کپی شد
حفظ و بهداشت محیط زیست در اسلام
مقدمتا باید گفت:
1. دین اسلام برای تمامی شؤون و جوانب زندگی انسان دارای قانون و دستور است. از بالاترین مسائل پیچیده سیاسی و حکومتی گرفته، تا ابتداییترین مسائل شخصی؛ مانند احکام تخلی؛ یعنی ما اسلام را دینی جامع و کامل میدانیم؛ ازاینرو ما معتقدیم که زندگی اجتماعی و محیط زیست،[1] از جمله مسائلی است که مورد توجه دین اسلام بوده و هست، البته جامعیت اسلام به این معنا است که میتوان با استنباط عناصر جهان شمول در اسلام به فلسفه، مكتب و نظام اسلامى دست یافت و به طرّاحى سازوكارها پرداخت.[2]
2. از دیدگاه اسلام خلقت آدمی پوچ و بیهوده نیست[3] و احکام اجتماعی اسلام هم بر اساس هدف و فلسفه آفرینش او تنظیم شدهاست، البته این احکام و قوانین گاهی در قالب تشویق، ترغیب، انذار آمدهاست و صرفاً جنبۀ اخلاقی دارند و بر آنها مجازات اخروی قرار داده شده و گاهی نیز بر عدم رعایت آنها مجازاتهای دنیایی وضع شدهاست.
3. اصول و کلیاتی در اسلام وجود دارد که میتوان از آنها وظایف یک شهروند مسلمان را استفاده کرد؛ مثلاً:
الف) در اسلام از بین بردن آنچه بقای نسل بشر بر آن متوقف است از جهاتی حرام است؛ مثل این که ظلم به نوع بشر است یا کفران نعمت است.[4]
ب) از دیدگاه اسلام کاری که باعث آسایش مردم و در جهت حفظ سلامت آنان باشد، خدمتی است در جهت رضای خدا و عبادت و بندگی پروردگار، محسوب میگردد و هدف خلقت انسان جز عبادت چیز دیگری نیست.[5]
چون حفاظت از محیط زیست و رعایت بهداشت محیط زندگی و جلوگیری از آلودگی آن، تلاشی است در جهت نجات بشر از نابودی و یا اقدامی است در جهت آسایش آنها، از رجحان (به نحو وجوب یا استحباب) برخوردار است.
اما در اسلام به این مقدار بسنده نشدهاست. علاوه بر بیان کلیات، بر موضوعات خاصی هم تأکیداتی شدهاست که در اینجا به طور اختصار به گوشهای از تأکیدات خاص اشاره میشود:
1. آلودگی هوا
گفته شدهاست اگر هوا پیرامون کره زمین را فرا نگرفته بود، همینقدر که از یک قسمت سطح زمین خورشید غایب میشد، بلافاصله درجه حرارت پائین میآمد و تا 160 درجه زیر صفر میرسید و سرمای طاقت فرسا موجودات زنده را از بین می برد. هوا مانع میشود که زمین گرمای دریافتی از خورشید را زود از دست بدهد.[6]
علاوه انسان برای ادامۀ حیات به اکسیژن نیاز دارد و این نیاز خود را از راه تنفس، از هوای پاک و سالم تأمین میکند؛ بنابراین استفاده از هوای پاک و سالم یکی از نیازهای ضروری انسان است.
از سوی دیگر با پیشرفت تکنولوژی و ماشینی شدن زندگی مردم، و همچنین به دلیل ضرورت ایجاد کاربریهای جدید شهری برای پاسخگویی به نیازهای روز افزون جمعیت شهری، میزان آلودگی هوا رو به فزونی است و به تدریج شاهد کاهش ميزان فضای سبز شهرها و آلودگی محیط زیست هستیم.
از آنجا که بقای نسل بشر و دوام جوامع انسانی در گرو بهداشت و سلامت جامعه است؛ لذا دین اسلام با حرام نمودن خبائث و بدیها و حلالکردن پاکیها و پاکیزگیها[7]، راه رسیدن به این مقصود و هدف را فراهم ساخته است.
از امام صادق (علیه السلام) دربارۀ تنفس هوای آلوده و توقف و زندگی در آن سؤال شد. آن حضرت در جواب به این پرسش یک حکم کلّی را مطرح فرمودند که راهگشای بسیاری از مشکلات و معضلات است. حضرت فرمودند: “هر چیزی که خوردنش (استنشاق، نوشیدن) برای بدن انسان ضرر داشته باشد، خوردنش حرام است، مگر ضرورت اقتضا کند”.[8]
2. دفع زباله
مسئلۀ ضرورت حفظ بهداشت محیط یکی از موضوعات بسیار جدی و اساسی امروز جوامع انسانی است. اگر الزام به حفاظت از محیط زیست انسانی، فراگیر نباشد و از طرف آحاد شهروندان، جدّی تلقّی نشود و کسانی بخواهند محیط زندگی را آلوده سازند و یا زبالهها از راه های صحیح و بهداشتی جمع آوری نشود، زبالهها کانونی برای آلودگی محیط زیست و به خطر افتادن سلامت مردم خواهند بود.
زبالهها کانون انواع میکروبها و محل پرورش حشرات و عوامل بیماری زا است؛ لذا به همین جهت است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) میفرماید: “زباله ها را شب در خانههای خود نگه ندارید و آن را روز به بیرون از خانه منتقل کنید؛ زیرا زباله جایگاه شیطان است.[9]
آن حضرت همچنین فرمود: “خاکروبه را پشت در (حیاط) جمع نکنید؛ زیرا که لانۀ شیطان میشود”.[10] بدیهی است که منظور از شیطان در این جا یعنی محل تجمع حشرات موذی و انتقال و گسترش آلودگی و انواع بیماری ها.
در سیره و روش زندگی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و امامان معصوم (علیهم السلام) فراوان مشاهده میشود که بر پاکیزگی و نظافت اصرار داشتند و پیروان خود را به آن سفارش میکردند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: “خداوند پاک است، شخص پاک را دوست دارد، پاکیزه است و پاکیزگی را دوست دارد”.[11]
لزوم اجتناب و دوری از فضولات انسانی و اطلاق نجس به آن و وجوب طهارت و پاک کردن و شستن چیزهای آلوده به آن، از خدمات علمی دین اسلام به بشریت است که موجب پاکشدن محیط زیست از آلودگی ها و نجاسات شدهاست.
امروزه مدفوع به عنوان کانون اصلی اکثر بیماریهای میکروبی و انگلی مانند وبا و بیماریهای رودهای میکروبی و انگلی شناخته شدهاست.[12]
از همین رو است که امام علی (علیه السلام) می فرماید: “پیامبر (صلی الله علیه و آله) از تغوط (دفع مدفوع) بر کنار آب روان و جوی خوشگوار و زیر درخت میوهدار نهی کردهاست”.[13]
همچنین در روایت دیگر آمدهاست: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نهی کرد از اینکه انسان ادرار کند زیر درخت میوهدار، یا در مسیر راه و یا در آب راکد.[14]
امروزه با پیشرفت فناوری و شهرنشینی و به وجود آمدن جوامع مصرف کنندۀ شهری، روزانه هزاران تن زباله تولید میشود که جمع آوری و دفع آنها به طریق بهداشتی، از مهمترین مسائل بهداشتی است که باید به آن توجه شود.
در مکتب حیات بخش اسلام و تمام ادیان الاهی، جان آدمی دارای ارزش و حفظ آن واجب است، بر همین اساس قرآن کریم به مسلمانان سفارش میکند که با کارهای خود موجبات هلاکت و نابودی خویش را فراهم نکنید: “خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید”.[15]
مفسر بزرگ قرآن کریم، مرحوم علامه طباطبایی میگوید: این آیه مطلق است و در نتیجه نهی در آن نهی از تمامی رفتارهای افراطی و تفریطی است.[16]
بنابراین، در شرع مقدس اسلام، انسان مجاز نیست، با اعمال و رفتار خود محیط زندگی خود و دیگران را آلوده کرده و در برابر ضروریترین مسائل بهداشتی بی تفاوت باشد و با سهل انگاری های خود محیط اجتماع را از زندگی سالم محروم کند.
علاوه بر این طبق قاعدۀ “لاضرر” – که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: “در اسلام ضرر و زیان رساندن به خود و دیگران ممنوع است”،[17] – انسان حتی از امکانات شخصی خود، نباید به گونه ای استفاده کند که باعث آزار و اذیت دیگران شود و به آنها ضرر برساند.
3. فضای سبز
اقلیم شهری امروز تحت تأثیر فرآیندهای تراکم و تمرکز فعالیت در شهرها آن چنان دگرگون شده که مطالعات ناحیه ای شهرها به صورت مشخص و جدا از اقلیم ناحیهای، بررسی میشود، آثاری که از طریق کاهش فضای سبز شهری بر اکولوژی شهری به ویژه در زمینههای اقلیم هوا، خاک، آبهای زیرزمینی و … بر جای گذاشته میشود، چنان مؤثر است که عناصر سازنده آن را در محیط شهری به کلی دگرگون میکند.
اگرچه در متون و منابع اولیه دینی ما مسئله فضای سبز به صورت امروزی به طور مشخص مطرح نشدهاست، اما این موضوع تحت عنوان کلیتر؛ مانند غرس درخت، ترغیب و تشویق به درخت کاری و نهی از قطع درختان آمده که حکایت از عنایت و توجه دین اسلام به این موضوع دارد.
پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرماید: “اگر رستاخیز (قیامت) برپا شد و نهالی در دست یکی از شما است، اگر می توانید، آن را بکارید”.[18]
آن حضرت در نهی و توبیخ کسانی که اقدام به قطع درختان و از بین بردن منابع طبیعی و زیست محیطی می کنند، می فرماید: “هر کس درخت سدر را قطع کند، سرنگون وارد جهنم خواهد شد”.[19]
لذا به موجب قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی کشور، هیچ شخصی حتی نهادها و سازمان های دولتی و غیر دولتی حق ندارند به تخریب منابع ملی بپردازند و قانون، وزارت جهاد و کشاورزی را موظف به حفاظت از این منابع و ثروت های ملی کرده است.[20]
در فقه اسلامی نیز قوانینی وجود دارد که مردم را از تصرف در اموال عمومی و دولتی باز می دارد، این قوانین مستند به قانون الاهی و قرآن کریم است: “از تو دربارۀ انفال[21] سؤال می کنند، بگو انفال، مخصوص خدا و پیامبر است، پس از (مخالفت با فرمان) خدا بپرهیزید”.[22]
بنابراین، میتوان گفت که تخریب و از بین بردن هر آنچه جزو سرمایه های ملی کشور به حساب می آیند، مشروع نیست.
علاوه در دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، هزاران عامل حیاتی دست به دست هم دادهاند تا انسانها از مزایای زندگی بهرهمند شوند. نبود هر یک از آنها زندگی را با مشکلات جدی و فراوانی مواجه می سازد. خداوند متعال نعمتهای دنیا، اعم از خوردنی ها، آشامیدنیها و هر آن چه که موجب رفاه و آسایش زندگی است را برای انسان آفرید و بر اساس آموزههای قرآن کریم، انسان از استفاده و لذت بردن از این زندگی و نعمت های آن منع نشده است، ولی از تلف نمودن، استفاده نابجا و تخریب آنها منع شدهاست: “ای فرزندان آدم… (از نعمت های خدا) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند اسرافکنندگان را دوست نمیدارد”.[23]
نتیجه:
برای تأمین سلامت و بهداشت جامعه و محیط زندگی، با توجه به افزایش آلودگی هوا و … و تأثیر آلاینده ها در عملکرد طبیعی بدن، بر تمام شهروندان – اعم از مسئولان، مدیران، دست اندرکاران کارهای اجرایی و مردم عادی به صورت فردی و اجتماعی – لازم و فرض است که قوانین و مقررات مربوطه را رعایت کنند؛ زیرا که انسان از مردم و اجتماعی که در آن زندگی میکند، جدا نیست و رعایت یا عدم رعایت قوانین بهداشتی روی سلامت سایر افراد تأثیر میگذارد. در بهداشت اجتماعی، تمام مردم باید مقررات و دستورات عمومی را رعایت کنند. مجموعه این دستورات و قوانین است که بهداشت اجتماعی را تأمین میکند و از تخریب محیط زیست جلوگیری میکند.
[1]. منظور از محیط زیست، محیط اطراف ما است. به ویژه شرایط مؤثر بر زندگی مردم مورد نظر است.
[2]. براي مطالعۀ بیشتر رجوع شود به: مکتب و نظام اقتصادی اسلام، هادوی تهرانی، مهدی، ص 19-51.
[3]. «ا فحسبتم انما خلقناکم عبثاً و انکم الینا لا ترجعون»؛ آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما بازگردانده نمیشوید؟!، مؤمنون، َ115.
[4]. بهرهگیری از نعمت های الاهی که خداوند برای استفاده بندگان خود آفریده، در سلامت انسان و رفاه و آسایش او جایگاه ویژه دارد. حداقل الزامی که انسان در برابر پروردگار خویش نسبت به نعمت هایش دارد، استفاده بهینه از آنها به نفع تکامل جسمی و معنوی خود و دیگران است.
اگر انسان هوای سالم را آلوده کند و یا آب پاکیزه و زلال «و انزلنا من السماء ماءً طهوراً»؛ و از آسمان آبی پاککننده نازل کردیم، فرقان، 48، که از آسمان میبارد و بر زمین جاری می شود و مایه حیات انسان است، در اثر آلودگی هایی که با دست بشر ایجاد می شود، تبدیل به مایعی خطرناک و زیان آور شود، این کار استفاده نادرست از نعمت های الهی و کفران نعمت است.
[5]. «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»؛ من جن و انس را نیافریدم، جز برای این که عبادتم کنند، ذاریات، 56.
[6].نیازمند، یدالله، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزی، ص 131.
[7]. «و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث…»؛ و اشیای پاکیزه را برای آنها حلال شمرد و ناپاکی ها را تحریم می کند، اعراف، 157.
[8]. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، 337، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1404 هـ ق.
[9]. «لاتبیتوا القمامة فی بیوتکم فاخرجوها نهاراً، فانها مقعد الشیطان»، محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمة، ج 13، ص 6340.
[10]. «لاتؤوا التراب خلف الباب، فانه مأوی الشیطان»همان.
[11]. «ان الله طیب، یحب الطیب، نظیف، یحب النظافة» همان.
[12]. نیلفروشان، محمد علی، ضرابی، جلیل، میرفتاحی، محمد باقر، بهداشت، ص 20.
[13]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 77، ص 170.
[14]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 1، ص 228؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 77، ص 169.
[15]. «و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکة»، بقره، 195.
[16]. طباطبایی محمد حسین، المیزان في تفسیر القرآن، موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ج 2، ص 93 و 180.
[17]. «لاضرر و لاضرار فی الاسلام»، شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 4، 334.
[18]. نهج الفصاحة، ص 113.
[19].کنزل العمال، ج 3، ص 894. البته در باره این روایت و مفاد آن، محققان گفته اند که درخت سدر، اشاره دارد به درخت سدری که در کربلا به عنوان علامت برای قبر امام حسین(ع) کاشته شده بود. علی ای حال می توان از روایات وارده در متون دینی؛ ممنوعیت قطع درختان را به طور کلی استفاده کرد.
[20]. منصور، جهانگیر، مجموعه قوانین و مقررات حقوقی، ص 921 – 924.
[21]. از نظر فقه شيعه مصاديق أنفال عبارتند از:
4. قله ها، وسط درّه ها و جنگل ها
6. غنيمتى كه مجاهدان بدون اذن امام بهدست آورند
9. درياها و بيابان هاى لم يزرع
10. خمس از ثروت هايى است كه به امام تعلّق دارد و از أنفال است.
[22]. «یسئلونک عن الانفال، قل الانفال لله و الرسول فاتقوا الله… »، انفال، 1.
[23]. «یا بنی آدم… کلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لایحب المسرفین». انفال، 1؛ اعراف، 31.