searchicon

کپی شد

جنگ های پیامبر

معنای لغوی غزوه

غَزْوَه به فتح اول و سکون دوم جمع آن غَزْوات، از کلمه «الغزو» گرفته شده است. در لغت به معنای جنگیدن است، اسم فاعل آن «غازی‏» و جمع آن «غُزاة» و «غُزّی‏» آمده است؛ مانند قاضی ، قضاة – سابق، سُبّق، به معنای رفتن به جنگ با دشمن و غارت او.[1]

معنای اصطلاحی غزوه

در اصطلاح اغلب تاریخ نویسان، غزوه به جنگ هایی گفته می‏شود که به فرماندهی شخص پیامبر اکرم (ص) بوده است.[2]

غزوه‏‌هاى پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)

جنگ هايى كه پيامبر (ص) در آنها شركت داشت بيست و هفت جنگ است كه در نه جنگ شخصاً در مبارزه هم شركت فرمود، كه عبارتند از: بدر، احد، مريسيع، خندق، قريظه، خيبر، فتح، حنين و طائف.[3]

نام غزوه های پیامبر (ص):

1- غزوه «ودّان» معروف به غزوه «أبواء»- ماه صفر سال دوّم.

2- غزوه «بواط» در ناحيه «رضوى»- ربيع الاول سال دوّم.

3- غزوه «عشيره» از «بطن ينبع»- جمادى الأولى سال دوّم.

4- غزوه «بدر أولى» يعنى: غزوه «سفوان»- جمادى الآخره سال دوّم.

5- غزوه «بدر كبرى»- 17 رمضان سال دوّم.

6- غزوه بنى «سليم» تا سرزمين «كدر»- شوّال سال دوّم.

7- غزوه «بنى قينقاع» ماه شوّال سال دوّم.

8- غزوه «سويق» تا سرزمين «قرقرة الكدر»- ذى الحجّه سال دوّم.

9- غزوه «غطفان» يعنى: غزوه «ذى أمرّ» در سرزمين نجد- محرّم سال سوّم.

10- غزوه «بحران» كه معدنى است در حجاز، در ناحيه «فرع»- ربيع الآخر سال سوّم.

11- غزوه «أحد»- شوّال سال سوّم.

12- غزوه «حمراء الأسد»- شوّال سال سوّم.

13- غزوه «بنى نضير»- ربيع الأوّل سال چهارم.

14- غزوه «ذات الرقاع» در سرزمين «نخل»- جمادى الأولى سال چهارم.

15- غزوه «بدر آخره»، «بدر الوعد»، «بدر الصفراء»- شعبان سال چهارم.

16- غزوه «دومة الجندل»- ربيع الأوّل سال پنجم.

17- غزوه «خندق»، «أحزاب»- شوّال سال پنجم.

18- غزوه «بنى قريظه»- ذى‏قعده و ذى حجّه سال پنجم.

19- غزوه «بنى لحيان»، غزوه «عسفان» بر سر طائفه «هذيل»- جمادى- الأولى سال ششم.

20- غزوه «ذى قرد»، غزوه «غابه»، غزوه «فزع»- جمادى الأولى سال ششم.

21- غزوه «بنى المصطلق»، غزوه «مريسيع» بر سر خزاعه- شعبان سال ششم.

22- غزوه «حديبيه»- ذى‏قعده سال ششم:

23- غزوه «خيبر»- محرّم سال هفتم.

24- غزوه «فتح مكّه»- رمضان سال هشتم.

25- غزوه «حنين»- شوّال سال هشتم.

26- غزوه «طائف»- شوّال سال هشتم.

27- غزوه «تبوك»- رجب سال نهم.

ابن اسحاق در سيره و طبرسى در إعلام الورى مى‏نويسند: كار رسول خدا در غزوه‏هاى: بدر، أحد، خندق، قريظه، مصطلق، خيبر، فتح، حنين و طائف با دشمن به جنگ كشيد، اما مسعودى به جاى «مصطلق»، «تبوك» را نوشته است.[4]

دلیل اختلاف در تعداد غزوات

مسعودى مى‏نويسد: غزوه‏هائى كه رسول خدا (ص) خود همراه سپاه اسلام بود 26 غزوه است و برخى آن را 27 غزوه نوشته‏اند، جهت اختلاف آن است كه دسته اول بازگشت رسول خدا را از «خيبر» به «وادى القرى» با غزوه خيبر يكى دانسته‏اند.

اما دسته دوم، غزوه «خيبر» و غزوه «وادى القرى» را دو غزوه شمرده‏اند. ولي ابن اسحاق كه نامى از «وادى القرى» بعد از «خيبر» نمى‏برد، نيز غزوه‏هاى رسول خدا را 27 غزوه مى‏گويد و «عمرة القضاء» را جزو غزوات مى‏شمارد.[5]

معنای لغوی سریه

سریه[6] جمع سرایا: گروهی از لشکر؛ بدین نام خوانده شده که مخفیانه حرکت می کردند، (که از پنج تا سیصد نفر) است.[7]

سَرَايَا [سري‏]: گروهى از لشكر كه پنهانى حركت كنند و به پيش روند، سرنيزۀ گِرد و كوچک.[8]

معنای اصطلاحی سریه

در تاریخ اسلام به جنگ هایی که حضرت رسول (ص) شخصاً در آنها شرکت نداشته و یکی از اصحاب را به سرکردگی سپاهیان تعیین می کرده، سریه می گویند.[9]

سريه هاى رسول خدا (ص)

سرايائى كه رسول خدا (ص) اصحاب را مى‏فرستاد و خود در آنها حضور نداشت جمعاً سى و هشت سريه بود که بدين شرح است:

1- سريه عبيدة بن حارث كه رسول خدا (ص) او را به قسمت جنوبى «ثنية ذى المروة» فرستاد.

2- سريه حمزة بن عبد المطلب در ناحيه «عيص» از نواحى ساحلى درياى احمر، و برخى سريه حمزه را پيش از سريه عبيده ذكر كرده‏اند.

3- سرية سعد بن ابى وقاص- در خرار.

4- سرية عبد اللّه بن جحش در نخلة.

5- سرية زيد بن حارثة در قردة.

6- سرية محمّد بن مسلمة براى كشتن كعب بن اشرف.

7- سريه مرثد بن ابى مرثد در رجيع.

8- سريه منذر بن عمرو در بئر معونة.

9- سريه ابى عبيده جرّاح در «ذى القصة» سر راه عراق.

10- سريه عمر بن خطاب در تربة از بلاد بنى عامر.

11- سريه على بن ابى طالب (عليه السلام) در يمن.

12- سريه غالب بن عبد الله ليثى در بنى ملوح.

13- سريه على بن ابى طالب (عليه السلام) و جنگ با بنى عبد اللّه بن سعد از اهل فدک.

14- سريه ابى العوجاء سلمى در سرزمين بنى سليم كه خود او و همراهانش همگى به دست بنى سليم كشته شدند.

15- سريه عكاشة بن محصن در غمرة.

16- سريه ابى سلمة بن عبد الاسد در «قطن» كه نام آبى از آب هاى بنى اسد و در ناحيه نجد است، در آن جنگ مسعود بن عروة كشته شد.

17- سريه محمّد بن مسلمة- از طائفه بنى حارثة- در «قرطاء هوازن».

18- سريه بشير بن سعد و جنگ- او با بنى مرة در فدک.

19- سريه بشير بن سعد در يكى از نواحى خيبر.

20- سريه زيد بن حارثة در «جموم» از اراضى بنى سليم.

21- سريه زيد بن حارثة

22- سريه زيد بن حارثه در «طرف» از نواحى نخل در سر راه عراق.

23- سريه زيد بن حارثة در وادى القرى‏

24- سريه عبد اللّه بن رواحه در خيبر

25- سريه عبد اللّه بن عتيك در خيبر كه ابو رافع بن حقيق در همين سريه كشته شد.

26- سريه عبد اللّه بن انيس‏

27- سریه موته و فرستادن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) زيد بن حارثه و جعفر بن ابى طالب و عبد اللّه بن رواحه را براى جنگ با روميان كه (چنانچه شرحش گذشت) هر سه آنها در آن جنگ كشته شدند.

28- سريه كعب بن عمير غفارى در «ذات اطلاح» از اراضى شام كه او و همراهانش همگى در آن جا به قتل رسيدند.

29- سريه عيينة بن حصن‏

30- سريه غالب بن عبد اللّه در اراضى بنى مرة كه در آن جنگ مرداس بن نهيک به دست لشگريان اسلام كشته شد، و قاتلش اسامة بن زيد و مردى از انصار بود.

31- سریه ذات السلاسل‏

32- سريه عبد اللّه بن أبى حدرد و مأموريت او با قبيله إضم پيش از فتح مكه.[10]

33- سريه عبد اللّه بن أبى حدرد و مأموريت او براى كشتن رفاعة بن قيس جشمى.

34- سريه عبد الرحمن بن عوف در دومة الجندل.

35- سريه ابو عبيده جرّاح به سوى سيف البحر:

36- سريه عمرو بن اميه ضمرى.

37- سريه عمير بن عدى خطمى و رفتن او براى كشتن عصماء دختر مروان.

38- سريه علقمة بن مجرز.

دلیل اختلاف در تعداد سرایا

در تعداد سريه‏هاى رسول خدا (ص) نيز اختلاف است. مورّخان آن‏ها را 35، 36، 48 و تا 66 سريه نیز نوشته‏اند. علت اختلاف اين است كه برخى از مورخان، تعدادی از سريه‏ها را به سبب كمى افراد به شمارش نياورده اند و از اين جهت در شماره آن‏ها اختلاف پيش آمده است.[11]

علت وقوع سرایا

علّت وقوع سرايا توسط پیامبر (ص) غالباً سركوبى اشرار، دعوت طوائف به اسلام، پيش گيرى از وقوع حوادث غير مترقبه و عقيم نمودن توطئه‏هاى دشمنان اسلام و مسائلى از اين قبيل بوده است، و چنان كه از ملاحظه علل ارسال سراياى پيامبر اسلام (ص) به دست مى‏آيد احياناً جهت ارسال سرايا، تعليم مسائل دينى و يا جمع‏آورى صدقات بوده است، امّا غالبا- چنان كه اشاره شد- همان دفاع و پيش گيرى از حركات دشمنان اسلام و توطئه عليه اسلام و مسلمانان بوده است.[12]

 


[1]. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ج ۱۵، ص ۱۲۳،ناشر، دار صادر، بيروت، چاپ سوم،  1414 ق،.

[2]. كاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الكبرى، ترجمه،‏ مهدوى دامغانى،‏ محمود، ج ‏2،ص 1، انتشارات فرهنگ و انديشه، تهران، 1374ش.

[3]. واقدى، محمد بن عمر، مغازى تاريخ جنگ هاى پيامبر(ص)، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، متن، ص 5، مركز نشر دانشگاهى، تهران، چاپ دوم، 1369ش.

[4]. آيتى، محمد ابراهيم، ‏تاريخ پيامبر اسلام، متن، ص، 239-240‏، انتشارات دانشگاه، تهران، 1378 ش‏

[5]. مسعودي، أبو الحسن على بن الحسين، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه، پاينده، ابو القاسم ، ج 2، ص 281 ، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، چاپ پنجم، 1374ش.

[6]. سَریّه از سری به معنای به شب راه پیمودن، مهيار، رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، ج1، ص482،

[7]. المنجد، ص 736.

[8]. فرهنگ أبجدي عربي-فارسي، متن، ص 56.

[9]. كاتب واقدى، محمد بن سعد، الطبقات الكبرى، ترجمه،‏ مهدوى دامغانى،‏ محمود، ج ‏2،ص1، انتشارات فرهنگ و انديشه، تهران، 1374ش.

[10]. ابن هشام، زندگانى محمد (ص) پيامبر اسلام، ترجمه، رسولى، سيد هاشم، ،ج‏2، ص 406 -387، انتشارات كتابچى، تهران، چاپ پنجم ، 1375ش.ُُُُُُُُُُُُُُّّّّّّّّّّّّّّ

[11]. سبحانى، جعفر، ‏فروغ ابديت، ص460، ناشر، بوستان كتاب، قم‏، چاپ، بيست و يكم، 1385 ش.‏

[12]. آيتى، محمد ابراهيم، ‏تاريخ پيامبر اسلام، مقدمه، ص23، انتشارات دانشگاه، تهران، 1378 ش‏