searchicon

کپی شد

خطبۀ حضرت زینب (س) درکوفه

بعد از شهادت امام حسین (ع)، اهل بیت آن حضرت، توسط یزیدیان، يکسره از کربلا تا کوفه‏ که تقريباً دوازده فرسخ است، به اسارت برده شدند. ترتيب کار اين­چنين بود که روز دوازدهم محرم، اسرا را با طبل و شيپور و با دبدبه و به علامت فتح وارد کنند و به خيال خودشان آخرين ضربت را به خاندان پيغمبر (ص) بزنند. استاد شهید مطهری می گوید: «تقریباً دو سه ساعت از طلوع آفتاب گذشته، اسرا وارد کوفه می شوند. زینب کبری (س) که شاید از روز تاسوعا نخوابیده است، در حالی میان اسرا است که سرهای مقدس شهیدان را جلوی آنان به حرکت درآورده اند. مردم کوفه همه به معابر آمده تا مغلوبین و اسرا را نظاره کنند. در آن هیاهو که اگر دهل می زدند، صدایش به جایی نمی رسید، حضرت زینب (س) دم دروازه کوفه (برای افشا نمودن اهداف پلید دشمن، تصمیم می گیرد خطبه ای[1] ایراد نماید؛ به همین جهت برای ساکت کردن مردم) یک اشاره می کند، به گونه ای که نفس ها در سینه حبس، و صدای زنگ های حیوانات و هیاهوها خاموش می گردد».[2]

باید توجه داشت که زینب کبری (س) در شرایطی در کوفه به سخنرانی می پردازد که مصائب کربلا را مشاهده کرده، رنج و مشقت اسارت را تحمل نموده، و اینک با مردمی فاقد شعور مواجه است که علی­رغم آشنایی با خاندان پیامبر (ص) و گریه بر اسرا، برای تماشای آنان به عنوان مغلوبین تجمع کرده اند. در ذیل به برخی از نکات این خطبه اشاره می شود:

1. خطبه با مدح و ثنای پروردگار و سلام و درود بر پیامبر (ص) و آل او (ع)، آغاز می شود.

2. نکوهش کوفيان، به کوتاهى در حمايت از حق و به ظلم و جنايت بر اهل بیت (ع) و اشاره به بزرگ­ترین نقطه ضعف آنان؛ یعنی بی وفایی و پیمان شکنی: «اى اهل کوفه، اى دغل بازان فريبکار بى‏وفا، آيا گريه مى‏کنيد؟! پس اشک شما نخشکد و ناله‏تان خاموش نگردد. مَثَل شما همچون آن زن نادان است که پنبه‏هايى را مى‏رشت و نخ مى‏ساخت، دوباره آنچه را که رشته بود پنبه مى‏کرد و آنچه را که بافته بود باز مى‏کرد.

3. معرفی شخصیت امام حسین (ع) و شرح ویژگی های منحصر به فرد آن حضرت به عنوان رهبر امّت؛ تا هرچه بیشتر ننگ عمل کوفیان برملا شود.

4. استناد به آیات قرآن: به عنوان نمونه، به جهت نشان دادن عمق فاجعه ای که مردم کوفه مرتکب شدند به این آیه اشاره فرمود: «کارى بس شگفت کرديد، آن چنان شگفت که نزديک است از عظمت (اين حادثه) آسمان ها از هم بپاشد و زمين ها از هم بشکافد و کوه ها از هم فرو ريزد».

5. فصاحت و بلاغت در سخن و استفاده از تشبیهات زیبا و مؤثر، از ویژگی های این خطبه است: آن دانای بی استاد، ثمرۀ ننگین عمل مردم را به عروسی تشبیه می کند که دارای همۀ عیوب ظاهری و باطنی است، و مردمی که با دغلکاری در پی یافتن دنیا، پشت به انقلاب دین کرده اند، اکنون دنیایی نصیبشان شده که جز توده ای از زشتی ها، پلیدی ها و نفرت حقیقی ندارد.

6. حفظ عفت و حیای زنانه:

شهید مطهری در این رابطه می گوید: «زينب (س) آن خطابه را در نهايت عظمت القاء کرد. راوی مى‏گويد: «وَلَمْ ارَ وَاللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ انْطَقَ مِنْها»؛[3] يعنى آن حياى زنانگى از او پيدا بود. شجاعت على با حياى زنانگى درهم آميخته بود. اين «خَفِره» خيلى ارزش دارد. «خَفِره»؛ يعنى زن باحيا. اين زن نيامد مثل يک زن بى‏حيا حرف بزند».[4]

بررسی نکات خطبۀ حضرت زینب (س) را با توصیفی دیگر از شهید مطهری به پایان می بریم: «در کوفه که بيست سال پيش، على (ع) خليفه بود و در حدود پنج سال خلافت خود خطابه‏هاى زيادى خوانده بود، هنوز در ميان مردم خطبه خواندن على (ع) ضرب المثل بود. راوى می گوید: (وقتی زینب (س)، خطبه می خواند)، گويى سخن على از دهان زينب مى‏ريزد، گويى که على زنده شده و سخن او از دهان زينب مى‏ريزد. مى‏گويد: وقتى حرف هاى زينب- که مفصل هم نيست، ده دوازده سطر بيشتر نيست- تمام شد، مردم را ديدم که همه (از تعجب و شگفتی)، انگشتانشان را به دهان گرفته و مى‏گزيدند».[5]



[1]. طبرسى، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج‏، ج ‏2، ص 303، مرتضى‏، چاپ اوّل‏، مشهد، 1403ق‏.

[2]. مطهری، مرتضی، مجموعه‏آثار، ج‏17، ص 408 و 409، صدرا، تهران، بی تا.

[3]. بحارالانوار، ج 45،  ص 108.

[4]. مجموعه آثار، همان، ص 409.

[5]. همان.