کپی شد
جایگاه علمی و اخلاقی شیخ مرتضی انصاری
شیخ انصاری را خاتمالفقها و المجتهدین لقب دادهاند. او از کسانی است که در دقت و عمقنظر، بسیار کمنظیر است. علم اصول و بالتبع فقه را وارد مرحله جدیدی کرد. او در فقه و اصول ابتکاراتی دارد که بیسابقه است.
مقام علمی او در حدی است که به حق و شایستگی تمام، او را خاتمالفقها و پایاندهنده و تکمیلکننده فقاهت لقب دادهاند و او یک صد و پنجاه سال تمام است که بر جهان فقه و اصول و حوزههای علمی شیعه حکومت و زعامت روحی و فکری دارد و اندیشهها و ابتکارات او سرفصل تاریخی در فقه به شمار آمده و مستند فقها است.[1]
او نظریات ابتکاری و ابداعی بیشماری در فقه و اصول به وجود آورد که میتوان نظریه حاکم بودن یکی از ادله بر دلیلهای دیگر در مبحث تعادل و تراجیح را از نظریات مهم او به شمار آورد، و همچنین بها دادن شایسته به عقل و خرد در شناخت حکم و قانون اسلام، و دیگر مبارزه با اخباریگری رایج آن روز بود، که شیخ توانست با یک رشته از بیانات دقیق علمی در برابر آنها بایستد و آنان را متقاعد سازد، این امر از امتیازات بارز او به شمار میآید. او کوشید که به منکرین اعتبار عقل در شناخت معارف و احکام اسلامی ثابت کند که ملازمهای میان عقل و شرع وجود دارد و آنچه را که عقل حکم میکند، شرع نیز حکم میکند و حکومت این قاعده در اغلب فتاوی و نظریات مرحوم شیخ، جلوه خاصی داد، منتهی باید خود عقل و آن قاعده فقهی مورد ارزیابی قرار گیرد که عقل چگونه عقلی باشد و قاعده نیز کدام قاعده باشد؟
او با این روش متین و مستحکم، اصول اخباریگری رایج آن روز را در هم کوبید و پایهها و اصول مستحکمی برای فقه و اصول نوین بنیاد نهاد و مسیر اجتهاد را روشن و مبرهن نمود. او با این وسعت مشرب، باب اجتهاد و افتا و استخراج و استنباط احکام شرعیه فرعیه را از منابع و مصادر اولیه بازگشود و رمز پیشرفت و ترقی مسلمانان را در مسیر اجتهاد و اعتقاد بر خویش در راه عمل به احکام الهی قرار داد.
درباره مقام علمی شیخ انصاری گفتهاند: سید حسین کوهکمرهای که از عالمان روزگار شیخ بوده و مجلس درس نیز داشته است، روزی پیش از آمدن شاگردان، در محل درس حاضر شد و در گوشه مسجد، شیخ ژولیدهای را با چند نفر شاگرد در حال تدریس دید. سید حسین به درس او گوش داد و احساس کرد که وی بسیار محققانه بحث میکند. روز دیگر، زودتر آمد و به درس شیخ گوش داد. وقتی تدریس او را دید، اعتقادش بیشتر شد و احساس کرد که از خودش فاضلتر است و اگر شاگردانش به جای درس او، در درس این شیخ حاضر شوند، بهره بیشتری خواهند برد، از اینرو، روز دیگر به شاگردانش گفت: این شیخ که در آن گوشه با چند نفر شاگرد نشسته است، برای تدریس از من شایستهتر است و خود من نیز از او بهره میبرم، همه با هم به درس او میرویم». از آن روز سید حسین و شاگردانش در مجلس درس شیخ حاضر شدند.[2]
[1] . مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، ج ۳، ص ۱۰۲.
[2]. جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ص ۳۳۹؛ مطهری، مرتضی، عدل الهی، ج ۱، ص ۲۹۲.