searchicon

کپی شد

تکثرتفسیر های متون دینی

این مبنا یک رويكرد هرمنوتيكى است كه بر مبناى گرايش مفسر محورى بنيان شده است و معتقد به تأثير تمام عيار پيش فرض‏ها و پيش دانسته‏هاى هر مفسرى در هنگام فهم متون است. از نظر اين رويكرد، مؤلف و گوينده نيز چون مفسر است و شأن مؤلف بودن خود را پس از اداى متن از دست مى‏دهد. طبق اين مبنا، عبارات به خودى خود مفهم چيزى نيستند و اين مفسر است كه با پيش فرض‏ها و ساختار معرفتى خود، روح معنا را در كالبد عبارات مى‏دمد. به عبارت ديگر، معناى موجود در بطن يک عبارت مانند موم است و اين شاكلۀ ذهن مفسر است كه بنابر ساختمان معرفتىِ خود، آن را در قالبى خاص شكل مى‏دهد. پس عبارات، آبستنِ معانى نيستند، بلكه گرسنۀ معانى مى‏باشند و اين معانى را مفسران و مخاطبان بايد به عبارات ببخشند.[1]


[1] . ر.ک: سروش، عبدالكريم، مجلات كيان، شماره 36و 37 و 38، مقاله صراط هاى مستقيم، انتشارات صراط، تهران ؛ بيات و ديگران، عبدالرسول، فرهنگ واژه‏ها، مؤسسۀ انديشه و فرهنگ دينى، مقالۀ پلوراليسم دينى، چاپ اول، 1381 ش.