کپی شد
حق الله بودن یا حق الناس بودن زنا
بنابر نظر بعضی از فقهاء، زنا در صورتی حق الله[1] صرف است که با زن شوهردار صورت نگیرد اما اگر با زن شوهر دار انجام گیرد، هم حق الله و هم حق الناس[2] است؛ حق الله بودنش به آن جهت است که شخص زناکار معصیت خدا را نموده و فساد و فحشایی را در جامعه مرتکب شده است و حق الناس بودنش از آن رو است که حق شوهر را ضایع کرده است؛ در نتیجه اگر به فرض این که شوهر راضی باشد، حق الله بر سر جای خود باقی است. و کیفری که شرع مقدس در دنیا برای زنا در نظر گرفته بر حق الله بودن زنا مترتب است؛ از این رو چه حق الناس هم باشد و یا نباشد و در صورت حق الناس بودن چه رضایت همسر را داشته باشد و چه نداشته باشد، تأثیری در کیفر دنیوی ندارد، و اما کیفر اخروی که مربوط به آخرت است آن چه حق الله و عذاب جهنم است سر جای خود باقی است و آن جه که مربوط به حق الناس است، با سقوط حق شوهر ساقط می شود. [3]
[1]. مراد از حق الله تكاليف شرعي محض است
[2]. حقّ الناس تكليفي است كه براي رعايت حال ديگران، چه مالي يا عرضي جعل مي شود.
[3]. العاملي، زين الدين بن علي بن أحمد( الشهيد الثاني)، الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج3، ص 150، مكتبة الداوري، قم، چاپ اول، 1410ق؛ النراقي، أحمد بن محمد مهدي، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، ج17، ص 204، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، قم، چاپ اول، 1415ق؛ الحسيني الشيرازي، السيد محمد، الفقه، القانون، ص 357، مركز الرسول الأعظم( ص) للتحقيق و النشر، بیروت، لبنان، چاپ دوم، 1419ق.