کپی شد
جریانات الهی و الحادی در غرب
حکمت، اخلاق و معنویت عواملی هستند که در زندگی بشر دخالت دارند و معرفت دینی گستره فراتری از دانش را پیش روی بشر میگذارد، در سطح معرفتی کلان و نگرش به هستی و جهانشناسی هنوز علائم محسوسی بر معنویتگراتر شدن دنیا دیده نمیشود. البته این موضوع بسته به پایداری این پدیده و عواقب و پیامدهای آن دارد
از منظر فلسفی دنیا دنیای علت و معلول است. در واقع بسیاری از مسائل در دنیای علت و معلول امکان وجود دارند و وقتی اسباب آنها ایجاد شود، پدید میآیند.
بسیاری از پیشرفتهای چشمگیر بشر در خلال بحرانها و سختیها پدید آمدهاست. در عین حال اگر از منظر دینی به آن بنگریم علاوه بر اینکه ممکن است ساخته دست بشر باشد، ممکن است از طریق غیر مستقیم هم رخ دهد؛ زیرا جهان آفرینش هوشمند است و در برابر کنشهای آدمیان پاسخ میدهد. چه بسا ممکن است برخی گرفتاریها ماحصل برخی گناهان بشر باشد، البته نه اینکه لزوماً اینگونه باشد، ولی این هم هست و این نگاه دینی به جهان هستی عامل مهمی است که باید آن را در نظر داشت. همانطور که برای رفع آن باید تلاش علمی کنیم، باید تلاش دینی هم بکنیم؛ زیرا انسان باید خود را اصلاح کند تا گرفتاریهای او کمتر شود.
نمیتوانیم صرفاً بر عوامل مادی تأکید و از عوامل و اسباب معنوی غافل باشیم، اخیراً مطالب زیادی در بحث علم و دین و تعارض میان این دو زده میشود، ولی پدیدههای جدیدی مانند کرونا هیچ تعارضی را میان علم و دین ایجاد نمیکند.
علم از منظر دین معنای گستردهتری دارد؛ زیرا دین میگوید علم باید کار خودش را بکند و رسالت اصلی آن کشف پدیدههای آفرینش است، البته گاهی مراد از علم، ساینس و دانش است، ولی گاهی معنای بزرگتری دارد. دین، علم به معنای دانش تجربی و ساینس را تأیید میکند و میگوید که علم باید دنبال کشف علل بیماریها و حوادث باشد.
دین، علم را به معنایی فراتر از همین ساینس تعریف میکند که به آن معرفت میگویند، بشر باید دنبال علمی که تعریف شد برود، ولی علم تنها این علوم محسوس مادی و تجربی نیست و علل هم صرفاً علل مادی نیست، بلکه علل معنوی هم همانند علل دیگر در رخ دادن حوادث نقش دارند.
در بحث شیوع کرونا به محض اینکه از سوی متخصصان بهداشت کشور اعلام شد که باید قرنطینه خانگی و کاهش رفت و آمد صورت بگیرد، همه مراجع دینی فتوا دادند، اجتماعات دینی تعطیل شد؛ این نشان میدهد که تعامل جدی میان علم و دین وجود دارد؛ آنچه دین میگوید این است که علم باید دنبال رسالت خود باشد، ولی باید توجه داشته باشیم که همه چیز این علوم نیست و حکمت، اخلاق، معنویت و … هم عواملی هستند که در زندگی بشر دخالت دارند؛ لذا معرفت دینی گستره فراتری را پیش روی بشر میگذارد.
در جهان غرب یک تفکر واحد در نگرش به این پدیدهها وجود ندارد، بلکه آرا و انظار مختلفی وجود دارد؛ گاهی متفکران الحادی هستند که وقتی کرونا شیوع یافت، آن را بهانهای برای این قرار دادند که اصل خدا را زیر سؤال ببرند و بگویند خدا کجاست؟ اگر خدا هست چرا جلوی این بیماری را نمیگیرد در حالی که در نظام الهی، این مسئله جایگاه مخصوص خود را دارد.
برخی الحادی تند و بسیار حاد و ضد دین هستند، به خصوص جهان الحاد جدید که میگویند: شرور با خدای قادر و حکیم و علیم علیالاطلاق در تضاد است، در حالیکه شرور هم بر اساس همان حکمت الهی ایجاد شدهاست. برخی که عقلگرا هستند بدون رویکرد الحادی به تبیین عقلانی و برهانی میپردازند و جریانات ایمانگرا هم معتقدند که این مسائل وجود داشته و هست و خواهد بود و باید بدون اینکه به آن فکر کنید بپذیرید و نمیتوانیم از آن سر در بیاوریم.
اما اینکه آیا تغییرات معرفتی در پساکرونا ایجاد خواهد شد؟ این بسته به تعریف ما از معرفت دارد؛ اینکه این پدیده بر دانش بشر میافزاید قابل تردید نیست؛ در کشور خودمان ایران در مورد این بیماری پیشرفتهایی حاصل شده و پژوهشهایی برای کشف بیشتر این پدیده در حال انجام است؛ یعنی اگر مراد از معرفت علوم مادی و تجربی باشد قطعاً رخ داده و میدهد.
ولی اگر مراد از تغییرات معرفتی نگاه کلان به هستی و جهانشناسی مد نظر است هنوز مسئله محسوسی دیده نمیشود و فعلاً علائمی برای معنویتگراتر شدن دنیا دیده نمیشود، البته این موضوع بسته به پایداری این پدیده و مدت زمان آن و عواقب و پیامدهای آن دارد که هنوز قابل پیشبینی نیست، ولی فعلا علائمی را بروز نمیدهد.[1]
[1]. شاکرین- پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.