Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

حدیث سلسلة الذهب امام رضا (علیه السلام)

یکی از اقداماتی که امام رضا (علیه السلام) در طول سفرشان به مرو انجام می دادند، این بود که هركجا توقف می‌فرمودند، از سخنان گهربارشان مردم را بهره‌مند می نمودند و بركات زیادی را شامل حال مردم آن مناطق می نمودند. از جمله این برکات، هنگامی بود ‌كه امام (علیه السلام) در مسیر حركت خود وارد نیشابور شدند و در حالی كه در محملی پوشیده، و بر اسبى سياه و سفيد قرار داشتند. مردم زیادی كه خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی، به نام های ابو زرعه رازى و محمد بن اسلم طوسى، به همراه گروه‌های بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته و عرضه داشتند: «ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، اى بازمانده از نژاد پسنديده،‏ تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند می‌دهیم كه رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد».

امام (علیه السلام) دستور توقف مركب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. آن حضرت دو گيسوى بافته شده، همانند دو گيسوى مبارک رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) داشت كه بر شانه‏ مبارکش افكنده بود. مردم، از هر طبقه‏اى ايستاده بودند و به آن حضرت مى‏نگريستند. گروهى فرياد مى‏كردند و دسته‏اى مى‏گريستند و عده‏اى در خاک غلطان و گروهى نعل استرش را مى‏بوسيدند. صداى ضجه و فرياد بالا گرفته بود. این وضعیت تا ظهر به طول انجاميد. ولولۀ عظیمی در شهر طنین افكنده بود، در اين موقع بزرگان و قضات شهر فرياد كشيدند: مردم گوش كنيد و حفظ نمایيد، فرزند پيامبر را نيازاريد، ساكت باشيد. در حالی که بيست و چهار هزار مركب‌دان، به جز دوات، در آن روز شمارش شد، امام (علیه السلام) این‌چنین شروع به املای حدیث فرمود: «پدرم موسى بن جعفر از پدرش حضرت صادق و ايشان از محمّد بن علی و آن سرور از علی بن الحسين و آن جناب از حسين بن علی شهيد كربلا و آن حضرت از امير المؤمنين علی بن ابى طالب شهید کوفه نقل نمود و علي فرمود: برادرم و پسر عمویم، پيامبر اكرم از جبرئيل حدیث نمود که از خداى متعال شنيدم فرمود: «كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي‏؛ كلمه لااله الاالله حصار من است، پس هركس آن را بگوید در حصار من داخل شده و كسی كه داخل حصار من گردد، ایمن از عذاب من خواهد بود». خداوند متعال و جبرئیل و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام)، راست فرمودند. [1]

اسحاق بن راهويه در روایت دیگری نقل نموده است كه هنگامى كه مرکب حضرت حركت كرد، آن جناب به آواز بلند فرمود: اين (حدیث) شروطى دارد، و من خود از جمله شروط آن هستم.[2]

شیخ صدوق در ذیل این روایت می گويد: از شروط اقرار به كلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ»، اقرار به امامت آن حضرت است كه از جانب خداوند عزّ و جلّ معين شده است، و طاعتش بر همگان فرض و واجب است.‏[3]

در حقیقت امام (علیه السلام)، شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت می‌داند. امام (علیه السلام) در این حدیث شریف، بُعد ديگرى از توحيد را براى مردم تشريح نموده و بر مسئله بنيادين ديگرى به نام ولايت تأكيد ورزيد. آن حضرت بر همه حاكميت­هاى غير الهى خط بطلان كشيد و تنها حاکمیت الله را که در پرتو امامت و ولايت امكان‏پذير است‏، به رسمیت شناخت.

گفتنی است، وجه

نامیده شدن این حدیث شریف به “سلسلة الذهب”، این است که «ذهب» در زبان عربی به معنای طلا است و معمولا اشیاء با ارزش را به طلا تشبیه می نمایند، از آن جا که در سلسله سند این حدیث، امامان معصوم (علیهم السلام)، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله)، جبرئیل، فرشته وحی و ذات اقدس الهی قرار دارند که در شرافت و ارزش و علو مقام، در عالی­ترین درجات قرار دارند، از این رو، سلسله این روایت طلایی است؛ به این معنا که عالی ترین سند را دارد.



[1]. ر.ک: اربلى، على بن عيسى‏، كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج ‏2، ص 827 و 828؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ‏49، ص 126و 127.

[2]. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج ‏2، ص 135.

[3]. همان.