searchicon

کپی شد

حکمت اسامی پنج تن آل عبا (علیهم السلام)

رابطه اسم با مسمّا به طور کلی یکی از مباحث ظریف در معرفت شناسی دینی است که براین بحث، شواهد بسیاری هم در روایات معصومان (ع) یافت می شود. این رابطه کلی بین اسم و مسما، در مورد اسامی معصومان چشم گیرتر بوده، به ویژه در مورد برخی از معصومان غیر قابل انکار است. تا حدی که این اسامی نه تنها با مسمّای خود در رابطه ای تنگاتنگ هستند، بلکه در زبان های مختلف هم همان معنا با واژه ای مشابه ذکر شده که همۀ این نام گذاری ها ریشه وحیانی و الاهی دارند.

بنابر عقیده اسلامی، به ویژه شیعی، این اسامی حتی قبل از تولد این پنج تن نیز به عنوان اسامی انسان های برگزیده مطرح بوده و پیش گویی شده است، بلکه طبق نظر برخی، این ذوات نه تنها به عنوان یک نام، بلکه به عنوان یک نور از گذشته بوده اند و بسیاری از انبیا به حرمت این اسامی از خداوند طلب استمداد و رحمت نموده اند.[1] سپس این ذوات مقدس پا به عرصه دنیا گذاشته و طبق نام گذاری الاهی به این اسامی نامیده شده اند.

رابطه بین لفظ و معنا در این اسامی نشان می دهد که این اسامی دقیقاً بازگو کننده مقام و منزلت خاص مسمّای خود در عالم وجود هستند، و طبق برخی روایات این اسامی از نام های مقدس خدا مشتق و جدا شده اند، همچنان که خود این ذوات هم از نور خدا مشتق شده اند. روایات مشهوری در این باره وجود دارد که تصریح در این مدعا دارد؛ از جمله:

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَانَ وَ لَا شَيْ‏ءَ فَخَلَقَ خَمْسَةً مِنْ نُورِ جَلَالِهِ وَ اشْتَقَّ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِهِ الْمُنْزَلَةِ فَهُوَ الْحَمِيدُ وَ سَمَّانِي مُحَمَّداً وَ هُوَ الْأَعْلَى وَ سَمَّى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيّاً وَ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَاشْتَقَّ مِنْهَا حَسَناً وَ حُسَيْناً وَ هُوَ فَاطِرٌ فَاشْتَقَّ لِفَاطِمَةَ مِنْ أَسْمَائِهِ اسْماً …»؛[2] از امام صادق (ع) نقل شده است که خداوند بود و هیچ چیز جز خدا نبود، آن گاه پنج تن را از نور جلال خود آفرید و برای هرکدام از آنها اسمی از اسمای خود گذاشت: پس خدا حمید بود و نام پیامبر را محمّد گذاشت، اعلی بود و نام امیر المؤمنین را علی گذاشت. دارای اسمای حسنا بود، پس اسم حسن و حسین را از آن مشتق کرد، فاطر بود، پس اسمی از اسمای خود را برای فاطمه مشتق کرد…».

 


[1] . ر.ک: کلینی، كافی، ج 8، ص 305، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 ش؛ شيخ صدوق، معاني‏الأخبار، ص 125، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1361 ش.

[2] . ابو القاسم، فرات بن ابراهيم‏، تفسیر فرات الکوفی، ص 56 و 57، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏. تهران، 1410ق.