کپی شد
تولی و دوستی با چه کسانی
با توجه به اهمیت تولّی و تبرّی و نقشی که این دو در زندگی فردی و اجتماعی اهل ایمان دارند، خداوند متعال در قرآن کریم و به تبع آن پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) در موارد متعدّدی به بحث از دو موضوع یادشده پرداخته و در مورد کسانی که شایسته است مؤمنان آنها را به عنوان دوستان و سرپرستان خود برگزینند می پردازد، در اینجا به مواردی از آنها اشاره می شود:
قرآن کریم در آیات متعددی به معرفی ولیّ «سرپرست» و کسانی را که مؤمنان باید دوست داشته باشند و از آنها پیروی کنند، می پردازد. در این جا به چند آیه اشاره می شود: روزى كه شخص ظالم پشت دست حسرت به دندان گرفته و می گويد: اى كاش من در دنيا با رسول حق راهى (براى دوستى و طاعت) پيش مىگرفتم، واى بر من اى كاش فلان كس را دوست نمىگرفتم.[1] در آیه اول تصریح دارد به پیروی و دوستی با رسول خدا و در آیه بعد به صراحت نهی می کند از انتخاب دوستانی که مایه بدبختی و هلاکت انسان می شوند.
هر کس خدا و پیامبر او و مؤمنان را ولیّ خود گزیند، بداند که پیروزمندان گروه خداوند هستند.[2]
مردان و زنان مؤمن بعض از ايشان، اولياء بعض ديگر هستند، امر به معروف و نهی از منكر مىنمايند و نماز به پا مىدارند و زكات مىپردازند و خدا و رسولش را اطاعت مىكنند، آنها را خدا به زودى مشمول رحمت خود مىكند، كه خدا توانا و حكيم است.[3]
نبی اكرم (ص) به اصحابش فرمودند: ای بنده خدا دوست بدار به خاطر خدا و دشمن بدار به خاطر خدا و دوست بگير به خاطر خدا و دشمن بگير به خاطر خدا؛ پس به درستی كه به ولايت خدا به كسی نمیرسد مگر از اين راه و كسی طعم ايمان را نمیچشد اگر چه نماز و روزه زياد به جا آورد مگر از راه تولی و تبری و امروز بيشترين دوستیها و دشمنی های مردم به خاطر دنيا است و اين دوستی و دشمنی دنيايی ذرهای پيش خداوند تعالی ارزش ندارد.
راوی عرض كرد: چگونه بدانم دوستی و دشمنی من به خاطر خدا است؛ دوست خدا كيست تا او را دوست بدارم و دشمن خدا كيست تا او را دشمن بدارم؟ پيامبر اكرم (ص) به سوی اميرالمؤمنين علی بن ابيطالب (ع) اشاره کردند و فرمودند: آيا علی را میبينی؟ راوی گفت: بله.
پس فرمودند: دوست بدار دوست علی(ع) را چون دوست علی(ع) ولی الله است و دشمن بدار دشمن علی(ع) را چرا كه دشمن علی(ع) عدوالله است
سپس در ادامه فرمودند:دوست بدار دوست علي را هر چند آنكه قاتل پدر و فرزندان تو باشد و دشمن بدار دشمن مولا علي را هر چند او پدر و فرزندانت باشند.[4]
[1]. فرقان، 27.
[2]. همان، 56.
[3]. توبه، 71.
[4]. صدوق، علل الشرائع، ج1، ص،141، انتشارات،داورى، قم، چاپ اول، بی تا.