Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

حور العین بهشتی و ازدواج

یکی از نعمت های بزرگی که خداوند برای بندگان مؤمن و با تقوا در نظر گرفته است بهشت و نعمت های فراوان و جاویدان آن است.
Kalsiummålinger: Ofte https://norgerx.com/levitra-with-dapoxetine-norge.html etterfulgt av integraler av normalt eller forhold over hovedtid eller fra tømming fullstendig til utvinning.
البته رضا و خشنودی خداوند از آنها، بالاترین پاداش است. تنها چیزی که باعث ورود به بهشت است، ایمان و عمل صالح انسان در این دنیا است و هر چه ایمان انسان، بیشتر و اعمال صالحش فراوان تر باشد، مقام او در بهشت بالاتر است و فرقی میان زن و مرد نیست. هر انسانی می تواند به چنین مقاماتی برسد. خداوند می فرماید: “هر کس از مردان یا زنان که عمل صالحی انجام دهد، و ایمان هم داشته باشد به درستی که وارد بهشت می شوند و بدون حساب در آن جا روزی دریافت می کنند”.[1]

بهشت جای تکلیف نیست؛ چرا که با وجود تکلیف باید بهشت و جهنم دیگری پدید آید تا نتیجۀ اعمال جدید در آن به انسان داده شود و این امر همین گونه ادامه خواهد داشت. در حالی که خداوند تمام نعمت های بهشتی را پاداش اعمال همین دنیای ما و ایمان و عمل ما می داند. از مجموع آیات و روایات استفاده می شود که هر چه بهشتیان بخواهند در اختیارشان گذاشته می شود[2]، از جمله یکی از نعمت های بهشتی، حور العین است که در اختیار مردان مؤمن گذاشته می شود.

حور جمع حوراء به معنای زنی است که سفیدی چشمش بسیار سفید و سیاهی آن نیز بسیار سیاه باشد و یا به معنای زنی است که دارای چشمان سیاه چون چشم آهو باشد، “عین” جمع کلمۀ “عیناء” به معنای درشت چشم است، و ظاهراً حور العین موجوداتی غیر از زنان دنیا هستند.[3] خداوند در مورد آنان می فرماید: “حورالعین را به ازدواج آنها درمی آوریم”.[4] بنابر تفسیر اغلب مفسّران، ازدواج به معنای دنیوی آن، در بهشت وجود ندارد. پس این جا، نزدیک کردن و عطا کردن حور العین از طرف خداوند به بندگان بهشتی اش مراد است.[5]

از صفات بیان شده برای حور العین در قرآن و بعضی روایات می توان چنین استفاده کرد که حور العین در بهشت بیش از یک همسر ندارد؛ زیرا خداوند در مورد صفات حور العین می فرماید: “…نه هیچ انسانی قبل از ایشان (قبل از آن شخص بهشتی) آنها را لمس کرده و نه هیچ جنّی”.[6]

مرحوم مجلسی در تفسیر “قاصرات الطرف” که در ابتدای همین آیه آمده است، می گوید: یعنی زوج هایی هستند که نگاه شان فقط برای شوهران شان است و به هیچ کس غیر از شوهران شان رغبتی ندارند.[7]

اما آیا زنان دنیایی هم همین گونه اند یا نه؟ شاید بتوان گفت که اگرچه اهل بهشت هر آنچه در بهشت بخواهند بر ایشان آماده است، اما هرگز درخواستی به عنوان تعدّد زوجات ندارند. همان گونه که زنان پاک در دنیا، چشم به غیر از همسر خود ندارند، در بهشت هم که جای پاکان است، خواهان زوج های متعدد برای خود نیستند.

در روایتی از امام صادق (ع) در مورد ازدواج مرد و زن زمینی در بهشت سؤال شد، حضرت فرمودند: “اگر رتبۀ زن بالاتر بود و خواست با مرد زمینی اش ازدواج کند می تواند او را انتخاب کند (و مرد نمی تواند وی را انتخاب کند) که در این صورت مرد همسر او می گردد، ولی اگر رتبۀ مرد بالاتر بود او می تواند زن را اختیار کند (این جا زن چنین حقّی ندارد) که در این صورت، زن یکی از همسران مرد می شود”؛[8] یعنی زن یکی از همسران مرد می شود، ولی مرد تنها همسرِ زن می گردد، این مطلب را برخی دیگر از روایات نیز بیان می کند.

همچنین در روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: “زن اگر در دنیا دو شوهر داشته باشد در آخرت هر کدام را که بهتر دید (از حیث اخلاق) انتخاب می کند”.[9] حضرت نفرموده اند که می تواند هر دو را انتخاب کند، بلکه فرمود بهترین آنها را انتخاب می کند.

در پایان تذکر این نکته به جا است که برای خدمت گزاری بهشتیان، “غلمان” هایی وجود دارد و در این بین فرقی میان زن و مرد نیست.

قرآن مجید در این باره می فرماید: “پیوسته بر گردشان نوجوانانی برای (خدمت) آنان گردش می کنند که چون مروارید های درون صدفند”.[10]

ظاهر این آیه آن است که پسران زیبای بهشتی فقط برای خدمت گزاری بهشتیان آفریده شده اند.


[1]. غافر، 40.

[2]. فصلّت، 31.

[3].  ترجمۀ المیزان، ج 18، ص 228.

[4]. دخان، 54.

[5]. بحار الانوار، ج 8، ص 99؛ ترجمۀ المیزان، ج 18، ص 228.

[6]. “فيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَان‏”؛ در اين قصرهاى بهشتى زنانى هستند كه جز به همسران خود چشم ندوخته، و جز به آنها عشق نمى‏ورزند، الرحمن، 56.

[7]. بحار الانوار، ج 8، ص 97.

[8]. همان، ص 105.

[9]. بحار الانوار، ج 8، ص 119

.[10] “وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ”، طور، 24.