searchicon

کپی شد

حرمت رقص در احادیث

درباره « حرمت رقص» ممکن است به دو گونه احادیث استناد گردد:

1. دسته ای از آنها به صورت عام، مربوط به نهی از هرگونه لهو و لعب و لغو است، که رقص هم از مصادیق آنها به شمار می رود، مانند حدیث امام صادق(ع) که فرمود: «زمانی که آدم(ع) از دنیا رفت، ابلیس و قابیل زبان به شماتت او گشودند و (در مرگ او شادمانی کرده) و به ساز و آواز پرداختند، پس هر کس که روی زمین به این گونه، لذت جوید به آن دو اقتدا کرده است.»[1]

و یا حدیثی که از امیر المؤمنین علی(ع) نقل شده است که فرمود: «عاقل نیست کسی که در پی لعب باشد و دائم با لهو و طرب خو د را مشغول سازد».[2]

2. دسته ای از روایات که صریحاً از رقص نهی کرده اند؛ به عنوان نمونه به دو مورد اشاره می کنیم.

الف. از امام صادق (ع) نقل شده که پیامبر(ص) فرمود: «نهی می کنم شما را از رقص و مزمار و بربط و طبل».[3]

ب. از رسول خدا نیز نقل شده که نهی کرد از ضرب و رقص و هر گونه لهو و لعب، و از حاضر شدن در چنین مجالسی و استماع آن… .[4]

البته بحث از اعتبار سند و تبیین مفاد و دلالت این روایات، هریک بحث کارشناسی و فقهی مخصوص به خود را می طلبد که در جای خود باید طرح گردد.[5]


[1]. وَ عَنْهُمْ عَنْ سَهْلٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) لَمَّا مَاتَ آدَمُ شَمِتَ بِهِ إِبْلِيسُ وَ قَابِيلُ فَاجْتَمَعَا فِي الْأَرْضِ فَجَعَلَ إِبْلِيسُ وَ قَابِيلُ الْمَعَازِفَ وَ الْمَلَاهِيَ شَمَاتَةً بِآدَمَ (ع) فَكُلُّ مَا كَانَ فِي الْأَرْضِ مِنْ هَذَا الضَّرْبِ الَّذِي يَتَلَذَّذُ بِهِ النَّاسُ فَإِنَّمَا هُوَ مِنْ ذَلِكَ، حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 17، ص 314، ابواب ما یکسب به ،باب، 100، تحريم استعمال الملاهی بجمیع اصنافها و بیعها و شرائها.

[2]. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 220.

[3]. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَنْهَاكُمْ عَنِ الزَّفْنِ وَ الْمِزْمَارِ وَ عَنِ الْكُوبَاتِ وَ الْكَبَرَاتِ، الكافي، ج 6، ص 432، باب الغناء …؛ وسائل‏الشيعة، ج 17، ص 313.

[4]. مستدرک الوسایل، ج 13، ص 218، مؤسسۀ آل البیت، به نقل از عوالی اللئالی، ج 1، ص 262.

[5]. نک: غاية الآمال في شرح كتاب المكاسب، ج‏1، ص 124.