کپی شد
حفظ طهارت مسجد
از جمله احکام و دستوراتی که برای حفظ احترام و شأن والای مسجد، از جانب شارع مقدس صادر شده است، حفظ طهارت و پاکی مسجد است. به همین مناسبت حرام است انسان جایی از مسجد را به نجاست آلوده نماید. سرّ این امر هم این است که مسجد مربوط و منتسب به حقّ تعالی و محلّ عبادت و تقرّب انسان به خداوند متعال است و البتّه چنین مکان مقدّسی بایستی از کلّیه قذارتها و آلودگیهای ظاهری و باطنی پاک و منزّه باشد. بنابراین نجس کردن آن حرام و در مقابل، برطرف نمودن نجاست از آن، از جمله واجبات فوری است که می بایست در سریعترین وقت ممکن صورت گیرد.
این وجوب به نحو کفایی است؛ بدین معنا که این وظیفه تنها بر عهده کسی که باعث نجاست مسجد شده، نیست. بلکه همه وظیفه دارند مسجد را تطهیر نمایند. البتّه چنانچه کسی اقدام نمود، تکلیف از دیگران نیز ساقط می شود.[1]
مرحوم محقّق اردبیلی (ره) در شرح ارشاد،[2] علاوه بر ادّعای اجماع بر این حکم، به روایتی از نبیّ اکرم (ص) نیز اشاره می کند که آن حضرت می فرماید: «مساجد خود را از نجاسات دور نگه دارید».[3]
همچنین امام باقر (ع) می فرماید: «خداوند متعال به پیامبر خود وحی نمود که مسجد خویش را طاهر کن».[4]
در کلمات برخی از فقها برای اثبات این دو حکم؛ یعنی حرمت تنجیس مسجد و وجوب ازاله و از بین بردن نجاست از آن، علاوه بر روایات گذشته به آیات ذیل نیز تمسّک شده است:
1. «و به یادآور هنگامی که مکان کعبه را برای ابراهیم مهیّا کرده و به او وحی نمودیم که شریکی برای من مگیر و خانهام را بری طواف حاجیان و نمازگزاران و رکوع و سجود کنندگان تطهیر کن». [5]
2. «… و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفین و رکوع و سجود کنندگان تطهیر کنید».[6]
3. «ای اهل ایمان! همانا مشرکان نجس هستند. پس نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند…».[7]
البته بررسی اینکه آیا آیات مذکور بر اثبات مطلوب دلالت دارند یا نه؟ محتاج به یک بحث فقهی استدلالی است که از حوصله این مبحث مختصر خارج است.
[1]. يزدى طباطبايى، سيد محمد كاظم، العروة الوثقى مع تعاليق الإمام الخميني، ص 46، م 3.
[2]. اردبيلى، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، محقق و مصحح: آقا عراقى، مجتبى و اشتهاردى، علىپناه و يزدى اصفهانى، آقا حسين، ج 2، ص 157.
[3]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، محقق و مصحح و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج 5، ص 229.
[4]. كلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق و مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ج 5، ص 340.
[5]. حجّ، 26.
[6]. بقره، 125.
[7]. توبه، 28.