کپی شد
توریه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
در سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مواردی نقل شده که ایشان یا خود توریه کرده و یا آن را تأیید نموده است؛ بهعنوان نمونه:
«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) كَانَ إِذَا أَرَادَ سَفَراً وَرَّى بِغَيْرِه»؛[1] «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگاه آهنگ سفری مینمود، به غیر آن توریه مینمود».
ابن اثیر در توضیح این حدیث مینویسد: یعنی آن را پوشانده و اینگونه وانمود مینمود که اراده کار دیگری دارد[2] (تا دشمنان از آن آگاه نشوند).
در روایت دیگری سُوَید بن حنظله نقل میکند: ما با وائل بن حجر بهقصد دیدار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میرفتیم که در بین راه، شخصی که دشمن وائل بود وی را گرفت. قوم وائل خود را به مشقت افکندند تا سوگند بخورند (و بهاین وسیله او را آزاد کنند)، من سوگند یاد کردم که او برادر من است و آن شخص وی را آزاد کرد. وقتی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدیم، من ایشان را از این قضیه آگاه کردم که قوم او خود را به زحمت انداختند تا سوگند بخورند و من سوگند یاد کردم که او برادر من است. آن حضرت فرمود: تو راست گفتی؛ زیرا مسلمان برادر مسلمان است. در این روایت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با حمل سخن سوید بر توریه، اقدام او را تأیید فرمود.[3]
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایتی میفرماید: «… از بزرگترین مواردی که باعث آرام شدن ناله ساکنان و حوریان بهشتی (در فراق) شیعیان ما میشود، معرفت و آگاهی است که خدای سبحان بهآنها میدهد درباره صبر شیعیان ما بر تقیه و استفاده آنها از توریه، تا از شر بندگان کافر و فاسق خداوند، سالم بمانند …».[4]
[1]. صدوق، محمد بن على، معانی الأخبار، محقق: غفارى، على اکبر، ص 386.
[2]. ابن اثير، مبارك بن محمد، النهاية في غريب الحديث و الأثر، محقق/ مصحح: طناحى، محمود محمد و زاوى، طاهر احمد، ج 5، ص 177.
[3]. سُوَيْدِ بْنِ حَنْظَلَةَ، قَالَ: خَرَجْنَا نُرِيدُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آله و سَلَّمَ)، وَمَعَنَا وَائِلُ بْنُ حُجْرٍ، فَأَخَذَهُ عَدُوٌّ لَهُ فَتَحَرَّجَ الْقَوْمُ أَنْ يَحْلِفُوا، وَحَلَفْتُ أَنَّهُ أَخِي فَخَلَّى سَبِيلَهُ، فَأَتَيْنَا رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آله و سَلَّمَ)، فَأَخْبَرْتُهُ أَنَّ الْقَوْمَ تَحَرَّجُوا أَنْ يَحْلِفُوا، وَحَلَفْتُ أَنَّهُ أَخِي، قَالَ: «صَدَقْتَ الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ». أبو داوود، سليمان بن الأشعث، سنن أبي داوود، محقق: عبدالحميد، محمد محيي الدين، ج ۳، ص ۲۲۴، ح 3256.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، تحقیق: جمعى از محققان، ج 17، ص 328.