searchicon

کپی شد

جواز تقیه از دیدگاه احادیث

با نگاهی به روایات متعددی که در باب تقیه از طریق شیعه و اهل سنت به دست ما رسیده، در می یابیم که تقیه از جمله اموری است که در احادیث نه تنها رد نشده، بلکه در مواردی واجب هم شمرده شده است. در این میان احادیث فراوانی بر جواز تقیه دلالت دارند.[1] براساس برخی از روایات، تقیه از برترین اعمال مؤمنان بوده و باعث اصلاح امت است و دین بدون تقیه کامل نیست.[2] علاوه بر روایات متعددی که بر جواز و مشروعیت تقیه دلالت دارند، بالاتر از آن، احادیثی دیگری وجوب تقیه در شرایط خاص را تأکید کرده اند.[3] برخی از روایات؛ مانند احادیثی که تصریح به جواز تقیه در فرض تحقق اضطرار دارند، از مهم ترین دلایل تقیه به شمار می آیند.[4]  همچنین روایاتی؛ مانند «حدیث رفع» و «حدیث لاضرر»[5] که قائل به برداشته شدن احکام شرعی اولیه در هنگام ضرورت هستند،جزء مهم ترین دلایل جواز تقیه می باشند.[6]

از جمله روایاتی که می توان از آنها به عنوان مؤید جواز تقیه بهره برد، احادیثی هستند که در موارد خاصی، دروغ (دروغ مصلحت آمیز) و توریه را تجویز نموده اند. احادیث مربوط به «‌کتمان»، نیز مؤید مشروعیت تقیه می باشند.[7] در برخی از منابع فقهی نیز ادله مربوط به اکراه از جمله مصادیق تقیه دانسته شده ‌است.[8]

[1]. بجنوردى، سيد حسن بن آقا بزرگ، القواعد الفقهيه، محقق/ مصحح: مهريزى، مهدى، و درايتى، محمد حسن، ج ۵، ص 53 ؛ كلينى، محمد بن يعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 2، ص 217 – 221.

[2]. همان.

[3]. همان، ص 218؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان، ج ۷۲، ص ۴۲۱ – ۴۲۸

[4]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشيعة، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام) ، ج ۱۶، ص ۲۱۴ ـ  ۲۱۸.

[5]. کافی، ج 2، ص 292 – 294.

[6]. قرطبی، محمد بن أحمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 11، ص 182 ؛ القواعد الفقهيه، ج ۵، ص 54 و 55.

[7]. کافی، ج ۲، ص ۲۲۱ ـ ۲۲۶؛ غزالي، محمد بن محمد، إحياء علوم الدين، ج 3، ص 137؛ نرم افزار المکتبه الشامله.

[8]. خمينى، سيد روح اللّٰه، المكاسب المحرمة، محقق/ مصحح: گروه پژوهش مؤسسه، ج ۲، ص ۲۲۶ و 227‌.