Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

خواجه‌نصیرالدین طوسی و رصد خانه مراغه‏

مغولان از فضل و معرفت سهم و حظ زیادی نداشتند، لکن به ستاره شناسی و احکام آن علاقه مند بودند. بر همین اساس هولاکو وقتی در مراغه ساکن شد، ضمن گرامیداشت مقدم خواجه از وی خواست رصد خانه ای در آنجا بنا کند. خواجه با توجه به عظمت کار مورد نظر و عدم وجود امکانات و نیروی انسانی شایسته و فاضل، گفت: «بنای رصد خانه و نوشتن زیج تازه، نزدیک به سی سال وقت لازم دارد»، ولی هولاکو اصرار ورزید. در نتیجه خواجه این کار را در مدتی کمتر از دوازده سال به انجام رساند.[1]

برخی نیز آورده اند که فکر ایجاد رصدخانه از ضمیر«منگوقاآن»[2]تراوش کرده بود، که خود بدان توفیق نیافت. هولاکو به وصیت او اقدام به چنین کاری کرد. چون منگوقاآن از میان سلاطین مغول به حدّت ذهن و ذکاوت امتیاز تمام داشت، چنانکه بعضی از اشکال اقلیدسی را حل می کرد؛ لذا در صدد برآمد که در وقت اقتدار خود رصدی بنا نماید؛ از این رو به موجب فرماناو «جمال الدین محمد بن طاهربن محمد الزیدی البخاری»مأمور احداث رصد خانه شد، اما بعضی از اعمال بر وی مشتبه شده و تحقق این مسئله به تأخیر و تعویق افتاد. برای همینهنگامی که با برادرش هولاکو وداع می کرد و او را برای فتح قلاع اسماعیلیه به ایران می فرستاد، به او گفت:وقتی قلاع ملاحده؛ (اسماعیلیه) را فتح کردی، خواجه نصیر طوسی را بدین کار (احداث رصد خانه) بگمار. وقتی قلاع اسماعیلیهفتح شد و خواجه در خدمت هولاکو قرار گرفت، ایلخانمغول دیگر او را از خود جدا نکرد و وی را همیشه همراه خود داشت؛ لذا به او فرمان داد که در موقع مناسب به امر رصد اشتغال نماید. و خواجه مراغه را برای این کار اختیار نمود».[3] قول دیگر آن است که: «خواجه چون علاقه و اراده مغولان را بر مقوله ستاره شناسی و رصد انجم ملاحظه کرد، فرصت را غنیمت شمرد و اجازه خواست تا بدان کار بپردازد و زیجی استنباط کند تا از آن بهره های فراوان گرفته شود. خان مغول پیشنهاد او را موافق مزاج خود یافت و اذن صادر کرد و همه امکانات را برای وی فراهم ساخت».خواجه چون در رأس اوقاف ایلخانی قرار داشت، یک دهم اوقاف را جهت تأمین هزینه های رصدخانه قرار داد و بنیه مالی مستمر و قوی بر آن فراهم آورد. به علاوه مبلغ بیست هزار دینار آن روزگار را جهت تعمیر و تهیه اسباب و آلات خرج کرد.[4] از جهت تأمین نیروی انسانی متخصص و متبحر نیز برای خواجه فرصت مناسبی پیش آمد؛ زیرا اولا محل و موقعیت مناسبی برای دانشمندان و فرهیختگان قلمرو اسلامی جهت تحقیق و پژوهش های علمی فراهم شد. ثانیا پس از چند دهه امنیت لازم توأم با اکرام و احترام برای علما و خردورزان اسلامی با جلب نظر خان مغول ایجاد شد؛ لذا خواجه با حمایت و فرمان هولاکو حدود صد و بیست تن از علمای علم نجوم را از اقصی نقاط مختلف به مراغه دعوت کرد و ضمن اکرام و احترام فراوان، آنان را در مسکن های مجلل منزل داد.[5]

بنای رصدخانهٔ مراغه در سهشنبه ۴ جمادیالاول ۶۵۷ قمریبرابر با ۱۶ اردیبهشت ۶۳۸شمسی مصادف با شب تولد حضرت زینب (سلام الله علیها)؛ دختر علی بن ابی‌طالب(علیهما السلام) با موافقت و همکاری هولاکوو آباقاخان،آغاز شد.[6] خواجهنصیر، همچنین از یک دانشمند چینی که در مراغه بود دعوت کرد تا به کمک یکدیگر آلات رصدی را تکمیل کنند و بعضی از آلات رصد را نیز خود اختراع کرد.[7]

وی در بنای رصدخانه، ساختمانهایی را جهت تحصیل فلسفه و مدرسهای جداگانه مخصوص علم طب و مدرسهای برای طلاب علوم دینی ساخت.او برای دانشجویان هر رشته، متناسب با هزینههای تحصیل و فعالیت‌هایشان حقوقی معین کرد.[8] همه این هزینه ها از اوقاف بود که خواجه این اموال را به گونه ای صرف می‌کرد که منافعش شامل حال همه مسلمانان خصوصاً شیعیان و علویان بشود.[9]

او مجموعه رصدخانه مراغه را تبدیل به دانشگاهی جامع نمود که جویندگان علم را از بلاد مختلف به خود جلب کرده و پایگاه عظیم نشر افکار خواجه نصیر و فرهنگ غنی اسلامی و شیعی او گردید.

تولیت امور رصد خانه و ریاست عالیه آن بر عهده «صدر الدین علی»؛ فرزند فاضل خواجه نصیر و البته با مدیریت و نظارت شخص خواجه بود. خواجه علاوه بر تأمین و تکمیل هیأت علمی لازم چند کار مهم دیگر نیز کرد:

  1. به دستور هولاکو همه آلات رصد لازم را که مغولان در بغداد و نقاط دیگربه غارت برده بودند، در مراغه در اختیار خواجه قرار دادند.
  2. آلات رصد و دستگاههای نجومی جدیدی به همت خواجه و دستیارانش اختراع گردید و مورد استفاده قرار گرفت. ساخت این گونه آلات نجومی در این مرکز به اوج خود رسید.[10]
  3. کتابخانه ای بزرگ در شهر مراغه و محل رصد خانه تأسیس کرد و کتب معتبر علمی را در زمینه نجوم، ریاضی و…، از اقصی نقاط شناسایی و تهیه کرد و در اختیار کتاب دوستان و منجمان قرار داد. تعداد کتب این کتابخانه را بالغ بر چهار صد هزار جلد نوشته اند که تا آن تاریخ در هیچیک از کتابخانه های جهان اسلام رقمی به این عظمت دیده نشده بود.
  4. منجمان و محققان شاغل در رصدخانه را مورد احترام و اکرام و در شرایط مناسب رفاهی قرار داد و برای طالبان دانش کمک هزینه تحصیلی مقرر نمود.[11]

با این وصف رصدخانه مراغه نه تنها به عنوان یک مرکز بزرگ علمی نجومی، بلکه به صورت یک سازمان و مؤسسه علمی مجهز، که در آن کلیه شاخه های علوم آن روز تدریس می شد، شهرت یافت.[12] این مرکز دانشگاهی بود که پس از «جندی شاپور»،«مدارس نظامیه» و «مستنصریه» از بزرگترین مراکز علمی اسلامی به شمار می رفت. قبل از آن رصدخانه «حاکمی مصر» (مربوط به قرن پنجم) تا دیر زمانییگانه مرجع علمای هیأت بود، ولی همین که خواجه نصیر رصدخانه تازه ای بنا کرد، رصدخانه حاکمی از اعتبار افتاد؛ زیرا رصدخانه مراغه از هر جهت کامل تر بود.[13] به تعبیر دیگر می توان آن را نخستین رصدخانه نجومی به معنای کامل دانست.[14]

مهمترین نتیجه و کار تحقیقی این رصدخانه زیجی است به نام زیج ایلخانیبرای رصد ستارگان و اجرام آسمانی توسط منجمان و محققان و به ریاست خواجه تنظیم شد. این زیج در اصل به زبان فارسی است که بعدها به زبان های دیگر ترجمه شد. این اثر علمی نه تنها در تحول و تکامل علم نجوم مؤثر واقع شد، بلکه برای نسل های بعدی نیز راهنمای خوبی به حساب آمد. این زیج شامل چهار قسمت به شرح ذیل است:

  1. در تواریخ.2. در سیر کواکب و مواضع و طول و عرض آنها.3. در اوقات.4. در باقی اعمال نجوم.[15]

جداول نجومی خواجه نصیر در جهان اسلام، غرب و شرق بودایی مشهور شد. این جداول همگی ایرانی[16] و مد نظر دانشمندان غربی علم نجوم بوده و در راه تحول در هیأت نجوم از منظومه بطلمیوسی به منظومه کپرنیکی و کپلری سخت مورد عنایت و محل مراجعه بودند. تا دوره رنسانس یکی از بهترینراهنمای ارصادات رصدخانه های اروپا، زیجیا جداول نجومی رصدخانه مراغه بود. رصدخانه سمرقند در قرن نهم هجری به تقلید از رصدخانه مراغه به وجود آمد. حتی رصدخانه های بزرگ مغرب زمین همچون رصدخانه های«تیکو براهه» و «کپلر» تحت تأثیر رصدخانه مراغه بوده اند.[17] تا دوره ایلخانان ظاهراً هیچ کس طرحی که قادر باشد در دقت و صحت با طرح بطلمیوس رقابت نماید و در عین حال دارای تنها حرکات مستدیر متحدالمرکز باشد، ارائه نکرد، اما این تحول را خواجه نصیر آغاز نمود و به کمک همکارانش در رصدخانه مراغه به انجام رسانید. در عظمت کار خواجه و گنجینه عظیم رصدخانه مراغه همان بس که برخی منابع (تالیف صاحب نظران غیر ایرانی و غیر مسلمان) از آن تعبیر به مکتب نجومی مراغه کردهاند.[18]

دوره فعالیت این مرکز را حداقل تا عصر سلطنت سلطان محمد خدابنده (قرن هشتم هجری) می دانند. قدیمی ترین طرح از این محل مربوط به کروکی مختصری است که در سال 1883 میلادیتوسط «هوتوم شیندلر آلمانی» ترسیمشد. این طرح تنها وضع ناهمواری های سطح تپه را نمایان می کرد و اطلاع دیگری به دست نمی داد. اولین کاوش ها به سرپرستی«دکتر پرویز ورجاوند» استاد باستان شناسی دانشگاه تهران از سال 1351 هجری شمسی شروع شد.[19] و [20]

[1].شاه حسینی، ناصرالدین، سیر فرهنگ در ایران، ص 291.

[2]. منگوقاآن که پسر تولوی و نوه چنگیزخان مغول است. در سال 648 قمری به تخت نشست و در سال 657 قمری وفات یافت. با وجود دوران کوتاه سلطنتش در عهد او تغییرات بزرگی در اداره ممالک مغول پیش آمد و فرق مختلف مذهبی در نهایت آزادی بودند. منگوقاآن برادر خویش هلاکو را به جای حکام ولایتی فرزندان خود بر ایران به نام ایلخانان مغول سلطنت داد.

[3]. میر خواند، محمد بن خاوند شاه، تاریخ روضة الصفا فی سیرة الانبیاء و الملوک و الخلفا، مصحح: کیان فر، جمشید، ج 8، ص 4046.

[4].مروارید، یونس، مراغه «افرازه رود»، ص 317.

[5]. پژوهش دانشگاه کمبریج، تاریخ ایران «دوره‌های سلجوقی و مغول»، ترجمه: انوشه، حسن، ج 5، ص 634.

[6].حسینی دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ج 5، ص 2240.

[7]. ولایتی، علی اکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج 2، ص 744.

[8].. وفایی، عبدالوحید، خواجه نصیر یاور وحی و عقل ص 61.

[9]. جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران ص 654، به نقل از فوات الوفیات.

[10]. محمدی، ذکرالله، نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری غرب، ص 284.

[11]. غُنَیمِه،‌ عبدالرحیم، تاریخ دانشگاه های بزرگ اسلامی، ترجمه: کسائی، نورالله، ص 31.

[12]. وکیلیان، منوچهر، تاریخ آموزش و پرورش در اسلام و ایران، ص 292.

[13]. زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه: علی، جواهر کلام، ص 616.

[14]. تاریخ ایران «دوره‌های سلجوقی و مغول»، پژوهش دانشگاه کمبریج، ج 5، ص 634.

[15]. مراغه «افرازه رود»، ص 317.

[16]. نخستین، مهدی، تاریخ سرچشمه های اسلامی آموزش و پرورش غرب، ترجمه: ظهیری، عبدالله، ص 178.

[17]. نقش فرهنگ و تمدن اسلامی در بیداری غرب، ص 289.

[18]. مراغه «افرازه رود»، ص 318.

[19]. برگرفته از نرم افزار نور مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی‏.

[20]. بخشی از مطالب بر گرفته از پايگاه اطلاع رسانی سایت حوزه نت.