Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

حرمت موسیقی از نظر علمای شیعه

فقيهان شيعه از سده يازدهم به اين سو در غنا رساله‏هاى مستقلی نوشته‏اند و اين مسئله از آن زمان به بعد معركۀ آراء شده است. پيش از آن به همان مقدار اندكى از بحث كه معمولاً در دوره‏هاى فقهى در كتاب التجارة يا كتاب الشهادات ذكر مى‏شد بسنده مى‏كرده‏اند؛ چون ظاهراً مسئله روز نبوده و چندان ابهام يا اهميتى نداشته است‏.[1]

شیخ انصاری در ابتدای بحث غناء به این حقیقت اشاره می کند که تمام موارد غناء حرام نمی باشد، ایشان می گوید: “اختلافی نیست که غناء فی الجمله (یعنی در مصادیقی از آن) حرام است.[2]

ایشان در بخش پایانی بحث خود به مصادیقی از غناء اشاره دارد که توسط فقهاء و به علت وجود دلایل شرعی از حکم حرمت غناء استثناء شده است.[3]

نظر فقها دربارۀ موسیقی و مصادیق حرمت آن، همه از آیات و روایات معصومین (ع) استفاده شده است؛ به عنوان نمونه می توان به این روایات اشاره کرد. امام صادق(ع) می فرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیۀ شیطان است.»[4]

پیامبر اکرم(ص) نیز می­فرمایند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی می کنم.»[5]

امام باقر (ع) می فرمایند: «غنا از چیزهایی است که خداوند آتش جهنم را سزایش قرار داده»[6]

و امام صادق (ع) می فرمایند: «از غنا دوری کنید[7]

از نتیجۀ این مطالب دانسته می شود که همۀ مصادیق آن حرام نمی باشد. بیان نظر همۀ فقهاء دربارۀ غنا بحث مفصّلی را می طلبد که از عهدۀ این جواب خارج است. شما را به کتابی که در همین زمینه به طور مفصّل نگارش شده است رهنمون می کنیم.[8]


[1] مختاری، رضا  صادقی، محسن، غناء موسیقی، ج1، ص 66، دفتر تبلیغات اسلامی قم، قم، 1419.

[2] انصاری، شیخ مرتضی، مکاسب المحرمة، ج 1، ص 285، مجمع الفکر الاسلامی، قم،1422.

[3] همان، ص 313.

[4] .همان، باب 100، ح 5 و 6.

[5] . همان.

[6] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، ابواب ما یکتسب به ح 6.

[7] . همان، ح 23 و 24.

[8] کتاب غناء و موسیقی اثر رضا مختاری و محسن صادقی،چاپ دفتر اتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. در جلد سوم این کتاب و در صفحۀ 1959 در بخش سوم : آراء فقيهان درباره غنا، را بررسی می کند.