searchicon

کپی شد

حضرت سکینه (سلام الله علیها) ‏

حضرت سکینه (علیها السلام) دختر امام حسین (علیه السلام)، مادرش رباب دختر امرء القیس است.[1] وی با عبدالله رضیع (شیر خواره) که در کربلا به شهادت رسید از یک مادر هستند. در منابع تاریخی؛ درباره تاريخ ولادت اين بانوی بزرگوار سخنی به‌ميان نيامده است. اما تاریخ وفات سکینه (علیها السلام) را 117 هـ.ق ذکر کرده‌اند.[2]

در شعری منسوب به امام حسین (علیه السلام)، در فضیلت این مادر و دختر آمده چنین آمده است:

لعمرك إننى لأحبّ‏ دارا      تحلّ بها سكينة و الرّباب

احبّهما و أبذل جلّ مالى‏   و ليس لعاتب عندی عتاب؛[3]

به جانت سوگند! خانه‌اى را دوست دارم كه سكينه و رباب در آن حضور داشته باشند. آنان مورد علاقه من هستند و بيشترين اموال خويش را برايشان هزينه می‌كنم و در اين كار، جاى سرزنش هيچ نكوهش‌گرى وجود ندارد.

مورّخان در نام، لقب، تعداد شوهران و محل وفات حضرت سکینه(علیها السلام) اختلاف دارند که در این‌جا به صورت اختصار بیان می‌شود.

نام ایشان امیمه یا امینه است.[4] همچنین برخی گفته‌اند: نامش آمنه می‌باشد.[5] مورّخان مسلمان، نام شوهران حضرت سکینه(علیها السلام) را به‌ترتیب ازدواج چنین ذکر کرده‌اند:

1. عبد الله بن الحسن (علیه السلام) پسر عموی ایشان؛ امام حسین (علیه السلام)، سکینه را به عقد او در آورد و قبل از ازدواج در کربلا به شهادت رسید.[6]

2. مصعب بن زبیر: بعد از شهادت عبدالله، سکینه با مصعب بن زبیر ازدواج نمود. فرزندی از او به نام فاطمه به دنیا آورد که در کودکی از دنیا رفت و مصعب کشته شد. از سکینه (علیها السلام) در مرگ شوهرش چنین نقل شده است: «ای کوفیان! خدا شما را از رحمت خود دور سازد، در سنین خردسالی مرا یتیم نمودید و در بزرگ‌سالی مرا بیوه ساختید».[7]

البته برخی از مورخان می‌گویند: نخستين كسى كه با حضرت سکینه ازدواج كرد مصعب بن زبير بود كه اين ازدواج به اجبار صورت گرفت‏.[8]

3. عبدالله بن عثمان بن عبد الله بن حكيم ابن حزام بن خويلد.[9]

4. أصبغ بن عبد العزیز بن مروان که به عقد او در آمد، اما با او همبستر نشد و در علت آن گفته‌اند که عبدالملک، اصبغ را از این کار نهی کرد. همچنین گفته شده است که سکینه را به مصر بردند و زمانی که به مصر می‌رسد متوجه می‌شود که اصبغ از دنیا رفته است.[10]

5. زيد بن عمرو بن عثمان.[11]

6. إبراهيم بن عبد الرحمان بن عوف که حضرت سکینه (علیها السلام) به عقد این شخص در آمد، اما راضی به همبستری با او نشد و خود را در اختیار او قرار نداد.[12]

در کتاب «اغانی» نیز درباره شوهران حضرت سکینه (علیها السلام) چنین آمده است:

«سکینه دختر امام حسین(ع) با شوهران متعدد ازدواج نمود که اولین آن‌ها عبدالله بن حسن، پسر عموی ایشان بود و در حالی‌که باکره بود به عقد او در آمد و پس از او به ترتیب با مصعب بن زبیر، عبدالله بن عثمان حزامی، زید بن عمرو بن عثمان، اصبغ بن عبد العزیز بن مروان و ابراهیم بن عبد الرحمن بن عوف ازدواج نمود که با دو نفر اخیر همبستر نشد».[13]

از آنچه بیان شد، معلوم می‌شود؛ از جمله کسانی که حضرت سکینه (علیها السلام) با او ازدواج کرده مصعب بن زبیر و عبدالله بن عثمان حزامی بوده است و این عبدالله بن عثمان، ارتباطی با خلیفه سوم؛  عثمان بن عفان ندارد.

صاحب کتاب اغانی می‌گوید: «سکینه (علیها السلام) در مدینه در زمانی که فرماندار آن خالد بن عبد الملک بود از دنیا رفت…».[14]

در مکان از دنیا رفتن سکینه (علیها السلام) اختلاف است:

1. ابن سعد می‌گوید: «در مدینه در زمانی که حاکم آن خالد بن عبد الله بن الحارث بن الحكم بود، وفات یافت»[15] و دیدگاه بیشتر مورّخان این‌گونه است.[16] برخی از مورّخان دیگر گفته‌اند: حضرت سکینه (علیها السلام) در مکه از دنیا رفته است.[17]

2. قبر حضرت سکینه (علیها السلام) در دمشق قرار دارد.[18] ابن عساکر از ابن اکفانی نقل می‌کند: «قبر سکینه در قبه‌ای از دمشق است».[19]

3. علامه محسن امین می‌گوید: «قبری در دمشق در قبرستان باب الصغیر منسوب به حضرت سکینه (علیها السلام) است و این انتساب صحیح نیست؛ زیرا به اتفاق تاریخ‌نگاران حضرت سکینه (علیها السلام) در مدینه دفن شده است و قبری که در دمشق است به قرینه خطّی که در بالای آن نوشته شده، متعلق به دختر یکی از پادشاهان به نام سکینه، که در رجب یا شعبان سال 1356 ق از دنیا رفته است، می‌باشد».[20]


[1]. کاتب واقدی، محمد بن سعد بن منیع‏، الطبقات الکبری‏، ج 10، ص 370.

[2]. بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 2، ص  197؛ نووی، أبو زكریا محیی الدین یحیى بن شرف، تهذیب الأسماء و اللغات، ج 1، ص 163ا.

[3]. ابن جوزى‏، المنتظم‏، ج 7، ص 175، دار الكتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1412ق.

[4]. ابن عماد حنبلى، شذرات الذهب، ج 2، ص 82، دار ابن كثیر، بیروت، چاپ اول، 1406ق.

[5]. المنتظم‏، ج 7، ص 175.

[6]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 418؛ أنساب الاشراف، ج 2، ص  195.

[7]. انساب الاشراف، ج 2، ص 195.

[8]. سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 249 – 250.

[9]. بلاذرى‏، احمد بن يحيى، أنساب الأشراف‏، ج 2، ص 195‏؛ انساب الاشراف، ج 2، ص 195.

[10]. همان.

[11]. همان.

[12]. همان.

[13]. ابو الفرج اصفهانى، علی بن حسین، الأغانی، ج 16، ص 366.

[14]. همان، ج 16، ص 380.

[15]. الطبقات الكبرى، ج 8، ص 347.

[16]. أنساب الأشراف، ج 2، ص 197؛ ابن عساكر، ابو القاسم على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 2، ص 421؛ ابن طولون، شمس الدین محمد، الأئمة الاثنا عشر، ص 72؛ صفدی، صلاح الدین خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، محقق: الأرناؤوط ، احمد، مصطفى، تركی، ج 15، ص 182؛ تهذیب الأسماء و اللغات، ج 1، ص 163.

[17]. المنتظم‏، ج 7، ص 180؛

[18]. ابن طولون، شمس الدین محمد، الأئمة الاثنا عشر، ص 72.

[19]. تاریخ مدینة دمشق، ج 2، ص 418.

[20]. «اما القبر المنسوب إلیها بدمشق فی مقبرة الباب الصغیر فهو غیر صحیح لإجماع أهل التواریخ على انها دفنت بالمدینة و یوجد على هذا القبر المنسوب إلیها بدمشق صندوق من الخشب كتبت علیه آیة الكرسی بخط كوفی مشجر رأیته و أخبرنی الثقة العدل الورع الزاهد العابد الشیخ عباس القمی النجفی الذی هو ماهر فی قراءة الخطوط الكوفیة بدمشق فی رجب أو شعبان سنة 1356 ان الاسم المكتوب باخر الكتابة التی على الصندوق سكینة بنت الملك، بلا شك و لا ریب. و كسر ما بعد لفظة الملك، فالقبر إذا لإحدى بنات الملوك المسماة سكینة»؛ امین عاملی‏، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 3، ص 492.