کپی شد
خلقت آسمان و زمین در شش روز
در ابتدا مناسب است نگاهی به آیاتی که در این باره بحث دارند بیاندازیم:
اعراف، 54: إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ : پروردگار شما، خداوندى است كه آسمان ها و زمين را در شش روز [شش دوران] آفريد.
فصلت، 9: قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذي خَلَقَ الْأَرْضَ في يَوْمَيْنِ : بگو: آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد.
فصلت، 10: وَ جَعَلَ فيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فيها وَ قَدَّرَ فيها أَقْواتَها في أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلين : او در زمين كوههاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفريد و موادّ غذايى آن را مقدّر فرمود،- اينها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان!
فصلت ، 12: فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ في يَوْمَيْنِ : در اين هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفريد.[1]
تحلیل و تفسیر آیات
روز از نظر قرآن:
مراد از كلمه « يوم » در آیات مورد بحث پارهاى از زمان است، نه روز به معنای معمولى و معهود ذهن ما، چون روز از نظر ما ساكنان زمين عبارت است از مقدار حركت كره زمين به دور خودش ، كه يك دور آن را يك روز و يا به عبارتى؛ يك شبانه روز مىناميم، اطلاق روز بر پارهاى از زمان بسيار شايع است، از آن جمله كلام خدا است كه مىفرمايد:” ما اين ايام را در بين مردم جابه جا مىكنيم”.[2] و نيز مىفرمايد:” پس آيا در انتظار آنند كه همان ايامى كه امتهاى گذشته داشتند داشته باشند”[3]، و امثال اين موارد كه ايام در پارهاى از زمان اطلاق شده است».[4]
تقدیر روزی زمین در چهار روز:
در آيات فوق (سورۀ فصلت) آفرينش زمين را در دو روز، و كوهها و بركات و غذاها در چهار روز، و در دنباله اين آيات، آفرينش آسمان ها را نيز در دو روز ذكر كرده كه مجموعاً هشت روز مىشود؟ در حالى كه در آيات فراوانى از قرآن مجيد آفرينش آسمان ها و زمين مجموعاً در شش روز، يا به تعبير ديگر در شش دوران، بيان شده است .[5]
مفسران در پاسخ اين، راه حل هایی را ارائه نمودند:
راه اول كه مشهور و معروف است اين كه: آنجا كه مىگويد: “اربعة ايام” (چهار روز) منظور تتمه چهار روز است، به اين ترتيب در دو روز اول از اين چهار روز زمين آفريده شد، و در دو روز بعد ساير خصوصيات زمين، به اضافه خلقت آسمان ها در دو روز مجموعاً شش روز (شش دوران) مىشود.
نظير اين تعبير در زبان عرب و تعبيرات فارسى نيز وجود دارد كه فى المثل گفته مىشود: از اين جا تا مكه ده روز طول مىكشد، و تا مدينه پانزده روز، يعنى پنج روز فاصله مكه و مدينه است و ده روز فاصله اين جا تا مكه، البته اگر آيات متعدد آفرينش در شش روز نبود چنين تفسيرى پذيرفته نمىشد، ولى از آن جا كه آيات قرآن يك ديگر را تفسير مىكنند، و قرينه يك ديگر مىشوند، تفسير بالا به خوبى قابل قبول است.
راه ديگرى كه تعداد كمى از مفسران آن را انتخاب كردهاند اين است كه: اربعة ايام (چهار روز) مربوط به آغاز خلقت نيست، بلكه اشاره به فصول چهارگانه سال است كه مبدء پيدايش ارزاق و پرورش مواد غذايى انسان ها و حيوانات است.[6]
راه سوم: دربارۀ رزق و روزی، واژۀ “قدّر” به کار برده شده است، در حالی که دربارۀ خلقت آسمان و زمین واژۀ “خلق” به کار گرفته شده است؛ یعنی این چهار روز تقدیر ارزاق است نه خلقت آن. با این بیان شاید اصل ابهام به کلی از بین برود؛ زیرا ابهام جایی است که ایام تقدیر روزی را در ردیف خلقت بیاوریم، در غیر این صورت، ابهام از اصل زائل می شود.
با توجه به مطالب یاد شده «ايامى كه در اين آيات براى خلقت آسمان ها و زمين آمده، چهار روز است دو روز براى خلقت زمين، و دو روز براى به پا داشتن آسمان هاى هفت گانه، بعد از آن كه دود بود و اما ايامى كه در آن روزی ها درست شده ايام تقدير آنها است، نه خلقت روزی ها ، و آن چه كه در كلام خدا مكرّر آمده، اين است كه خدا آسمان ها و زمين را در شش روز آفريده، نه مجموع خلق و تقدير روزی را پس حق اين است كه ظرف مزبور تنها قيد براى جمله اخير است و ديگر نه حذفى لازم مىآيد، و نه تقديرى، و مراد بيان تقدير ارزاق زمين در چهار فصل سال است».[7]
[1]. مكارم شيرازى ناصر، ترجمه قرآن (مكارم)، دار القرآن الكريم (دفتر مطالعات تاريخ ومعارف اسلامى) – قم، چاپ دوم، 1373 ش.
[2]. آل عمران، 140.
[3]. يونس، 102.
[4]. طباطبايى سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج 17، ص 362 و 363 ، دفتر انتشارات اسلامى جامعًۀ مدرسين حوزه علميه قم – قم، چاپ پنجم، 1417 ق.
[5]. اعراف، 54.
[6]. مکارم شیرازی،ناصر،تفسیر نمونه،ج 20،ص 225.
[7]. طباطبايى سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج 17 ، ص 363 و 364.