searchicon

کپی شد

حضور امام زمان (علیه السلام) در مسجد جمکران

از زمان بنای مسجد جمکران (373 ق) تا به امروز هزاران نفر از مشتاقان دیدار ولی عصر (علیه السلام)به وصال معشوق خویش رسیده اند که گوشه هایی از این ملاقات ها در کتاب های زیادی که در این باره نوشته شده، انعکاس یافته است.

 مرحوم آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) می فرماید:  حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این مسجد به طور مکرر دیده شده است.

شایان ذکر است که همواره لازم نیست ادعای ملاقات با امام زمان (علیه السلام) مورد انکار قرار گیرد. چون در توقیعی که امام زمان(ع)به آخرین نایب خویش در زمان غیبت صغری نوشته اند، تنها افرادی را که «به عنوان نایب خاص» ادعای مشاهدۀ حضرت را کرده اند، دروغگو معرفی شده اند.

یکی از علمایی که چندین بار خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسیده مرحوم میرزا تقی زرگری تبریزی است.

یک صبح پنج شنبه ای، وی با حالت خوشی به طرف مسجد مقدس جمکران حرکت می کند. عده ای از دوستان او که منتظرش بودند گمان می کنند که آقای زرگری نیامده است. از طلّابی که از مسجد می آمدند می پرسند: شما آقای زرگری را ندیده اید؟ آنها می گویند: چرا، او با سید بزرگواری به طرف مسجد جمکران می رفت. رفقای ایشان به طرف مسجد جمکران می روند وقتی وارد مسجد می شوند، می بینند او در مقابل محراب افتاده و بیهوش است. او را به هوش می آورند و از او می پرسند چرا بیهوش شدی؟ او می گوید: من دیدم حال خوشی دارم لذا تنها به طرف مسجد جمکران حرکت کردم. در راه با حضرت بقیة الله مناجات می کردم تا به مقابل محراب مسجد رسیدم و در همین حین اشعاری قرائت می کردم و اشک می ریختم. ناگهان صدایی از طرف محراب بلند شد و پاسخ مرا داد. من طاقت نیاوردم و از هوش رفتم. معلوم شد که تمام راه در خدمت حضرت بقیة الله(ع) بوده است.

حکایت دیگر مربوط است به حضرت آیت الله محمد تقی بافقی:

ایشان در دورۀ مرجعیت حضرت آیت الله حائری یزدی (ره) مقسّم شهریۀ طلبه ها بوده است. طلبه ها از ایشان درخواست عبای زمستانی می کنند. ایشان مسئله را با آیت الله حائری در میان می گذارد. آیت الله حائری می گوید: من (جز توسل) راهی ندارم که از آن حضرت بگیرم. آیت الله بافقی عرض می کند: من ان شاء الله از حضرت می گیرم. شب جمعه به مسجد جمکران می رود و روز جمعه برمی گردد و به مرحوم حائری می گوید: حضرت صاحب الزمان (عج) وعده فرمودند که فردا چهارصد عبا مرحمت می فرمایند. روز شنبه (یک روز بعد) یکی از تجار چهار صد عبا می آورد که در بین طلبه ها تقیسم می شود.[1]

 


[1].جهت اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه شود: سایت حوزه نت