کپی شد
جایگاه مسجد در قرآن
کلمه مسجد بیست و هشت بار در قرآن آمده، که بیست و دو بار آن به صورت مفرد (مسجد) و شش بار هم به صورت جمع (مساجد) ذکر شده است. از بیست و دو مورد مفرد، پانزده مورد آن مقید به قید «الحرام» است، که مراد از همه آنها همان مسجد مخصوص، معروف و مقدس مسجدالحرام است که در مکه می باشد. یک مورد هم مقید به قید «الاقصی» است که مراد از آن، اولین قبله گاه مسلمانان (مسجدالاقصی) در بیت المقدس می باشد. یک مورد دیگر هم مقید به قید «ضرار» است، که مقصود همان مسجد معروف به (مسجد ضرار) است که به دست منافقان در مدینه ساخته شده بود. بنابراین از بیست و دو مورد لفظ مفرد مسجد، هفده مورد در قرآن، مقید به این سه قید «الحرام، الاقصی، ضرار» است، که بیان شد و پنج مورد به صورت مطلق و بدون قید آمده است. اما کلمه مساجد که شش بار در قرآن وارد شده است، سه مورد از آن، مقید به قید «الله»، (مساجدالله)، و سه مورد دیگر به طور مطلق (مساجد) بیان شده اند.[1]
اما پانزده آیه ای که اختصاص به مسجدالحرام دارد را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
1. آیات مربوط به تغییر قبله: ازمجموع پانزده آیه مربوط به مسجدالحرام، سه آیه در رابطه با تغییر قبله است که هر سه آیه در سوره بقره قرار دارند. اولین آنها آیه 144 است که می فرماید: «ما نگاههاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مىبينيم! اكنون تو را به سوى قبلهاى كه از آن خشنود باشى، باز مىگردانيم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن! و هر جا باشيد، روى خود را به سوى آن بگردانيد! و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، به خوبى مىدانند اين فرمانِ حقى است كه از ناحيه پروردگارشان صادر شده (و در كتابهاى خود خواندهاند كه پيغمبر اسلام (ص)، به سوى دو قبله، نماز مىخواند) و خداوند از اعمال آنها (در مخفى داشتن اين آيات) غافل نيست».[2]
با اینکه جریان تغییر قبله در آیه 144 بقره ذکر شده است، اما در آیات 149 و 150 سوره بقره نیز جهت تأکید دو بار دیگر، تکرار شده تا مردم به طور قطعی از قبله اول صرف نظر نمایند و کعبه را مورد توجه و استقبال قرار دهند.[3]
خداوند تعالی در آیه 149 می فرماید: «از هر جا (و از هر شهر و نقطهاى) خارج شدى، (به هنگام نماز)، روى خود را به جانب «مسجد الحرام» كن! اين دستور حقى از طرف پروردگار تو است! و خداوند، از آنچه انجام مىدهيد، غافل نيست»!، همچنین در آیه 150 می فرماید: «و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روى خود را به سوى آن كنيد! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمىدارند)، دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند؛ (زيرا از نشانههاى پيامبر، كه در كتب آسمانى پيشين آمده، اين است كه او، به سوى دو قبله، نماز مىخواند.) از آنها نترسيد! و (تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شايد هدايت شويد»!
2. آیات مربوط به برنامه حج: از مجموعه آیات مربوط به مسجدالحرام چند آیه در رابطه با برنامه حج است، از آن جمله آیه 196 سوره بقره است: «و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد! … (البته) اين براى كسى است كه خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد (اهل مكّه و اطرافِ آن نباشد). از خدا بپرهيزيد! و بدانيد كه کیفر او سخت است»![4]
آیه دیگر، آیه 25 سوره فتح است که می فرماید: «آنها كسانى هستند كه كافر شدند و شما را از (زيارت) مسجد الحرام و رسيدن قربانی هايتان به محل قربانگاه بازداشتند و هر گاه مردان و زنان با ايمانى در اين ميان بدون آگاهى شما، زير دست و پا، از بين نمىرفتند كه از اين راه عيب و عارى ناآگاهانه به شما مىرسيد، (خداوند هرگز مانع اين جنگ نمىشد)!. هدف اين بود كه خدا هر كس را مىخواهد در رحمت خود وارد كند و اگر مؤمنان و كفّار (در مكه) از هم جدا مىشدند، كافران را عذاب دردناكى مىكردی».
همچنین در آیه 27 سوره فتح آمده است: «خداوند آنچه را به پيامبرش در عالم خواب نشان داد، راست گفت. به طور قطع همه شما به خواست خدا در نهايت امنيّت و در حالى كه سرهاى خود را تراشيده يا كوتاه كردهايد، وارد مسجد الحرام مىشويد و از هيچ كس ترس و وحشتى نداريد؛ ولى خداوند چيزهايى را مىدانست كه شما نمىدانستيد (و در اين تأخير حكمتى بود) و قبل از آن، فتح نزديكى (براى شما) قرار داده است».
3. آیات مربوط به قتال و جنگ با مشرکان: سومین قسمت از آیاتی که در رابطه با مسجدالحرام است، در زمینه قتال و جنگ با مشرکان است، هرچندکه از لحاظ مفهومی در ارتباط مستقیم با آیات قسمت دوم و مسئله حج می باشد. درآیه 217 سوره بقره آمده است: «از تو، در باره جنگ كردن در ماه حرام، سؤال مىكنند، بگو: «جنگ در آن، (گناهى) بزرگ است؛ ولى جلوگيرى از راه خدا (و گرايش مردم به آيين حق) و كفر ورزيدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام و اخراج ساكنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است …».
آیه مزبور در بردارنده نهی از جنگ در ماه حرام (چهارماه ذیقعده، ذی حجه، محرم و رجب) است و بیان می دارد که، کارهائی که مشرکان انجام داده اند از جنگ در این ماه حرام، بزرگتر و جرمش عظیم تر است.[5]
همچنین در آیه 191 سوره بقره آمده است: «و آنها را (بت پرستانى كه از هيچ گونه جنايتى ابا ندارند)، هر كجا يافتيد، به قتل برسانيد! و از آن جا (مكه)كه شما را بيرون کردند، آنها را بيرون كنيد! و فتنه (بت پرستى)، از كشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نكنيد! مگر اينكه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پيكار كردند، آنها را به قتل برسانيد! جزاى كافران چنين است».
این آیه و سه آیه بعد از آن، مسائل مختلف و مهم جهاد را مطرح می کند، که شامل هم فلسفه جهاد و هم روش و نحوه انجام آن و رعایت جوانب مختلف برخورد با دشمن و مراعات معیارهای اخلاقی و انسانی در این رابطه و حفظ حرمت و قداست مسجدالحرام به عنوان مأمن و پناهگاه بودن آن؛ حتی برای مشرکان جز آنکه آنها در آنجا هم قصد توطئه و کشتار را داشته باشند.
یکی دیگر از آیاتی که در این مورد وارد شده، آیه دوم سوره مائده است. خداوند متعال در این آیه می فرماید. «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! شعائر و حدود الهى (و مراسم حج را محترم بشماريد! و مخالفت با آنها) را حلال ندانيد! …، اما خصومت با جمعيّتى كه شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حديبيه) بازداشتند، نبايد شما را وادار به تعدّى و تجاوز كند! …».
همچنین خدای تعالی در سوره انفال آیه 34 بر لزوم عذاب دنیایی و اخروی مشرکان اشاره نموده، می فرماید: «چرا خدا آنها را مجازات نكند، با اينكه از (عبادت موحّدان در كنار) مسجد الحرام جلوگيرى مىكنند، در حالى كه سرپرست آن نيستند؟! سرپرست آن، فقط پرهيزگارانند؛ ولى بيشتر آنها نمىدانند».
خداوند متعال به مشرکان وعده عذاب داده، در آیه 7 سوره توبه در مورد آنان، چنین می فرماید: «چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پيمانشان هستند)؟!، مگر كسانى كه نزد مسجد الحرام با آنان پيمان بستيد (و پيمان خود را محترم شمردند)، تا زمانى كه در برابر شما وفادار باشند، شما نيز وفادارى كنيد، كه خداوند پرهيزگاران را دوست دارد».
خداوند قهار در آیه 28 سوره توبه، فلسفه عدم ورود مشرکان به مسجدالحرام را اینگونه بیان می دارد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! مشركان ناپاكند. پس نبايد بعد از امسال، نزديک مسجد الحرام شوند! و اگر از فقر مىترسيد، خداوند هرگاه بخواهد، شما را به كرمش بىنياز مىسازد (و از راه ديگر جبران مىكند). خداوند دانا و حكيم است».
اما خداوند در سوره توبه آیه 19جهاد در راه خدا را برتر از همه کارها می داند، آنجا که می فرماید: «آيا سيراب كردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) كسى قرار داديد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه او جهاد كرده است؟! (اين دو)، نزد خدا مساوى نيستند! و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمىكند»!.
آیاتی که تا کنون ذکر شد، مواردی بود که در زمینه مسجدالحرام وارد شده بودند. اما آیاتی که در رابطه با مسجد الاقصی آمده اند، یک مورد با تصریح به نام مسجدالاقصی، و یک مورد هم به طور اشاره به آن وارد شده است:
1. مورد اول در آغاز سوره اسراء قرار دارد که همه مفسران آیه مورد نظر را در مورد معراج پیامبر (ص)، می دانند و آن آیه این است: «پاک و منزّه است خدايى كه بندهاش را در يک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى «كه گرداگردش را پربركت ساختهايم» برد، تا برخى از آيات خود را به او نشان دهيم؛ چرا كه او شنوا و بينا است».
2. آیه دیگری که در رابطه با مسجدالاقصی است، در مورد بنی اسرائیل و حوادث مربوط به آنها است، که در ادامه اولین آیه سوره اسراء آمده است. آنچه در مجموعه این آیات، به بحث مسجد از دیدگاه قرآن ارتباط پیدا می کند، آیه 7 سوره اسراء است که می فرماید: «اگر نيكى كنيد، به خودتان نيكى مىكنيد و اگر بدى كنيد، باز هم به خود مىكنيد. هنگامى كه وعده دوم فرا رسد، (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مىشود و داخل مسجد (الاقصى) مىشوند همانگونه كه بار اول وارد شدند و آنچه را زير سلطه خود مىگيرند، در هم مىكوبند». اکثر مفسران، مراد از مسجد در این آیه را، بیت المقدس و مسجدالاقصی می دانند.
آخرین مورد از موارد مسجد با لفظ مفرد، که با قید ضرار در آیه 107 سوره توبه آمده، اشاره به مسجد ضرار دارد: «(گروهى ديگر از آنها) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان (به مسلمانان)، و (تقويت) كفر، و تفرقهافكنى ميان مؤمنان، و كمينگاه براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود. آنها سوگند ياد مىكنند كه: (جز نيكى (و خدمت)، نظرى نداشتهايم!) امّا خداوند گواهى مىدهد كه آنها دروغگو هستند».
همان طور که قبلا اشاره شد، کلمه مسجد شش بار هم با صیغه جمع (مساجد)، در قرآن وارد شده است، که سه مورد از آن، مقید به قید «الله»، (مساجد الله)، و سه مورد دیگر به طور مطلق (مساجد) بیان شده اند، که آن آیات عبارتند از:
1. آیه 114 سوره بقره که می فرماید: «كيست ستمكارتر از آن كس كه از بردن نام خدا در مساجد او (مساجد الله) جلوگيرى كرد و سعى در ويرانى آنها نمود؟! شايسته نيست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد اين (كانونهاى عبادت) شوند. بهره آنها در دنيا (فقط) رسوايى است و در سراى ديگر، عذاب عظيم (الهى)»!!
2. آیه 117 سوره توبه که می فرماید: «مشركان حق ندارند مساجد خدا (مساجد الله) را آباد كنند در حالى كه به كفر خويش گواهى مىدهند! آنها اعمالشان نابود (و بىارزش) شده و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند»!
3. آیه 118 سوره توبه که می فرماید: «مساجد خدا را تنها كسى آباد مىكند كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد اميد است چنين گروهى از هدايتيافتگان باشند».
4. آیه 187 سوره بقره که می فرماید: «… و در حالى كه در مساجد به اعتكاف پرداختهايد، با زنان آميزش نكنيد! اين، حد و مرزهاى الهى است پس به آن نزديک نشويد! خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مىسازد، باشد كه پرهيزكار گردند».
5. آیه 40 سوره حج که می فرماید: «همان ها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مىگفتند: «پروردگار ما، خداى يكتا است»! و اگر خداوند بعضى از مردم را بهوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعهها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مىشود، ويران مىگردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند)، يارى مىكند خداوند قوى و شكست ناپذير است».
6. آیه 18 سوره جن که می فرماید: «و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد».
با توجه به اینکه مسجد در عرف قرآن، عبادتگاهی برای ذکر خدا است، از قداست و احترام و جایگاه بس بلند و خاصی برخوردار است و در آیات فراوانی از مسجد به بزرگی و عظمت یاد شده و گاهی بدون اینکه لفظ مسجد بهکار رود، از قرائن مشخص می شود که منظور مسجد است.
[1]. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ترجمه: مترجمان، ج 2، ص 1.
[2]. همان.
[3]. عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم.
[4]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج 7.
[5]. مدرسی، سیدمحمدتقی، تفسیر هدایت، ترجمه: احمد آرام، ج 1.