Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

حرزها و تعویذهای امام علی (علیه السلام)

«تعویذ» در لغت از ماده «عوذ»؛ به معنای پناه بردن است و در اصطلاح به معنای دعایی است که بر کاغذ می‌نویسند و برای دفع چشم‌زخم و رفع بلا و آفت، به گردن یا بازو می‌بندند.[1] «حرز» در لغت؛ به معنای جایگاه نگهدار و پناهگاه، بلکه هر چیزی است که انسان را حفظ کند اعم از مکان و غیرمکان.[2] بعضی از لغوی‌ها تصریح نموده اند که حرز همان تعویذ است.[3]

حرزها و تعویذاتی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده که در ادامه به بعضی از آنها اشاره می شود:

  1. حرز يمانی

حِرز یمانی یکی از دعاهای مشهور است که به چند طریق از امام علی (علیه السلام) نقل شده و به این جهت که امیرالمومنین (علیه السلام) این دعا را به فردی از اهالی یمن تعلیم داده، به «دعای یمانی» شهرت یافته است و به این جهت که اثر این دعا برای نابود کردن دشمن؛ مانند شمشیر عمل می‌کند، به «دعای سیفی»[4] معروف شده است. در کتب ادعیه از آن با عظمت یاد شده و در تشرف امیر اسحاق استرآبادی نقل شده: وی در محضر امام مهدی (علیه السلام) آن را خوانده و حضرت اشتباهات وی را تصحیح فرمودند.[5]

عبدالله بن عباس و عبداللَّه بن جعفر نقل کرده‌اند:

روزی نزد امیر مؤمنان (علیه السلام) بودیم، امام حسن (علیه السلام) وارد شد و عرض کرد: ای امیر مؤمنان مردی آمده و اجازه ورود می‌خواهد. امام علی (علیه السلام) فرمود: بگو بیاید. مردی تنومند، خوش سیما که چهره‌ای گیرا و بزرگ‌منش با لهجه‌ای فصیح و خوش که لباس پادشاهان بر تن داشت، وارد شد، سلام کرد و گفت: من از دورترین مناطق سرزمین یمن آمده‌ام و از بزرگان عرب‌های منسوب به شما (شیعیان) می‌باشم، مِلکی بزرگ و نعمتی فراوان دارم. دارای زندگانی خوش و حالی آسوده و اموالی با رشد و ترقّی بودم، روزگار مرا ورزیده و دارای تجربه کرده است. ولی دشمنی دارم که بسیار سرسخت و با سپاهیان فراوانش به من حمله کرد و پیروز شد و راه چاره برای من باقی نگذاشت. فردی در خواب به من گفت: نزد شما بیایم تا دعایی که حبیب خدا و برگزیده از خلقش؛ حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) به شما آموخته و در آن نام خدای عزوجل است، بیاموزم و با خواندنش بر دشمنم پیروز شوم.

ای امیر مؤمنان؛ وقتی از خواب برخاستم، به سرعت به همراه چهارصد بنده نزد شما آمدم و خدا و رسول او و شما را گواه می‌گیرم که همه آنها را آزاد کردم و این کار را تنها برای خداوند متعال انجام دادم. حالا با تنی لاغر و رنجور از راهی پرپیچ و خم و سرزمین دور نزدت آمدم؛ پس بر من منّت بگذار و به خاطر فضل و بزرگواریت و نیز به خاطر حقّ پدری[6] و خویشاوندیت آن دعا را به من بیاموز. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: باشد؛ این کار را انجام می‌دهم إن شاءاللَّه. آن گاه، دوات و کاغذی خواست و این دعا را برای آن مرد نوشت و فرمود: مراقب باش که آن‌ راحفظ کنی و باید تمام این دعا در یک روز خوانده شود. همانا من امیدوارم در حالی به سرزمینت برسی که خداوند دشمنت را نابود فرموده باشد. راستی من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که فرمود: اگر فردی این دعا را با نیتی راستین و قلبی خاشع و فروتن بخواند، آن گاه به کوه‌ها دستور بدهد که همراه او حرکت کنند، به طور حتم به دنبالش حرکت خواهند کرد و اگر به دریا دستور دهد، می‌تواند بر روی آن راه برود. آن مرد پس از گرفتن دعا به طرف وطنش حرکت کرد، پس از چهل روز نامه‌اش به امیر مؤمنان (علیه السلام) رسید که در آن نوشته بود: واقعیت آن است که خداوند متعال دشمنانم را به هلاکت رساند؛ به گونه‌ای که حتّی یک مرد از آنان در سرزمین ما باقی نمانده است. حضرت علی (علیه السلام) فرمود: این را می‌دانستم و این حقیقت را رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من آموخته است. هیچ کاری نیز بر من دشوار نمی‌شود، جز آن که با این دعا آسان می‌شود.[7]

این حرز به سه صورت متفاوت نقل شده است:

  1. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. أَللَّهُمَّ أَنْتَ الْمَلِک الْحَقُّ الَّذی لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، وَ أَنَا عَبْدُک، ظَلَمْتُ نَفْسی، وَ اعْتَرَفْتُ بِذَنْبی، وَ لایغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلّا أَنْتَ، فَاغْفِرْ لی … .[8]
  2. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی خَاتَمِ النَّبِیینَ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِهِ أَجْمَعِینَ، اللهم إنی أحمدُک و أنتَ للحمدِ أهلٌ علی ما خَصَّصْتنی بهِ من مواهِبِ الرَّغائِبِ و وصل إلی من فضائِلِ الصَّنائِعِ … .[9]
  3. علامه مجلسی می‌نویسد: صورتی دیگر از حرز یمانی مشهور است که من آن را در کتاب‌های دعاهای مأثور ندیدم، ولی فایده‌های آن تجربه شده است. قبل از دعا سوره حمد، آیة الکرسی و… خوانده شود، بعد این دعا را بخواند: اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمَلِک الْحَقُّ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْتَ رَبِّی وَ أَنَا عَبْدُک عَمِلْتُ سُوءاً … .[10]
  4. تعویذ برای ابطال سحر

عباية بن ربعي الأسدي می‌گوید: از أميرالمؤمنين (علیه السلام) شنیدم به بعضی از اصحاب خود که از سحر شکایت کرده بود، امر فرمود: (این تعویذ را) در پوست نازک آهو بنویس و آن را بر خود آویزان نما که در این صورت کید او (ساحر) به تو ضرر نمی رساند: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ بِسْمِ اللَّهِ وَ مَا شَاءَ اللَّهُ بِسْمِ اللَّهِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ قالَ مُوسى‏ ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ فَغُلِبُوا هُنالِكَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِين‏‏».‏[11]

  1. تعویذ برای کسی که از شب می ترسد و برای زنی که از درد دچار بی‌خوابی می شود.

محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) و آن حضرت از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل نموده که کسی که از شب می ترسد و زنی که از درد دچار بی خوابی شده است، از این تعویذ استفاده نماید: «فَضَرَبْنا عَلَى آذانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَداً ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصى‏ لِما لَبِثُوا أَمَداً[12]».[13]

[1]. ر.ک: ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ‌محقق: فارس (صاحب الجوائب)، احمد، ج ‏3، ص 498 و 499؛ سایت واژه یاب، لغت نامه عمید.

[2]. لسان العرب،‌ ج ‏5، ص 333.

[3]. همان؛ سایت واژه یاب، واژه حرز.

[4]. آقابزرگ تهرانى، محمد محسن، الذریعة إلى تصانیف الشیعة، گردآورنده: حسينى، احمد بن محمد، ج ‏6، ص 394.

[5]. سایت ویکی شیعه.

[6]. با توجه به این که در متن عربی این روایت آمده: «بِحَقِّ الْأُبُوَّة»؛ منظور پدری برای امت است نه پدر نسبی.

[7]. سید بن طاووس، سید رضی الدین، مهج الدعوات و منهج العبادات‏، محقق/ مصحح: كرمانى، ابوطالب و محرر، محمد حسن، ‏ص 106 و 111، 114 و 115.

[8]. همان، ص 106 – 110.

[9]. ‏همان، ص 115 – 119.

[10]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (علیهم السلام)، محقق: جمعى از محققان، ج ۹۲، ص 252 و 253.

[11]. زیات نیشابوری، عبدالله و حسين ابنا بسطام، طبّ الأئمة (عليهم السلام)‏، محقق / مصحح: خرسان، محمد مهدى، ص 35.

[12]. کهف، 11 و 12.

[13]. طبّ الأئمة (عليهم السلام)‏، ص 36.