searchicon

کپی شد

حكمت و فلسفۀ رجعت

در این باره لازم است به موارد زیر اشاره شود:

1. رسيدن به تكامل

عالم دنيا ظرف فعليت يافتن قوه ها و تكامل استعدادها است و برای رسيدن به آخرت خلق شده تا موجودات را در دامن خود پرورش داده به تكامل مطلوب برساند. اما از آن جا كه عده اي از مؤمنان خالص به خاطر موانع و مرگ هاي غير طبيعي از ادامۀ اين مسير معنوي باز مانده‌اند، حكمت خداي حكيم ايجاب مي‌كند كه آنان به دنيا بر گردند و سفر تكاملي خود را به پايان برسانند. چنان چه امام صادق (ع) مي‌فرمايد: “هر مؤمني كه كشته شود به دنيا بر مي‌گردد، تا بعد از زندگي مجدد به مرگ طبيعي بميرد و هر مؤمني كه مرده باشد به دنيا بر مي گردد تا كشته شود (و به ثواب شهادت برسد).[1]

2. كيفر دنيوي

چه بسا افرادی در اين دنيا بودند كه از تمامی حقوق شان به عنوان های مختلف محروم گشته و مظلومانه به قتل رسيده‌اند، بدون اين كه حق او گرفته شده باشد، از حكمت هاي رجعت اين است كه خداوند، هر دو طرف را به دنيا بر مي گرداند، تا شخص مظلوم به دست خود داد خود را از ظالم بگيرد. از امام كاظم (ع) نقل شده كه فرمود: “مردمي كه مرده اند به دنيا بازگشت خواهند كرد، تا انتقام خود را بگيرند، به هر كس آزاري رسيده به مثل آن قصاص مي‌كند و هر كس خشمی ديده، به مانند آن انتقام مي‌گيرد. هر كس كشته شده، قاتل را به دست خود به تقاص خون خود مي‌كشد و براي اين منظور دشمنان آنان نيز به دنيا بر مي‌گردند تا آنها خون ريخته شده خود را تلافي كنند و بعد از كشتن آنها سي ماه زنده مي‌مانند، سپس همگي در يك شب مي‌ميرند، در حالي كه انتقام خون خود را گرفته و دلهايشان شفا يافته است، دشمنان آنها به سخت ترين عذاب دوزخ مبتلا مي‌شوند”.[2]

بنابراين، هدف از بازگشت مجدد اين دو گروه، تكميل يك حلقۀ تكاملي براي دستۀ اوّل و تنزل به پست ترين درجۀ ذلّت براي دستۀ دوم است و با توجه به اين كه رجعت عمومي نيست و اختصاص به مؤمنان خالص و كافران محض دارد، چنانچه امام صادق (ع) فرمود: “رجعت جنبۀ عمومي ندارد، بلكه اختصاص به كساني دارد كه به ايمان كامل و شرک خالص رسيده باشند.[3] معلوم مي‌شود كه اين دو مورد از حكمت هاي اساسي رجعت است.

3. ياری دين و شركت در تشكيل حكومت عدل جهاني

از آيات و روايات متعدد استفاده مي‌شود كه دين اسلام و حكومت عدل الاهي به دست توانمند و با كفايت قائم آل محمد (ص) جهانگير مي‌شود، خداوند مي‌فرمايد: “همانا ما فرستادگان خويش و مؤمنان را در دنيا و روزي كه شاهدان بر خيزند، ياري خواهيم كرد”.[4]

از ظاهر اين آيه استفاده مي‌شود كه اين نصرت دسته جمعي انجام مي‌شود نه به صورت فردي. اما از اين كه چنين نصرتي هنوز تحقق پيدا نكرده است، قطعاً در آينده محقق خواهد شد؛ زيرا وعدۀ الاهي تخلف ناپذير است. لذا امام صادق (ع) در تفسير همين آيه مي‌فرمايد: “به خدا سوگند اين نصرت در رجعت است؛ چرا كه بسياري از پيامبران و ائمه (ع) در دنيا كشته شدند و كسي آنها را ياري نكرد؟ و اين مطلب در رجعت تحقق خواهد يافت”.[5]

نيز امام باقر (ع) در تفسير آيۀ مباركۀ: “هو الذي ارسل…”؛ يعنی او كسي است كه رسول خود را با دين حق برای هدايت بشر فرستاد تا او را بر همه اديان پيروز گرداند. فرموده: يظهره الله عزوجل في الرجعة؛ يعني خداوند دين حق را در رجعت بر ساير اديان برتري مي دهد.[6]


[1] بحار الانوار، ج 53، ص 40.

[2] دواني ، علي ، مهدي موعود، ترجمه ج 13، ص 1188، دار الكتب الاسلاميه،چ 27.

[3] ضميري، محمدرضا، رجعت، ص 55، نشر موعود، تهران، چ دوم، 1380.

[4] غافر، 51.

[5] يزدي حائري، شيخ علي، الزام الناصب، قم، موسسه مطبوعاتي حق بين، 1397 ق.

[6] بحار، ج 53، ص 64