searchicon

کپی شد

جلوتیه

چکیده مقاله طریقت جلوتیه

«طریقت» در لغت؛ به معنای روش، و در اصطلاح؛ به معنای مسلک، مذهب و سیرت و روش‌ اهل صفا و سلوک است و «جلوت»، یا مصدر است به معنای؛ آشکار کردن و ظاهر ساختن، و یا اسم است به معنای؛ آشکارایی و پیدایی.

طریقت‌ جلوتیه:‌ طریقتی‌ صوفیانه‌ در آسیای‌ صغیر و بالكان‌ است. جلوتیه‌ كه‌ طریقتی‌ كاملاً سنّی‌مذهب‌ است‌، اساساً شاخه‌ای‌ از طریقت‌ خلوتیه‌ محسوب‌ می‌شود و با زاهدیه‌ منسوب‌ به‌ ابراهیم‌ زاهدگیلانی‌، صفویه‌ منسوب‌ به‌ صفی‌الدین‌ اردبیلی (متوفی‌ 735 قمری) و بیرامیه‌ منسوب‌ به‌ حاجی‌بیرام‌ ولی‌ّ (متوفی‌ 833 قمری) پیوند داشته‌ است‌.

بر اساس آداب طریقت جلوتیه، کسی که طالب انتساب به این طریقت باشد، پس از برخی آمادگی‌های مقدماتی؛ مانند استخاره، استشاره و گرفتن وضو، به حضور شیخ می‌رسد، دست بر زانوان می‌نشیند و همراه با او ورد خاص استغفار قولی، فعلی و عملی را می‌خواند و‌ به‌طور کلی، درباره برخی موارد از قبیل؛ صلوات و ذکر کلمه توحید به صورت جلی در هر روز، از شیخ دستور می‌گیرد.

سلوک در طریقت جلوتیه شامل چهار مرتبه طبیعت، نفس، روح و سرّ است.

اساس طریقت جلوتیه، «ذکر جَهْری» یا جلی (بلند و آشکار) است. مهم‌‌ترین آداب در این طریقت، ذکر کلمه توحید است، که هُدایی آن را به صورت «ذکر توحید» آورده است. به سالکان این طریقت، از زمان پیوستنشان، ذکر توحید تلقین می‌شود. سالک، بسته به وضع خود، در سه مرحله به این ذکر ادامه می‌دهد.

تاج (یا کلاه) جلوتی سیزده تَرْکی است. تارُک آن سبز بسیار تیره، نزدیک به سیاه، است و در وسط آن دگمه‌ای به همان رنگ، قرار دارد.

مفهوم‌شناسی طریقت‌ جلوتیه

طریقت در لغت؛ به معنای روش و وتیره، و در اصطلاح به معنای مسلک، مذهب و سیرت و روش‌ اهل صفا و سلوک است؛ به‌عنوان مثال در کلیله و دمنه آمده است که: دزد گفت: می‌خواهم … آداب طریقت آموزم، یا مثلا: اقوال پسندیده مدروس گشته … و ضایع گردانیدن احکام خِرَد طریقتی مشروع.

هم‌چنین، در اصطلاح سالکان، طریقت؛ تزکیهٔ باطن و شریعت؛ تزکیهٔ ظاهر است. (غیاث اللغات).

جلوت در لغت به معنای؛ هویدا و آشکارا. ضد خلوت. (ناظم الاطباء)،[1] امّا با توجه به اصل و ریشه جلوت دو معنا برای آن گفته شده است.

1. جلوت، مصدر است به معنای؛ آشکار کردن، ظاهر ساختن.

2. اسم است به معنای؛ آشکارایی، پیدایی.[2]

اما طریقت‌ جلوتیه:‌ طریقتی‌ صوفیانه‌ در آسیای‌ صغیر و بالكان‌ است. جلوتیه‌ كه‌ طریقتی‌ كاملاً سنّی‌مذهب‌ است‌، اساساً شاخه‌ای‌ از طریقت‌ خلوتیه‌ محسوب‌ می‌شود و با زاهدیه‌ منسوب‌ به‌ ابراهیم‌ زاهدگیلانی‌، صفویه‌ منسوب‌ به‌ صفی‌الدین‌ اردبیلی (متوفی‌ 735 ق) و بیرامیه‌ منسوب‌ به‌ حاجی‌بیرام‌ ولی‌ (متوفی‌ 833 ق) پیوند داشته‌ است‌.

پیشینه طریقت جلوتیه

به گفته اسماعیل حقّی بُروسَوی (از مشایخ جلوتی متوفای ۱۱۳۷ قمری)،[3] طریقت جلوتیه از زمان شیخ ابراهیم زاهدِ گیلانی (متوفای ۷۰۰ قمری) آغاز شد، اما در زمان شیخ عزیز محمود هُدایی (متوفای ۱۰۳۸ قمری) شکل گرفت. این طریقت در سه مرحله تکمیل شد: بار اول در زمان ابراهیم زاهد گیلانی، بار دوم در زمان شیخ محمد اُفتاده (متوفای ۹۸۸ یا ۹۷۹ قمری)، و بار سوم در زمان هدایی.[4]

اساس طریقت جلوتیه

اساس طریقت جلوتیه، «ذکر جَهْری» یا جلیّ (بلند و آشکار) است. مهم‌‌ترین آداب در این طریقت، ذکر کلمه توحید است، که هدایی[5] آن را به صورت «ذکر توحید» آورده است. به سالکان این طریقت، از زمان تشرفشان، ذکر توحید تلقین می‌شود. سالک، بسته به وضع خود، در سه مرحله به این ذکر ادامه می‌دهد. سالک مبتدی به تکرار «کلمه توحید»، باتوجه به معنای «لامعبود الا الله» (معبودی جز خدا نیست)، می‌پردازد. این مرتبه، اولین مرتبه توحید است و در این مرحله تنها به وجه شرعی و ظاهری آن نظر دارد. سالک متوسط ،ذکر «کلمه توحید» را با نیت «لا مطلوب الا الله» یا «لا مقصودَ الا الله» (مقصودی جز خدا نیست) و سالک منتهی، ذکر توحید را با توجه به معنای «لاموجودَ الا الله» (موجودی جز خدا نیست) تکرار می‌کند. سالک به این ذکر تا آن‌جا ادامه می‌دهد که اعتبار ظاهری کائنات در نظر او زایل شود. ذکر در مرحله ابتدایی، جهری و جلیّ (لسانی) است و هر چه به مراتب بالاتر برسد، خفی (قلبی) می‌گردد.

گرچه ذکر توحید اساس طریقت جلوتیه را تشکیل می‌دهد، ذکر اسماء سبعه (لااله الاالله، الله، هو، حقّ، حیّ، قیّوم، و قهّار) نیز، که خود اساس سلوک در طریقت خلوتیه به شمار می‌رود، در طریقت جلوتیه مهمّ است. به‌ویژه پس از هدایی، مشایخ جلوتی ذکر اسماء سبعه را به سالکان تلقین کرده‌اند.[6]

سیر تطور طریقت جلوتیه

هُدایی در استانبول مریدان بسیار داشت و خلفای خود را به مناطق گوناگون می‌فرستاد. در نتیجه، جلوتیه به‌ویژه در شهرهای استانبول، اِزمیر، آناطولی مرکزی و نواحی بالکان، نفوذ فراوان یافت. پس از هدایی، از نفوذ جلوتیه در استانبول کاسته شد، در عین حال، تا مدّت‌ها بعد، استانبول مرکز این طریقت محسوب می‌شد. در زمان هدایی و پس از وی، در نواحی بالکان مشایخ بزرگی؛ مانند اسماعیل افندی، ساچْلی ابراهیم افندی و عثمان فضلی افندی به ترویج جلوتیه پرداختند و این طریقت در شمار شایع‌‌ترین طریقت‌های بالکان درآمد. در بورسه یا بروسه نیز، که دومین مرکز جلوتیه محسوب می‌شد، این طریقت به واسطه وجود مشایخی؛ چون اُفتاده و نوادگان او و اسماعیل حقّی بروسوی، تا مدّت‌ها اعتبار خود را حفظ کرد. پس از درگذشت هدایی، جلوتیه به چهار شعبه سلامیه (مؤسس آن: سلامی علی افندی، متوفای ۱۱۰۴ قمری)، حقّیه (مؤسس آن: اسماعیل حقّی بروسوی)، فنائیه (مؤسس آن: فنائی علی افندی، متوفای ۱۱۵۸ قمری) و هاشمیه (مؤسس آن: هاشم بابا، متوفای ۱۱۹۷ قمری) تقسیم شد.[7]

مراتب سلوک در طریقت جلوتیه

سلوک در طریقت جلوتیه شامل چهار مرتبه طبیعت، نفس، روح و سرّ است. در مرتبه طبیعت، که متناظر با شریعت است؛ سالک احتیاجات جسمانی خود را به صورت حلال، به گونه‌ای که به عباداتش لطمه نخورد، برطرف می‌کند و به مرتبه نفس ارتقا می‌یابد. در مرتبه دوم؛ یعنی مرتبه نفس، که مرادف با طریقت است، درنتیجه ریاضات، اخلاق و افعال ناپسند از سالک دور می‌شود. در مرتبه سوم؛ یعنی مرتبه روح، سالک به سوی معرفت الله پیش می‌رود. چون در این مرتبه علم لدُنّی بر سالک آشکار می‌شود، به آن مرتبه کشف می‌گویند که متناظر با مقام معرفت است. سالکی که به مقام معرفت و عشق الهی برسد، به آخرین مرتبه؛ یعنی مقام سرّ، رسیده است. این مرتبه، که با حقیقت است، همان مقام محو، فنا، تجلّی و وصل است. سالک در این مرتبه به کمال می‌رسد.[8]

هم‌چنین، هُدایی هریک از مراتب این طریقت را، به صورت رمزی، با رنگی خاص بیان کرده است. وی می‌گوید: «رنگِ مرحله طبیعت، سیاه است که رنگ خاک؛ یعنی منشأ تن است، رنگ مرحله نفس، سرخ و نشانه هوی است، رنگ مرتبه روح زرد و نشانه آتش است و مرتبه آخر، سرّ شفاف است که نشانه آب است.[9]

آداب و رسوم ورود به طریقت جَلوَتیه

بر اساس آداب طریقت جلوتیه، کسی که طالب انتساب به این طریقت باشد، پس از برخی آمادگی‌های مقدماتی، مانند استخاره، استشاره و گرفتن وضو، به حضور شیخ می‌رسد، دست بر زانوان می‌نشیند و همراه با او ورد خاص استغفار قولی، فعلی و عملی را می‌خواند و‌ به‌طور کلی، درباره برخی موارد از قبیل؛ صلوات و ذکر کلمه توحید به صورت جلی در هر روز، از شیخ دستور می‌گیرد. هم‌چنین طالب انتساب به این طریقت، دستوراتی را از شیخ در مورد مراقبه و نماز اشراق؛ (پس از نمازهای صبح)، نماز ضُحی؛ (بین صبح و ظهر)، نماز اوّابین؛ (پس از نماز مغرب)، نماز تهجُّد؛ (پس از نماز عشا)، گرفتن روزه در روزهای دوشنبه و پنجشنبه و ده روز از ذیحجه و محرّم و تمام رجب و شعبان و شش روز از شوّال و نیز دائم الوضوء بودن، نماز شکر خواندن پس از هر وضو و خواندن وردی به نام حزب هدایی، که از هدایی[10] باقی‌مانده است، می‌گیرد.[11]

آیین نصف قیام یا قیام خضر

آیینی که در طریقت‌های دیگر با اصطلاحاتی؛ چون قیام، دَوَران و یا سماع شناخته شده است، در طریقت جلوتیه، ذکر در حالت «نصف قیام» نامیده می‌شود. این آیین را، که به صورت ایستاده بر روی زانوها انجام می‌شود، «قیام خضر» نیز می‌خوانند. درباره این شیوه ذکر، دو نقل موجود است: 1. بنا بر روایتی، هدایی در اثنای «توحید قعود»، بر جایگاه خود نشسته بوده که ناگاه حضور روحانی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را مشاهده کرده و همین که خواسته به نشانه احترام به آن حضرت به‌پا خیزد، حضرت با اشاره، او را از این کار منع کرده و وی به همان صورت ایستاده بر زانو به ذکر خود ادامه داده است. پس از آن، این طرز ذکر در جلوتیه به صورت سنّت در آمد. 2. بنا بر روایت دوم، هدایی هنگام ذکر گفتن، حضرت خضر (علیه السلام) را مشاهده کرده و از همین رو است که این آیین، «قیام خضر» نیز نامیده شده است. نصف قیام، پس از نماز جمعه اجرا می‌شد.[12]

لباس سالکان طریقت جلوتیه

طریقت جلوتیه؛ مانند برخی دیگر از طریقت ها دارای برخی لباس‌های ویژه هستند که از جمله آن تاج (کلاه) جلوتی است.

ویژگی‌های تاج جلوتیه

تاج (کلاه) جلوتی سیزده تَرْکی است. تارُک آن سبز بسیار تیره، نزدیک به سیاه، است و در وسط آن دگمه‌ای به همان رنگ، قرار دارد.[13] به نقلی، سیزده ترک، نماد دوازده امام و قطبیت هدایی است و دگمه رأس تاج نیز نبوت محمدی (صلی الله علیه و آله) را بیان می‌کند. به نقلی دیگر، این سیزده ترک، نمادی از دوازده نام خداوند و وحدت متعالی آن‌ها است.[14] کسانی که دوست‌دار و از محبان این طریقت باشند، کلاهی با دستار سفید و درویش‌های این طریقت دستار سبز بر سر می‌گذارند.[15]

خانقاه‌های طریقت جلوتیه

از زمان فوت هدایی تا بسته شدن خانقاه‌ها (در ترکیه) (۱۳۰۴شمسی – ۱۹۲۵میلادی)، ۲۳ شیخ در درگاه مرکزی جلوتیه در اُسکدار، از محلات استانبول، «پوست نشین» شدند[16] و آخرین شیخ، عبدالغافر عابد افندی (متوفای ۱۳۲۵شمسی – ۱۹۴۶ میلادی) بود.

از سی خانقاه استانبول که شیخ‌هایی برای آن‌ها تعیین شده، شانزده خانقاه در اسکدار است. نُه خانقاه از این سی خانقاه از ابتدای تأسیس تا دوران اخیر به صورت خانقاه جلوتی باقی‌مانده‌اند و برخی از آن‌ها چند بار و برخی دیگر فقط یک بار در دست جلوتیان بوده است.[17]

موسیقی و شعر در طریقت جلوتیه

عزیز محمود هدایی، مؤسس طریقت جلوتیه، غیر از وجهه صوفیانه، شاعر و موسیقی دان نیز بود. او اشعار می‌سرود و برای اشعار خود آهنگ می‌ساخت و این آهنگ‌ها در خانقاهش خوانده می‌شد. موسیقی‌دانان قرون بعد نیز برای منظومه‌های او آهنگ ساخته‌اند. در زمان هدایی و در آستانه (خانقاه) او، موسیقی‌دانان مشهوری وجود داشتند؛ مانند حافظ قومْرال و شعبان دَده، که خلیفه‌های وی و ذاکرباشی خانقاهش بودند. آهنگ‌ساز بودن بیش‌تر مشایخ جلوتی، اهمیت موسیقی را در این طریقت نشان می‌دهد.

دیویتچی زاده محمدافندی (متوفای ۱۰۹۰ قمری)، از مشایخ آستانه، برای اشعاری که با تخلص «طالب» سروده بود، آهنگ ساخت. جلوتیان بورسه نیز؛ مانند مشایخ جلوتی استانبول و منسوبان ایشان، اهل موسیقی بودند. اسماعیل حقّی بروسوی، از مشایخ مشهور جلوتی، برای برخی اشعار عرفانی هدایی و اشعار خودش، در دستگاه‌های گوناگون، آهنگ ساخته است.[18]

رابطه طریقت جلوتیه با خلوتیه

جلوتیه که طریقتی کاملاً سنّی مذهب است،[19] اساساً شاخه‌ای از طریقت خلوتیه محسوب می‌شود و با زاهدیه منسوب به ابراهیم زاهد گیلانی، صفویه منسوب به صفی الدین اردبیلی (متوفای ۷۳۵ ق)، و بیرامیه منسوب به حاجی بیرام ولی (متوفی ۸۳۳ ق) پیوند داشته است.

انتساب اُفتاده، مرشد عزیز محمود هدایی، به سُنْبُل سِنان، و نیز انتساب خود هدایی به برخی از بزرگان خلوتی، مانند نورالدین زاده و کریم الدین خلوتی، نشانه پیوند جلوتیه با خلوتیه است. به گفته هدایی «طریق ما، هم خلوتی، هم جلوتی است»، اما یعقوب عفوی (از مشایخ جلوتی، متوفای ۱۱۴۹ قمری)[20] گفته که جلوتیه از بیرامیه منشعب شده است. چون سلسله طریقتی هدایی به‌واسطه اُفتاده، خِضردَده (متوفای ۹۱۸ قمری) و آقْبِیق سلطان (متوفای ۸۶۰ قمری) به حاجی بیرام ولی می‌رسد، جلوتیه شعبه‌ای از بیرامیه نیز محسوب می‌شود.[21]

از سوی دیگر، به‌سبب ارتباط طریقت بیرامیه با نقشبندیه، جلوتیه از نقشبندیه نیز تأثیر گرفته است؛ برای نمونه، آیین‌های نقشبندی مانند «نظر بر قدم» یکی از تعالیم نقشبندی که براساس آن، سالک برای تمرکز، هنگام راه رفتن به قدم‌های خود نگاه می‌کند.[22]

«خلوت در انجمن» و «ذکر خفی» در سلسله جلوتیه نیز رایج است.[23]

‏کتاب‌نامه طریقت جلوتیه

  1. لغت نامه دهخدا.‏
  2. فرهنگ لغت معین. ‏
  3. اسماعیل بن مصطفی حقی، سلسله جلوتیه، استانبول ۱۲۹۱.‏
  4. عزیز محمود هدایی، واقعات ترجمه سی، ترجمه محمد معزالدین، نسخه خطی متعلق به‌ی اراونسال.‏
  5. اسماعیل بن مصطفی حقی، تمام الفیض، نسخه خطی کتابخانه سلیمانیه، مجموعه حالت افندی، ش ۲۴۴.‏
  6. ییلماز،حسن کامل، دائرةالمعارف ترک. ‏
  7. دائرة المعارف جهان اسلام.‏
  8. یعقوب عفوی، هدیة السالکین، استانبول ۱۳۲۹.‏
  9. محمد زکی پاکالین، عبارات تاریخ حکومت عثمانی واژه نامه اصطلاحات، ذیل “‏Nazar berkadem‏”، استانبول ۱۹۷۱ – ۱۹۷۲ م.‏
  10. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه ‏حوزوی).‏

[1]. لغت نامه دهخدا، واژه جلوت.

[2]. فرهنگ معین، واژه جلوت. ‏

[3]. اسماعیل بن مصطفی حقی، سلسله جلوتیه، ج۱، ص۶۳.

[4]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[5]. عزیز محمود هدایی، واقعات ترجمه سی،  گ ۹ ر، ترجمه محمد معزالدین، نسخه خطی متعلق به ی اراونسال.

[6]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[7]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[8]. عزیز محمود هدایی، واقعات ترجمه سی، گ ۱۳رـ ۱۷پ، ترجمه محمد معزالدین، نسخه خطی متعلق به ی اراونسال.

[9]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[10]. عزیز محمود هدایی.

[11]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[12]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[13]. اسماعیل بن مصطفی حقی، تمام الفیض، گ ۵۱ ر ـ پ، مجموعه حالت افندی، ش ۲۴۴.

[14]. اسماعیل بن مصطفی حقی، سلسله جلوتیه، ج۱، ص۸۷.

[15]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[16]. ییلماز،حسن کامل، دائرةالمعارف ترک، ج ۱، ص ۲۵۸.

[17]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[18]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).

[19]. دائرة المعارف جهان اسلام،  ذیل مادّه جلوتیه.

[20]. یعقوب عفوی، هدیة السالکین، ج۱، ص۴.

[21]. دائرة المعارف جهان اسلام، ذیل مادّه  هدایی.

[22]. محمد زکی پاکالین، عبارات  تاریخ حکومت عثمانی واژه نامه اصطلاحات، ذیل “Nazar berkadem”.

[23]. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جَلْوَتیه»، شماره ۴۷۹۴، توسط سایت ویکی فقه (دانش‌نامه حوزوی).