کپی شد
حکمت حرمت خودکشی
در زندگی هر انسان، مسلماً ناراحتی ها و یا شکست هایی پیش می آید که امید را از انسان سلب کرده و دنیا را در چشم وی تیره و تار می کند. در این حالت انسان ها دو گونه اند؛ عده ای از میان این غرقاب مشکلات، سربلند بیرون می آیند و با همۀ سختی ها و با توکل بر خداوند، شروع به سازندگی دوباره می کنند، اما در مقابل عده دیگری هستند که زیر این مشکلات کمر خم کرده و به انزوا کشیده می شوند و یا بدتر از آن دست به خود کشی می زنند. اگر انسان به منطق اسلام آشنا باشد درمی یابد که نمی تواند نعمت حیات را از خود سلب کند؛ زیرا:
1. در اسلام، مرگ انتهای راه نیست بلکه ابتدای راهی است بدون پایان، و انسان نمی داند بعد از مرگ، اهل نجات و سعادت است یا اهل عذاب و شقاوت، پس خودکشی هیچ کمکی به انسان نمی کند و تصور رهایی از مشکلات و رنج ها تصور صحیحی نیست.
2. هیچ مشکلی در دنیا آن قدر ارزش ندارد که انسان در برابر آن، جان با ارزشش را بگیرد.
3. عقل و فطرت هر انسانی، میفهمد که از بین بردن هر نعمتی از نعمتهای جهان، امری ناپسند و مذموم است و این مطلب به قدری روشن است، که تمام افراد بشر، در سنین و مذاهب مختلف، آن را درک میکنند و به همین جهت، در دنیا سازمان های متعددی برای حفظ نعمتهای خدادادی با اسم های مختلفی؛ مانند انجمن حفظ محیط زیست، انجمن دفاع از حیوانات و… وجود دارد. علاوه، برای بقای جلوههای حیات در کرۀ زمین و… سازمانهای بینالمللی متعددی تشکیل شده است تا با وضع قوانین مختلف، بتوانند نعمت های طبیعی خدادادی را در سطح جهانی حفظ و کنترل کنند. حال که عقل و فطرت انسان، از بین بردن و ضایع نمودن کوچکترین نعمات الاهی را مجاز ندانسته و زشت میداند، انسان چگونه مجاز به از بین بردن بزرگ ترین نعمت؛ یعنی حیات خود است؟
با توجه به این مطلب، روشن میشود این تفکر که انسان، مجاز به از بین بردن حیات خود است، در واقع نشانۀ انحراف از عقل و فطرت انسانی و نوعی بیماری است که باید درمان گردد و امروزه در دنیا مراکزی برای درمان این نوع بیماری تأسیس شده است و پزشکان از راه های مختلف روان شناسانه، در پی درمان این نوع بیماران هستند. دین مبین اسلام نیز که همۀ دستوراتش براساس عقل و فطرت و واقعیت است، خودکشی و سلب حیات از خود را ممنوع و غیر مشروع دانسته است.
4. از نظر جهان بینی اسلامی و بر اساس معارف قرآن، خداوند مالک جهان هستی است[1] و خداوند این نعمت ها را به عنوان امانت در اختیار ما قرارداده که در راه تکامل و سعادت خود به کار ببریم، پس، ضایع نمودن نعمت ها و از بین بردن آنها کاری برخلاف رضایت مالک آن است و عقل ما حکم میکند که باید رضایت مالک را در اموری که به ما به امانت سپرده است، رعایت کنیم و خلاف نظر او کاری انجام ندهیم.
5. نکتۀ مهمتر این که حکمت ممنوعیت خودکشی در اسلام، صرف حفظ حیات فردی که قصد خودکشی دارد نیست، بلکه اسلام با این حکم، خواسته است حیات کل جامعۀ بشری را از خطر و نابودی حفظ نماید.
توضیح این که افرادی دست به خودکشی میزنند که از نظر روحی و عقلی دچار انحراف و بیماری شده باشند و قهراً از افرادی که تا به این حد بیمار بوده و حاضرند حیات خود را از بین ببرند و بر خود رحم نمیکنند، نمیتوان انتظار داشت به دیگران ترحم کنند و افراد بیگناه را در کام مرگ فرو نبرند. گرچه در این مورد نیز استثنائاتی وجود دارد، اما اگر قانون و شرع به صورت کلی خودکشی را مجاز شمارد و به این گونه افراد بگوید که شما برای کشتن خود مجازید، در واقع خود به نابودی بشر اقدام کرده است. قرآن کریم در این رابطه مىفرمايد: «و آن كس كه انسانى را بدون اين كه قاتل باشد و يا در زمين فساد كند، بكشد گويا همه مردم را كشته است».[2]
وقتی خودکشی حرام و ممنوع گردد و فرد، مجاز به کشتن خود که در نظرش مالک و صاحب اختیار آن است نباشد، قطعاً اجازۀ کشتن دیگران را نخواهد داشت و ممنوعیت خودکشی، باعث حفظ حیات کل جامعۀ بشری می شود.
به همین جهت، در اسلام “خودکشی” حرام و از بزرگ ترین گناهان شمرده شده و برای کسی که این عمل را مرتکب شود عذاب های سختی درنظر گرفته شده است.[3]
[1]. آل عمران، 189،”و لله ملک السموات و الارض”.
[2]. مائده؛ 32.
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 95، جامعه مدرسین، چاپ دوم، قم، 1404ق، «امام صادق (ع) میفرمایند: هر که به عمد خودکشی کند، در آتش دوزخ جاودانه خواهد بود».