searchicon

کپی شد

حیض

چیستی حیض

حیض در لغت؛ به معنای سیلان و جاری شدن است و در اصطلاح به جریان و جمع شدن خون در رحم و یا خروج از رحم معنا شده است.[1]

خون حيض، مربوط به احتقان و پرخون شدن عروق رحم، سپس پوسته‌پوسته شدن مخاط آن، و جريان خون‌هاى موجود است. خونى كه هنگام عادت ماهيانه دفع مى‌شود، خونى است كه هر ماه در عروق داخلى رحم، براى تغذيه جنين احتمالى جمع مى‌گردد؛ زيرا رحم زن در هر ماه توليد یک تخمک مى كند، و مقارن آن عروق داخلى رحم به عنوان آماده باش براى تغذيه نطفه مملو از خون مى شود، اگر در اين موقع كه تخمک وارد رحم مى شود، اسپرم كه نطفه مرد است در آن جا موجود باشد، تشكيل نطفه و جنين مى دهد و خون هاى موجود در عروق رحم صرف تغذيه آن مى شود، در غير اين صورت، بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شكافتن جدار رگ­ها، خون موجود خارج مى‏‌شود و اين همان خون حيض است، که آميزش جنسى در اين حال ممنوع می باشد؛ زيرا رحم زن در موقع تخليه اين خون ها هيچ گونه آمادگى طبيعى براى پذيرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه مى بيند.[2] از طرف دیگر جاری شدن و خروج این خون، رنج و درد شدیدی را برای زن به همراه دارد.

ویژگی خون حیض

خون حیض در بیشتر اوقات، غلیظ و گرم می‌باشد. رنگ آن سرخ مایل به سیاهی یا سرخ است و با فشار و کمی سوزش بیرون می آید.[3]

نقش حیض در سلامتی زنان

وجود خون حیض و عادت زنانگی، لازمۀ ساختمان و عملکرد دستگاه‌های بدن یک زن سالم است و خارج شدن آن علی‌رغم دردها و ناراحتی ها و زحمت هایی که برای زن دارد، یکی از الطاف بزرگ خدای مهربان نسبت به زنان است. خارج شدن این خون به اندازه ای در سلامت زن مؤثر است که عدم وجود عادت زنانه در سنین بعد از بلوغ و قبل از یائسگی، نشانه از عدم سلامت او دارد که باید مداوا شود؛ زیرا اگر این خون در هر ماه از بدن زن خارج نشود و زن حامله هم نباشد تا به مصرف جنین او برسد، وجودش در عروق زن برای سلامت او بسیار خطرناک خواهد بود، اما همراهی این خروج مفید و حیات بخش خون حیض با درد‌های شدید و مشکلات دیگری برای زنان، لازمه جهان ماده و طبیعت است؛ زیرا این قانون طبیعت و عالم ماده است که همواره شب با روز، نفع با ضرر، آسایش با سختی، خوشی با ناراحتی، شادی با غم و …. به هم آمیخته باشد و تفکیک آنها از یک­دیگر در جهان ماده و طبیعت امکان ندارد و در عالم ماده نباید انتظار منفعت محض، لذت محض (بدون سختی و مشقت و تلخی) را داشت.

حیض در قرآن

خداوند متعال در قرآن کریم حیض را مایه رنج زنان بیان می فرماید. قرآن با زنان در حال حیض همچون انسان هایی که مبتلا به بیماری چند روزه شده اند که طبیعتاً کسالت و رنج را برایشان در پی دارد، برخورد می کند.

خداوند می فرماید: «از تو درباره حيض مى پرسند، بگو: آن [مايه‏] رنج است، پس [به وقت‏] حيض از زنان كناره گيريد و تا وقتى كه پاک شوند، با آنان نزديكى نكنيد، آن گاه چون [به خوبى‏] پاک شوند، [غسل كنند] از همان جا كه خداوند به شما فرمان داده است با آنان آميزش كنيد. به راستى خداوند توبه كنندگان و پاک شوندگان را دوست مى دارد».[4]

این آیه، فلسفه اجتناب از آميزش جنسى با زنان در حالت قاعدگى را بيان مى كند؛ زيرا آميزش در چنين حالتى، علاوه بر اين­كه تنفرآور است، زيان هاى بسيارى به بار مى آورد كه دانش پزشکی امروز نيز آن را اثبات كرده است، از جمله احتمال عقيم شدن مرد و زن، و ايجاد يک محيط مساعد براى پرورش ميكروب، بيماری هاى آميزشى (مانند سفليس و سوزاک) و نيز التهاب اعضاء تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد و غير اينها كه در كتاب های بهداشتی بیان شده است؛ لذا پزشكان هم بنا بر همین بیان قرآن کریم آميزش جنسى با چنين زنانى را ممنوع اعلام مى كنند.

حیض در روایات

در روایات، احکام خاصی برای زنان حائض دیده شده است، ترک نماز و روزه در این ایام از جملۀ این احکام است؛

امام رضا (ع) در روایتی می فرمایند: زن به مجردی که خون حیضش را دید باید نماز و روزه را ترک کند.[5] و در روایات باب «وجوب قضاء روزه و عدم قضاء نماز های حائض»[6] از معصومان (ع) نقل شده است که زن باید قضای روزه ایی را که در ایام حیض نگرفته است، بگیرد، اما گرفتن قضای نمازها، واجب نیست و نباید آنها را قضاء کند.[7]

نماز و روزه حائض در روایت

اگر چه احکام الاهی دارای مصالح و حکمت هایی است که به آن دلیل، تشریع شده است، امّا فلسفۀ بسیاری از احکام الاهی برای ما مخفی است. نماز نخواندن و روزه نگرفتن زنان در ایام حیض و عادت ماهیانه، از جمله همین احکام می باشد.[8]

دربارۀ فلسفۀ عدم قضای نمازها و وجوب قضای روزه های قضا شده از زن حائض، درمناظره ای که بین امام صادق (ع) و ابوحنیفه در روایات ما آمده است، به نکتۀ مهمی در این باب اشاره شده است. ایشان با تأکید بر این که علت و فلسفۀ احکام با مقایسه و قیاس به دست نمی آید،[9] به ابوحنیفه می فرماید: ای أبو حنيفه نماز أفضل است يا روزه؟ أبو حنيفه گفت: بلكه نماز أفضل است. حضرت امام صادق (ع) فرمود: بنا بر قياسی که تو انجام می دهی، بايستى بر حائض قضاى نمازهای روزهای حيض که از او فوت شده لازم باشد و قضای روزه لازم نباشد، با این که پیامبر (ص) قضای نماز را ساقط گردانيد و أمر به قضای روزه نمود.[10] از این روایات به خوبی فهمیده می شود که در چنین مواردی نمی شود با فلسفه بافی و خلق حکمت هایی که از قیاس و مانند آن سرچشمه می گیرد دربارۀ احکام الاهی سخن گفت.

بنابراین؛ بر طبق روایات و اجماع فقهاء،[11] زنان در ایام حیض نباید نماز اقامه کنند و روزه بگیرند.

اقسام حائض

زنان حائض با توجه به روزهای عادتش به چند بخش تقسیم می شوند، که شخص حائض لازم است بنا بر حالت حیض خود، به مسائل همان قسم عمل نماید. زن حائض یا صاحب عادت است یا غیر صاحب عادت.

صاحب عادت به عادت وقتیه و عددیه، عادت عددیه و عادت وقتیه و غیر صاحب عادت به مبتدئه، مضطربه و ناسیه تقسیم مى‏شود. به این ترتیب اقسام حائض به این قرار می باشد:

1. وقتیه و عددیه ، 2. وقتیه، 3. عددیه، 4. مضطربه، 5. مبتدئه 6. ناسیه.[12]

به طور کلی در ملاک حیض باید توجه داشت که اگر خون تا ده روز قطع شود، تمام حیض است و در حکم، فرقی میان این اقسام نیست، مگر [در مقام عمل] برای زنانی که عادت معین دارند و خون دیدن از ایام عادت آنان تجاوز کند.

عادت وقتیه و عددیه

زنی که وقت و عدد عادتش در هر ماه یکسان است. و آن زنی است که دو ماه پشت سر هم در وقت معین خون حیض می بیند و شماره روزهای حیض او هم در هر دو ماه یک اندازه باشد؛ مثل آن که دو ماه پشت سر هم از اول ماه تا هفتم خون ببیند.[13]

عادت وقتیه

عادت وقتیه به زنی می گویند که عادتش در هر ماه در یک زمان معین است، ولی عددش متفاوت است؛ مثلا در اوّل هر دو ماه خون مى‏بیند، ولی در یک ماه پنج روز و در ماه دیگر هفت روز.[14]

عادت عددیه

زنی که عادتش در هر ماه از نظر عدد روزها یکسان و از نظر زمان متفاوت است. به این صورت که شمار روزهایى که خون مى‏بیند یکسان است، امّا زمان آنها متفاوت مى باشد؛ مثل آن که در ماه اول از پنجم تا دهم و ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون می بیند.[15]

مضطربه

مضطربه به زنی می گویند که چند ماه خون دیده، ولی عادت معینی پیدا نکرده، یا عادتش به هم خورده و عادت منظم تازه ای پیدا نکرده است.[16]

یکی از مواردی که زن خونریزی نامنظم دارد و در ماه چندین بار لک می بیند، عمل جلوگیری از بارداری می باشد که تکلیف او نسبت به ایام حیض مشتبه می شود. برای روشن شدن این موضوع به سؤالی می پردازیم که بعضی از دفاتر مراجع تقلید در پاسخ به آن سؤال حکم موضوع را مشخص نموده اند:

سؤال: من از دستگاه آی یو دی استفاده می کنم اکثرا یا خونریزی نامنظم دارم یا در ماه چندین بار دچار لکه بینی هستم آیا برای نمازهایم مستحاضه محسوب می شوم یا حیض؟

پاسخ دفاتر مراجع، به شرح زیر می باشد:

دفتر آیت الله خامنه ای:

در آن صورت اگر این لکه ها واجد شرایط شرعی حیض نباشد، حکم حیض را ندارد، بلکه محکوم به استحاضه است.

دفتر آیت الله مکارم شیرازی:

در صورتی که لکه بینی سه روز پشت سر هم مستمر باشد و مصادف ایام عادت سابق شما باشد حکم عادت ماهیانه دارد و اگر چنین نباشد استحاضه محسوب می شود؛ بنابر این مدت زمان عادت را حیض قرار دهید و باقی آن استحاضه است.

دفتر آیت الله صافی گلپایگانی:

چنانچه عادت منظمی ندارید باید به احکام مضطربه که در توضیح المسائل، مسئله؛ 500 و 501 ذکر شده مراجعه نمایید و به وظایف مضطربه عمل نمایید. و الله العالم

دفتر آیت الله سیستانی:

شما عادت ماهانه را حيض و ما بقى آن را استحاضه حساب كنيد و در ايام حيض نماز نداريد ولى در ايام استحاضه بايد طبق وظيفه مستحاضه كه در رساله عمليه آمده عمل كنيد.

مبتدئه

مبتدئه زنی است که نخستین بار حیض می شود. اگر بیشتر از ده روز خون ببیند و همه خون هایی که دیده یک جور باشد، باید عادت خویشان خود را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد.[17]

ناسیه

ناسیه یعنی زنی که عادت خود را فراموش کرده است، اگر بیشتر از ده روز خون ببیند باید روزهایی که خون او نشانه حیض را دارد تا ده روز حیض قرار دهد و بقیه را استحاضه قرار دهد واکر نتواند حیض را به واسطه نشانه های آن تشخیض دهد بنا بر احتیاط واحب باید هفت روز اول را حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد.[18]

ایام استظهار حیض

استظهار این است که زن، خود را حائض به شمار آورد، به احکام حائض رفتار نموده، عبادت را ترک و از محرمات حائض اجتناب کند تا وضعش روشن شود. البته استظهار درباره زنی که عادتش مرتب است و هیچ از نظر عدد تخلف ندارد مشروع نیست.[19]

آن قسم از زنانی که عادت معین دارند و خون دیدن از ایام عادت آنان تجاوز می کند، چون نمی دانند از ده روز تجاوز می کند یا نه، وظیفۀ استظهار دارند.[20] البته در مقدار استظهار اقوالی است.[21]

در باره وظیفۀ زن حائض پس از قطع خون در دوران قاعدگی پیش از ده روز، چنین بیان شده است؛ چون خون حیض پیش از ده روز بند آید، صوری پدید می آید که حکم هر یک در ادامه چنین است:[22]

1. می داند که پاک شده و در باطن هم خون نیست، (که در این حالت، چهار صورت پیدا می کند):

الف. می داند که تا پیش از تمام شدن ده روز، دوباره خون می بیند. بعضی از فقها مانند آیات عظام: امام، خوئی، اراکی و فاضل (ره) می فرمایند: روزهای پاک وسط نیز حیض است، و بعضی از فقها مانند حضرات آیات: گلپایگانی (ره)، سیستانی و  مکارم معتقدند: باید در ایام پاکی وسط احتیاط کند.

ب. می داند که تا پیش از تمام شدن ده روز دوباره خون نمی بیند: غسل می کند و نماز می گزارد.

ج. احتمال می دهد که تا پیش از تمام شدن ده روز دوباره خون ببیند، غسل می کند و نماز می گزارد.

د. عادتش این بوده که همیشه پیش از تمام شدن ده روز دوباره خون می دیده است. بعضی از فقها مانند حضرت امام فرموده اند: باید بنابر احتیاط واجب، میان اعمال شخص طاهر و تروک حائض جمع کند. حضرت آیة الله سیستانی می گویند: این عادت در دیدن دوباره اگر موجب علم یا اطمینان شود لازم است میان اعمال شخص طاهر و تروک حائض جمع کند و بعضی از فقها؛ مانند حضرت آیة الله خوئی و  حضرت آیة الله اراکی گفته اند: اگر این عادت بر دیدن دوباره خون موجب علم یا اطمینان شود باید کارهای حائض را انجام دهد.

2. علم به پاک شدن ندارد که باید خود را آزمایش کند و پس از آزمایش دو حالت را مشاهده می کند:

الف. خود را تمیز می یابد. (مانند صورت قبل است)

ب. خود را آلوده می یابد. (2 حالت دارد):

1. عادت معین داشته باشد، که سه صورت برای آن متصور است:

اول: می داند که تا ده روز به طور حتم قطع می شود، باید صبر کند تا خون قطع شود.

دوم: می داند از ده روز می گذرد، زیادی بر ایام عادت را باید استحاضه قرار دهد.

سوم: شک دارد که از ده روز می گذرد یا نه؟ وظیفه دارد استظهار کند.

2. عادت معین نداشته است: باید صبر کند تا خونش قطع شود (البته تا ده روز).

در این مرحله توجه به دو مسئله حائز اهمیت است:

مسئله اول: روش آزمایش آن است که پس از قطع شدن خون، مقداری پنبه داخل فرج (واژن) نموده و پس از کمی صبر و خارج نمودن، اگر تمیز بود حکم به پاک بودن می نماید.[23]

مسئله دوم: اگر آزمایش را ترک کند و نماز بخواند نمازش باطل است، اگر چه بعد هم بفهمد که پاک بوده است، مگر با این که به وظیفه اش رفتار نکرده، توانسته باشد قصد قربت نماید.[24]

جلو انداختن ایام حیض

زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد اگر چند روز پيش از عادت و همه روزهاى عادت و چند روز بعد از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود، همه حيض است.[25]

همچنین زنى كه عادت وقتيه و عدديه دارد، اگر مقدارى از روزهاى عادت را با چند روز پيش از عادت خون ببيند و روى هم از ده روز بيشتر نشود همه حيض است.[26]

البته برخی از مراجع مانند آیات عظام خویی، تبریزی، صافی گلپایگانی، در خونی که قبل یا بعد از مدت حیض دیده می شود، شرط کرده اند که این خون صفات خون حیض را داشته باشد. ولی دیگر مراجع چنین شرطی را ندارند.[27]

بنابراین مکلف باید با توجه به فتوای مرجع تقلیدش وظیفۀ خود را مشخص کند.

حائض و نماز

نماز یومیه از تکلیف زن حائض خارج می شود و نمازهای یومیه ای که زن در حال حیض نخوانده قضا ندارد،[28] ولی زن در این ایام می تواند در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر شود.[29] [30]

همچنین زن حائض می تواند به طور ظاهری، در نماز جماعت حضور یابد؛ البته حضور ایشان نمی بایست مستلزم اموری مثل ورود در مسجد و … باشد که بر زن حائض حرام و یا مکروه است صرف شرکت در صف جماعت بدون این که نیت نماز جماعت بکند اشکالی ندارد.

حائض شدن زن در وقت نماز

اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اوّل وقت به اندازه خواندن یک نماز با تمام مقدّمات از قبيل تحصيل لباس پاک و وضو بگذرد، و حائض شود، قضاى آن نماز بر او واجب است، بلكه اگر وقت داخل شده در حالى كه زن مى توانسته یک نماز با وضو يا غسل بلكه با تيمم بخواند و نخوانده باشد، بنا بر احتياط واجب بايد آن نماز را قضا كند هر چند وقت براى تحصيل ساير شرايط کافی نبوده است‏‏.[31]

روزه گرفتن حائض

زن حائض در ایام حیض نمی تواند روزه بگیرد، و قضای روزه های آن روزها را باید به جا آورد، اما روزه ای که تتابع و پی در پی گرفتن در آن شرط باشد (مانند روزۀ کفاره یا روزۀ نذر) چنان چه به سبب عذری مانند بیماری یا حیض و نفاس، نتواند روزه ها را پی در پی بگیرد، اگر بعد از برطرف شدن عذر (بیماری، یا حیض و نفاس) بلافاصله ادامۀ روزه ها را بگیرد، صحیح بوده و احتیاجی نیست که روزه ها را دوباره از ابتدا شروع کند.[32]

غسل حائض

یکی از غسل هایی که برای زنان واجب می شود غسل حیض است که پس از اتمام ایام حیض باید انجام شود.[33]

گفتنی است وجوب غسل به معنای نجس بودن زن در زمان حیض نیست، همان طور که در مردان، جنب بودن دلیل بر نجس بودن نمی باشد.

فلسفه وجوب غسل برای حیض

تمام احکام و دستورهای اسلامی برای حفظ مصالح و منافع مادی و معنوی مردم وضع شده و به هيچ وجه هدف ديگری در كار نبوده است. خداوند می خواهد با اين احکام، هم طهارت معنوی و هم پاکیزگی جسمانی برای مردم فراهم شود. قرآن کریم در این باره می فرماید: «خدا نمى خواهد شما در رنج افتيد، بلكه مى خواهد كه شما را پاكيزه سازد».[34]  این آیه می خواهد يک قانون كلی را بيان ‌كند، و آن این كه احكام الاهی در هيچ مورد به صورت تكليف شاق و طاقت فرسا نيست: «خداوند هيچ كس را جز به اندازه طاقتش مكلّف نمى كند».[35]

با این مقدمه درباره فلسفه غسل زنان باید گفت: اساساً حکمت و اسرار غسل، از جمله غسل حیض منحصر به تمیزی و نظافت ظاهری و جسمی نیست، بلکه جنبه معنوی آن بیشتر مورد نظر است؛ از همین رو است که غسل باید با قصد قربت انجام شود و گرنه حتی اگر نجاست ظاهری نیز وجود داشته و با غسل برطرف شود، آن غسل صحیح نمی باشد. از نظر اسلام زن حائض حکم یک انسان به اصطلاح «محدث» یعنی انسان فاقد وضو و غسل را دارد که در آن حال از نماز و روزه محروم است. حیض؛ مانند موارد دیگری چون جنابت، خواب، بول و …، موجب حدث‌ است که اولاً: اختصاص به زنان ندارد و ثانیاً: با غسل و یا وضو مرتفع می شود.

اما آن چه در این تکلیف عبادی بیش از هر چیز حائز اهمیت است، فلسفه معنوی غسل است. خداوند متعال پس از بیان غسل، وضو و تیمم، می فرماید: راز این دستور آن است که شما پاک شوید: «لکن می خواهد شما را پاک و نعمتش را برای شما تمام گرداند».[36] این طهارت، محبوب خدای متعال است.

کفایت غسل حیض از جنابت

مراجع عظام تقلید، دراین باره که آیا با انجام غسل حیض، غسل جنابت از انسان برداشته می شود، نظرات مختلفی دارند:

1. آيات عظام (امام (ره)، خامنه ای، صافی گلپایگانی، نوری همدانی): غسل حيض و جمعه و امثال آنها، كفايت از غسل جنابت نمى كند.

2. آيات عظام (فاضل لنکرانی، تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم شیرازی): بلكه اگر غير از جنابت نيز، يكى از آنها ]حیض یا جمعه[ را قصد كرده باشد، اقوىٰ كفايت است؛ بنابراين، اعمالى كه بعد از غسل حيض يا جمعه انجام داده، تمام آنها صحيح است و فقط نمازهايى كه بعد از جنب شدن و قبل از اولين غسل حيض يا جمعه خوانده باطل و قضا دارد[37]

غسل مستحبی در ایام حیض

زن حائض مى تواند در حال حيض، غسل جمعه نمايد، و برخی چنین فرموده اند که: مستحب است براى حائض، غسل های مستحبی مثل غسل جمعه و احرام و .. را انجام دهد.[38]

غسل جنابت در حال حیض

اگر زنی جنب باشد و حیض ببیند در این که می تواند غسل جنابت کند، و این غسل رفع کننده جنابت او می باشد یا باید صبر کند بعد از حیض غسل کند، اختلاف نظر وجود دارد؛

اکثر مراجع می فرمایند: غسل جنابت در حال حيض، صحيح است و حائض از جنابت پاک مى شود.[39] و بعضی از مراجع بنابر احتياط واجب غسل جنابت در حال حيض را صحيح نمی دانند.[40]

حکم بعد از حیض و قبل از غسل

هنگامی که زن از دورۀ ماهیانه اش پاک می شود، برخی از مسائلی که در دوران حیض، انجامش صحیح نبوده[41] و یا حرام[42] بوده، بر او مباح می شود. از جمله این مسائل، طلاق و جماع است که بلافاصله بعد از پاک شدن زن (بدون انجام غسل)، شوهرش می تواند او را طلاق داده و یا با او همبستر شود.

البته برخی از مراجع عظام تقلید می گویند: بهتر است جماع بعد از شسته شدن آلت تناسلی زن (اگر چه زن هنوز غسل حیض نکرده) باشد،[43] و برخی دیگر نیز بنابر احتیاط واجب، شستن آلت تناسلی را قبل از جماع و در صورت عدم انجام غسل حیض لازم دانسته اند.[44] البته تمامی مراجع محترم تقلید فرموده اند که بنابر احتیاط مستحب قبل از غسل، جماع نکنند؛[45] یعنی بهتر است قبل از جماع، غسل کند.

محرمات بر حایض

چند چيز بر حائض حرام است؛ اول: عبادت هايى كه مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم به جا آورده شود، ولى به جا آوردن عبادت هايى كه وضو و غسل و تيمّم براى آنها لازم نيست، مانند نماز ميّت، مانعى ندارد. دوم: تمام چيزهايى كه بر جنب حرام است و در احكام جنابت گفته شد. سوم: جماع كردن در فرج، كه هم براى مرد حرام است و هم براى زن، اگر چه به مقدار ختنه ‏گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، بلكه احتياط واجب آن است كه مقدار كمتر از ختنه گاه را هم داخل نكند و در دبر زن حائض، وطى كردن، كراهت شديده دارد.[46]

ورود حائض به اماکن مقدس

توقّف حائض یا جنب در مساجد جایز نیست ولى اگر از یک درب داخل، و از درب ديگر خارج شود يا براى برداشتن چيزى برود مانعى ندارد.[47] غیر از مسجد الحرام و مسجد پيغمبر (ص) و حرم امامان (ع) که حتی اگر توقف هم نکند بلکه اگر از یک درب داخل و از درب ديگر خارج شود يا براى برداشتن چيزى برود باز هم حرام است، بنابر این اگر مسجد یک درب بیشتر ندارد و او بخواهد چیزی از مسجد بردارد اشکال ندارد که وارد شود ولی اگر بخواهد چیزی در مسجد بگذارد یا توقفی در مسجد داشته باشد، نمی تواند از همان درب خارج شود و در فرض مسئله اجازۀ وارد شدن را ندارد.

اما در مورد ورود حائض به حرم امامان (ع)، اکثر مراجع تقلید این چنین می فرمایند:

1. احتیاط واجب این است که زن حائض (مانند شخص جنب) در حرم امامان (ع) توقف نکند.[48]

2. بلکه عبور نیز ننماید و هم چنین در رواق ها.[49]

3. احتياط واجب نرفتن در حرم ائمه (ع) است، اگر چه از يک درب وارد و از درب ديگر خارج شود.[50]

بنابر این، برای حائض لازم است طبق فتوای مرجع تقلید خود عمل نماید.

نزدیکی در ایام حیض

از جمله چیزهایی که بر فرد حائض حرام است؛ جماع کردن در فرج، که هم برای مرد حرام است و هم برای زن، اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، بلکه احتیاط واجب آن است که مقدار کمتر از ختنه گاه را هم داخل نکند. و در دبر زن حائض، وطى كردن، كراهت شديده دارد. حتی در روزهايى هم كه حيض زن قطعى نيست ولى شرعاً بايد براى خود حيض قرار دهد حرام است، اما در صورتی که جماع در ایام حیض صورت گیرد می بایست طبق آنچه که در رساله های عملیه بیان شده، کفاره دهد.[51]

«دخول در قُبل (فرج) در هنگام حیض جایز نیست، اما سایر استمتاعات – از جمله ارضای زن توسط شوهر بدون دخول- جایز می باشد».[52]

کفاره نزدیکی با حائض

همبستری در زمان حیض بر مرد و زن حرام است و علاوه بر حرمت، موجب کفاره بر مرد نیز می گردد. عده ای از فقها کفاره را واجب می دانند.[53] [54]

تذکر این مطلب لازم است که آمیزش در حال حیض، بر زن؛ کفاره ای را واجب نمی کند، (هرچند با میل و رغبت همبستر شده باشد) و فقط کار حرامی انجام داده است.[55]

اما در مورد وجوب کفاره به این صورت است؛ که اگر شمارۀ روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اول آن، با زن خود در قُبُل جماع كند، بنا بر احتياط واجب بايد هيجده نخود طلا كفّاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوم جماع كند، نه نخود و اگر در قسمت سوم جماع كند، بايد چهار نخود و نيم بدهد.[56]

و هر هیجده نخود برابر یک مثقال شرعى یا چهار و نیم گرم است.[57]

و چنان چه کفاره بر مرد واجب شود و توانایی پرداخت آن را نداشته باشد بهتر است كه صدقه اى به فقير بدهد و اگر نمى تواند، از گناه خود استغفار کند.

در هر صورت كسى كه از روى نادانى يا فراموشى با زن در حال حيض؛ نزديكى كند كفاره ندارد.[58]

نزدیکی حائض با پوشش بهداشتی

نظر به این که جماع کردن در فرج، که هم برای مرد حرام است و هم برای زن، وضوح حکم، گویای آن است که مرد نباید در ایام حیض در فرج زن جماع نماید و کاندوم یا هر پوشش دیگر، به صرف قرار گرفتن بر روی آلت نمی تواند تغییری در حکم ایجاد کند؛ زیرا اصل مسئله حرمت دخول در ایام حیض است و کاندوم نمی تواند مانع دخول باشد، بلکه صرفاً پوششی برای رعایت بهداشت و پیش­گیری از باردار شدن محسوب می شود.[59]

مستحبات بر حائض

مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاک نماید و پنبه و دستمال را عوض کند و وضو بگیرد و اگر نمی تواند وضو بگیرد تیمم نماید و در جای نماز رو به قبله بنشیند و مشغول ذکر، دعا و صلوات شود.[60]

مکروهات بر حائض

خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جایی از بدن به حاشیه و ما بین خط های قرآن و نیز خضاب کردن به حنا و مانند آن برای حائض مکروه است.[61]

البته باید توجه داشت که کراهت در عبادات به معنای برخورداری از ثواب کمتر است؛ یعنی قرائت قرآن زن حائض هم ثواب دارد؛ بنا براین اگر زن در زمان حیض قرآن بخواند، ثواب می برد اما مقدار ثواب او نسبت به قرائت قرآن در زمانی که حیض نباشد کمتر است.

پایان ایام حیض (ایام یائسگی)

یائسه از ریشه یأس به معنای؛ نا امیدی است. به زن یائسه، یائسه می گویند چون؛ از خون دیدن و آوردن فرزند نا امید است. احکام یائسگی به شرح زیر می باشد:

خونی که زن پس از گذشت شصت سال قمری[62] می بیند، حیض نیست، گرچه شرایط و صفات حیض را هم دارا باشد. و خونی که قبل از تمام شدن پنجاه سال قمری[63] می بیند، اگر شرایط و علایم حیض را داشته باشد، حیض است.

اما دیدگاه فقها در باره حکم خون هایی که زن پس از تمام شدن پنجاه سال قمری تا شصت سال می بیند، به تفصیل عبارت است از:

1. زن های سیده، بعد از تمام شدن شصت سال [قمری] یائسه می شوند؛ یعنی خون حیض نمی بینند و زن هایی که سیده نیستند، بعد از تمام شدن پنجاه سال [قمری] یائسه می شوند.[64]

2. زن هایی که سیده نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه می شوند و زن های سیده بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال چنان چه با نشانه های حیض یا در روزهای عادت خون ببینند، بنابر احتیاط واجب بین تروک حائض و اعمال مستحاضه جمع نمایند.[65]

3. زن های سیده و غیر سیده مطلقاً در سن شصت سالگی یائسه می شوند و احتیاط مستحب آن است که زن هایی که قرشیه نیستند بعد از تمام شدن پنجاه سالگی تا تمام شدن شصت سال چنان چه خون را طوری ببینند که اگر پیش از پنجاه سال می دیدند قطعاً حکم حیض را داشت میان کارهای مستحاضه و تروک حائض جمع نمایند.[66]

4. زنان سیده و غیر سیده هر دو بعد از تمام شدن پنجاه سال یائسه می شوند؛ یعنی اگر خونی ببینند خون حیض نیست، مگر زنانی که از قبیلۀ “قریش” محسوب می شوند که آنها بعد از تمام شدن شصت سال یائسه می شوند.[67]

تفاوت سن یائسگی در زنان

احکام و دستورات دینی بر اساس مصالح و مفاسد جعل شده اند، و در بعضی از موارد این احکام به صورت مختلف برای مکلّفین صادر شده است؛ به عنوان نمونه، سن بعضی از زنان هنگام یائسگی کمتر و سن بعضی دیگر بیشر می باشد.

این حکمی است که فقها و مراجع از روایتی نظیر آنچه که از امام صادق (ع) نقل شده به دست می آورند: «زنان هنگامی که به سن پنجاه سالگی رسیدند، دیگر خون نمی بینند، مگر زنان قریش».[68]

تفاوت زنان قریش از غیر قریش در این مسئله، شاید به جهت توانایی و قدرت بالای جسمانی آنان از دیگر زنان باشد به این جهت از نظر فیزیکی متابولیسم بدنشان با دیگران تفاوت دارد.

همان گونه که، نژادها و طوایف از نظر رنگ، قدرت و توان جسمی با یک­دیگر تفاوت دارند؛ مثلاً زنانی که در سیبری زندگی می کنند سن بلوغ آنها با زنان عربستان و آفریقا که در گرمای بالای 50 درجه رشد می کنند تفاوت دارد.

گذشته از اینها امروزه نیز چنین است که سن یائسگی بالا رفته و بسیاری از زنان در سن پنجاه سالگی یائسه نمی شوند، همان گونه که متخصّصان اعلام می کنند، این به دلیل بهداشت و تغذیه خوب و سالم است که سن یائسگی را در بسیاری از زنان بالا برده است.[69]

دیدن خود بعد از پنجاه سالگی زنان

خونى را كه زن ها پس از تمام شدن شصت سال می بينند حكم حيض را ندارد، و احتياط مستحب آن است كه زن هايى كه قرشيّه نيستند بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال چنانچه خون را طورى ببينند كه اگر پيش از پنجاه سال مى ديدند، قطعاً حكم حيض را داشت، ميان كارهاى مستحاضه و تروک حائض جمع نمايند.[70]

احتیاط مستحب به  این معنا است که؛ بر زنانی که قرشیه نیستند واجب نیست به این حکم عمل کنند و اگر بعد از تمام شدن پنجاه سال تا تمام شدن شصت سال، خونی ببینند که آثار حیض را دارد، می توانند آن را حیض به حساب آورند و کارهایی که بر حائض حرام است ترک نمایند.

 


[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم،  لسان العرب، واژه «حیض»، چاپ سوم، دار صادر، بیروت‏، 1414ق.

[2]. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج ‏2، ص 139 و 138.

[3]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 252، م 434، چاپ سیزدهم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1385ش.

[4]. بقره، 222.

[5]. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 2، ص 334، (بَابُ تَحْرِيمِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ وَ نَحْوِهِمَا عَلَى الْحَائِضِ)‏.

[6]. همان، ص 346، بَابُ وُجُوبِ قَضَاءِ الْحَائِضِ وَ النُّفَسَاءِ، الصَّوْمَ دُونَ الصَّلَاةِ إِذَا طَهُرَتْ.

[7]. نک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 2، ص 346، «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ السُّنَّةَ لَا تُقَاسُ أَ لَا تَرَى أَنَّ الْمَرْأَةَ تَقْضِي صَوْمَهَا وَ لَا تَقْضِي صَلَاتَهَا الْحَدِيثَ».

[8] نک: فلسفۀ احکام.

[9]. نک: کلینی، کافی، ج 1، ص 56.

[10]. طبرسی، احتجاج، غفاری مازندرانی، ج ‏3، ص 345، مرتضوی، تهران، بی‌تا.

[11]. نراقی، محمد مهدی، معتمد الشيعة في أحكام الشريعة، ص 300، (نرم افزار جامع فقه اهل بیت).

[12]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 270، م 478.

[13]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 270، م 478.

[14]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 270، م 478.

[15]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 270، م 478.

[16]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 270، م 478.

[17]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 291، م 496.

[18]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 291، م 496.

[19]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 272، م 480.

[20]. العروة الوثقی، ج 1، فی الحیض، م 17 و 20 و 23.

[21]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 272، م 480، و ص 297، م 506.

[22]. العروة الوثقی، ج 1، فی احکام الحیض، م 23 و 24 و 25؛ توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص297، م 505 و 506.

[23]. العروة الوثقی، ج 1، فی احکم الحیض، م 23؛ تحریر الوسیلة، ج 1، فی الحیض، م 18؛ توضیح المسائل مراجع م 506.

[24]. العروة الوثقی، ج 1، غسل حیض، سؤال 157.

[25]. توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 274، م 481.

[26]. همان، ص 275، م 482.

[27]. مانندحضرات آیات امام خمینی (ره) و مکارم شیرازی.

[28]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 267، م 469.

[29]. در این صورت لازم است زن خود را از خون پاک نمايد و پنبه و دستمال را عوض كند و وضو بگيرد و اگر نمى‌تواند وضو بگيرد تيمّم نمايد.

[30]. امام خمینی، تحرير الوسيلة، ج ‏1، ص 56، م 16؛ توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 269، م 476.

[31]. توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 267، م 471.

[32]. امام خمینی، روح الله، تحرير الوسيلة، (ترجمه)، ج ‌1، ص 531، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1421ق.

[33]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 208، (غسل های واجب)

[34]. مائده، 6.

[35]. بقره، 285.

[36]. مائده، 6.

[37]. محمودى، محمد رضا، مناسک حج (محشّٰى)، ص 283، نشر مشعر، تهران – ايران، ويرايش‌جديد، 1429ق، آیت الله بهجت: غسل واجب از جنابت کفایت می‌کند، امّا غسل مستحب از آن کفایت نمی کند.

[38]. قمّى، محدث، شيخ عباس، الغاية القصوى في ترجمة العروة الوثقى، ج‌ 1، ص 194، منشورات صبح پيروزى، قم، 1423‍ ق؛ نک: العروة الوثقی مع تعالیق الامام الخمینی، ص 152، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1422ق.

[39]. آيت الله مكارم، استفتاءات، ج 1، س 87؛ آيت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 163؛ آيت الله تبريزى، منهاج الصالحين، ج 1، م 233، مجمع المسائل (للگلپايگانی)، ج ‏1، ص 68. (احكام الحائض، به نقل از پرسمان).

[40]. آيت الله خامنه‌‏اى، اجوبة الاستفتائات، س 175؛ امام خمينى، تعليقات على العروة، ج 1، م 43، احكام الحائض.

[41]. مانند طلاق که در زمان حیض صحیح نمی‌باشد.

[42]. مانند همبستری که در دوران حیض حرام است.

[43]. حضرات آیات خویی، تبریزی، زنجانی.

[44]. حضرت آیت الله سیستانی.

[45]. توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 266.

[46]. توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 260، م 450.

[47]. توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 212، م 355.

[48]. آیات عظام: امام خمینی، خوئی، تبریزی (ره)، سیستانی، توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 212 و 213، م 355. چاپ هشتم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1424ق؛ آیت الله مکارم شیرازی، توضیح المسائل، ص 75، چاپ پنجاه دوم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب (ع)، قم، 1429ق. آیت الله سبحانی، توضیح المسائل، ص 161، چاپ سوم، مؤسسه امام صادق (ع)، قم، 1429ق؛ آیت الله مکارم شیرازی، توضیح المسائل، ص 75، چاپ پنجاه دوم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب (ع)، قم، 1429ق.

[49]. آیت الله بهجت (ره)، توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 213.

[50]. آیت الله صافی گلپایگانی، همان.

[51]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 260 و 265، م 450.

[52]. نظر آیت الله مهدی هادوی تهرانی در خصوص نزدیکی در ایام حیض.

[53]. ر ک: نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی ثوبه الجدید، ج 2، ص 199،دائره المعارف فقه اسلامی، قم، 1421ق. ایشان وجوب کفاره را به فقهاء زیادی نسبت می‌دهد.

[54]. وجوب کفاره در این مورد اختلافی می‌باشد؛ برخی مانند حضرات آیات؛ امام خمینی، اراکی، و فاضل لنکرانی، پرداخت کفاره را بنا بر احتیاط، واجب  می دانند. اما حضرات آیات خوئی، گلپایگانی، سیستانی، مکارم شیرازی و نوری همدانی پرداخت کفاره را مستحب می دانند.

[55]. وحیدی، محمد، احکام بانوان، ص 98، بوستان کتاب، قم، 1384ش.

[56]. توضيح المسائل مراجع، ج‌ 1، ص 261، م 452.

[57]. همان.

[58]. توضيح المسائل مراجع، ج‌ 1، ص 264.

[59]. استفاده از پرسش و پاسخ شماره 1288، از سایت اسلام کوئست.

[60]. توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 269، م 476.

[61]. توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 270، م 477.

[62]. شصت سال قمری، معادل 58 سال شمسی و 77 روز و 12 ساعت می شود. جامع المسائل، آیت الله فاضل، ص 62، سؤال 179.

[63]. پنجاه سال قمری، معادل 48 سال شمسی و 179 روز می باشد. جامع المسائل، آیت الله فاضل، ص 62، سؤال 179.

[64] این نظر امام، آیات عظام اراکی، گلپایگانی و فاضل لنکرانی (ره) است.

[65] (احتیاط کنند) و این نظر آیت الله خوئی (ره) است.

[66] این نظر آیت الله سیستانی است.

[67]. این نظر آیت الله مکارم است، توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 252، مسأله 435، چاپ یازدهم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1384ش.

[68]. کلینی، کافی، ج 3، ص107، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.

[69]. برای اطلاع بیشتر می توانید به سایت www.sefaty.net مراجعه نمایید.

 [70]. توضيح المسائل مراجع، ج ‏1، ص 253، م 435.