَّلَاقِ فَاتَّقِ كُلَّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى كُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلَاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِكَ الْمَخْزُونِ غَيْرَ مَقْطُوعٍ وَ لَا مَمْنُونٍ تَجْمَعُ لَنَا التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ يَا خَيْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَكْرَمَ مَرْجُوٍّ يَا كَفِيُّ يَا وَفِيُّ يَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِيٌّ الْطُفْ لِي بِلُطْفِكَ وَ أَسْعِدْنِي بِعَفْوِكَ وَ أَيِّدْنِي بِنَصْرِكَ وَ لَا تُنْسِنِي كَرِيمَ ذِكْرِكَ بِوُلَاةِ أَمْرِكَ وَ حَفَظَةِ سِرِّكَ وَ احْفَظْنِي مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى يَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِي أَوْلِيَاءَكَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِي وَ حُلُولِ رَمْسِي وَ انْقِطَاعِ عَمَلِي وَ انْقِضَاءِ أَجَلِي اللَّهُمَّ وَ اذْكُرْنِي عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَيْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِيَنِي النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِي دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِي مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِي مِنْ مُرَافِقِي أَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ بَارِكْ لِي فِي لِقَائِكَ وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِيئاً مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الحطل [الْخَطَلِ] اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِي حَوْضَ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ اسْقِنِي مَشْرَباً رَوِيّاً سَائِغاً هَنِيئاً لَا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لَا أُخَلَّا وِرْدَهُ وَ لَا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِي خَيْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِيعَادٍ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ لِحُقُوقِ أَوْلِيَائِكَ الْمُسْتَأْثِرِينَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِكْ أَشْيَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ [عَالِمَهُمْ] وَ عَجِّلْ مَهَالِكَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِكَهُمْ وَ ضَيِّقْ عَلَيْهِمْ مَسَالِكَهُمْ وَ الْعَنْ مَسَاهِمَهُمْ [مُسَاهِمَهُمْ] وَ مَشَارِكَهُمْ [مُشَارِكَهُمْ] اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِيَائِكَ وَ ارْدُدْ عَلَيْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِينِكَ مُنْتَصِراً وَ بِأَمْرِكَ فِي أَعْدَائِكَ مُؤْتَمِراً اللَّهُمَّ احْفَظْهُ [احففه] بِمَلَائِكَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَيْتَ إِلَيْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِماً لَكَ حَتَّى تَرْضَى وَ يَعُودَ دِينُكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ جَدِيداً غَضّاً وَ يُمَحِّصَ الْحَقَّ مَحْصاً وَ يَرْفَضَ الْبَاطِلَ رَفْضاً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِي كَرَّتِهِ حَتَّى نَكُونَ فِي زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِكْ بِنَا قِيَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَيَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ ارْدُدْ إِلَيْنَا سَلَامَهُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ».[17]
5. خواندن دو رکعت نماز هنگام ظهر به این کیفیت که در هر رکعت آن یکبار سوره «حمد» و پنج مرتبه سوره «والشمس» خوانده شود و سپس بعد از سلام نماز گفته شود: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِي عَثْرَتِي يَا مُجِيبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِي يَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِي وَ ارْحَمْنِي وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَيِّئَاتِي وَ مَا عِنْدِي يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ».[18]
وقایع روز دحو الارض
بنابر برخی روایات در روز دحو الارض وقایعی رخ داده است که به برخی از آنها اشاره می شود:
1. روز بیست و پنجم ذی قعده که مصادف است با دحو الارض، در این روز حضرت ابراهیم خلیل و حضرت عیسی مسیح (علیهما السلام) متولد شدند.[19]
2.و نیز در چنین روزی حضرت آدم (علیه السلام) به زمین هبوط کرده است.[20]
کتابنامه دحو الارض
- قرآن کریم.
- نهج البلاغه، محقق: سید رضی، محمد بن حسين، مترجم: انصاريان، حسين، ناشر: پيام آزادى، چاپ دوم، تهران، 1386 ش.
- ابن طاووس، على بن موسى، الإقبال بالأعمال الحسنة، محقق / مصحح: قيومى اصفهانى، جواد، ناشر: دفتر تبليغات اسلامى، چاپ اول، قم، 1376 ش.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: میر دامادی، جمال الدین، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، بیروت، 1414ق.
- دهخدا، لغت نامه دهخدا.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، دمشق، بیروت، 1412ق.
- صدوق ، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ناشر: دار الشريف الرضي للنشر، چاپ دوم، قم، 1406 ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، الميزان فی تفسیر القرآن، موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، قم، 1374 ش.
- كلينى، محمد بن يعقوب، كافي، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، تهران، 1407 ق.
- مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: ستوده، رضا، انتشارات فراهانی، چاپ اول، تهران، 1360ش.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403ق.
[1]. دهخدا، لغت نامه دهخدا، واژه دحو؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 14، ص 251.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 308.
[3] ر. ک: نهج البلاغه، محقق: محمد بن حسين، سید رضی، مترجم: انصاريان، حسين، ص 197 و 198، طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، مترجمان، محقق: ستوده، رضا، ج 27، ص 115.
[4]. نازعات، ۳۰، «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاه».
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، مترجمان، محقق: ستوده، رضا، ج 26، ص 287.
[6]. موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان، ج20، ص 308، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، قم، 1374 ش.
[7]. شمس، 6.
[8]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، مترجمان، محقق: ستوده، رضا، ج 27، ص 115.
[9]. نهج البلاغه، محقق: محمد بن حسين، سید رضی، مترجم: انصاريان، حسين، ص 197 و 198، ناشر: پيام آزادى، چاپ دوم، تهران، 1386 ش.
[10]. عريض؛ نام دهى در هشت کیلو متری مدينه است.
[11]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 93، ص 266
[12]. شاید منظور از نزول کعبه به زمین، دستور ساخت آن از جانب حق تعالی به حضرت آدم (علیه السّلام) باشد.
[13]. ابن طاووس، على بن موسى، الإقبال بالأعمال الحسنة، ج 2، ص 37، محقق / مصحح: قيومى اصفهانى، جواد، ناشر: دفتر تبليغات اسلامى، چاپ اول، قم، 1376 ش.
[14]. همان، ج 1، ص 310.
[15]. ابن طاووس، على بن موسى، الإقبال بالأعمال الحسنة، محقق / مصحح: قيومى اصفهانى، جواد،ج 1، ص 310.
[16]. همان، ج 1، ص 312.
[17]. همان، ص 312 و 313.
[18]. همان، ص 314.
[19]. صدوق ، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 79.
[20]. كلينى، محمد بن يعقوب، كافی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ج 4، ص 149.