searchicon

کپی شد

جایگاه عقل در مکتب تفکیک

اصل تعقل و تفکر را نمی‌توان انکار کرد و متفکران زیادی در طول تاریخ اسلام وجود داشته‌اند، ولی چون معصوم نبوده‌اند طبیعی است دچار اشتباهات متعدد شده‌اند.

این‌که فلسفه به معنای عام آن، تفکر و تعقل است را نمی‌توان انکار کرد، اما فلسفه به معنای تفکر خاص، مورد نقد مکتب تفکیک است. فلاسفه بزرگی؛ مانند ابوعلی سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا در طول تاریخ اسلام وجود داشته‌اند که در موضوعات متعدد فلسفی نظر داده و هر کدام تفکر و تحلیل خود را ارائه داده‌اند که با یکدیگر متفاوت است. مسائلی را که یک فیلسوف ادعای برهان درباره آن نموده فیلسوف دیگر، آن را مخدوش اعلام می‌نماید.[1]

میرزا مهدی اصفهانی (بنیان‌گذار) بر اساس همان عقلی که همه انسان‎ها قبول دارند و امور معرفت و معاش خود را بر آن استوار می‌کنند، به اثبات و نقد می‎پردازد. ایشان وقتی می‎گوید قاعده علیت یا نظریه سنخیت باطل است، نشان می‎دهد که برداشت فیلسوفان از این اصول با اصل تناقض در تقابل است. یا اگر ایشان قاعده الواحد و یا وحدت وجود را ناتمام می‎داند، دقیقاً روشن می‎کند که بر مبانی عقل فطری، انسان نمی‎تواند این اصول را بپذیرد. یعنی وقتی از عقل سخن می‎گوید از عقل در عالم دیگر سخن نمی‎گوید، بلکه معتقد است که انبیاء با همین عقل بشر سخن گفتند و ما هم با همین عقل باید قران و سنت را درک کنیم.[2]

[1]. حکیمی، محمدرضا، سال هفتم، مجله حریم امام ، شماره 343.

[2]. سبحانی، محمد تقی، مجله حریم امام، سال هفتم – شماره  343.