Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

تواضع علامه حسن زاده آملی

یکی از ویژگی‌های علامه حسن زاده آملی (رحمة ‌الله علیه)، تواضع ایشان است. وی در کتاب «هزار و یک کلمه» در پاسخ به نامه شخصی كه زندگی‌نامه ایشان را خواسته بود، چنین می‌نویسند:

«با تحيّت و سلام: ارباب معرفت دانند كه احياى آثار و تراجم احوال بزرگان علم تا چه اندازه براى همه طبقات اجتماع، از هر حيث مفيد است، ولى اين كمترين درباره خود چه بنگارد كه نه تأليفى شايان تعريف دارد، و نه تصنيفى سزاوار تحسين. نه عقده‌اى را به بنان (انگشتان) خود گشوده است، و نه مشكلى را به بيان خود حلّ كرده است. نه اهل حلّ و عقد است، و نه مرد رتق و فتق. نه به‌مقامى واصل شده‌است، و نه بهره‌اى از او حاصل. گويى درباره وى گفته آمد: نه شكوفه‌اى نه برگى نه ثمر نه سايه دارم، همه حيرتم كه دهقان به چه كار كشت ما را؟. عمرش از خمسين (50 سالگی) بگذشت و خود هنوز از عقل هيولانى[1] نگذشت، مع ذلک بنا به‌فرموده ايزد تعالى: «وَ إِذا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها»،[2] و به‌دستور ولىّ اللّه اعظم، امام به‌حق ناطق، جعفر بن محمد الصادق (عليهما السلام): «ردّ جواب الكتاب واجب كوجوب ردّ السلام»،[3] اين چند جمله تحرير مى‌گردد…». [4]

 

[1]. مرتبه‌ای از عقل نظری است که در آن هنوز هیچ نقشی در نفس ترسیم نشده است و نفس از همه معقولات و فعلیت‌ها خالی می‌باشد. نفس، در این مرحله همانند «هیولای اولی» (هیولا واژه‌ای یونانی است که معادل عربی آن، ماده است. هیولای اولی؛ یعنی ماده اولی) از هر نوع فعلیتی خالی است و تنها قوه دارا شدن فعلیات گوناگون را دارد و به مناسبت همین شباهت، آنها را هیولایی نامیده‌اند؛ زیرا مانند هیولای اولی، قابلیت تلبس و قبول تمام صورت‌ها را دارد و در عین حال به صورت بالفعل، عاری از تمام صورت‌ها می‌باشد؛ چون نفس در فطرت و خلقت اولیه‌اش، عاری از هر ماده‌ای است و نشانه‌اش هم این است که همه حقایق را می‌تواند درک کند. سایت ویکی فقه، «عقل هیولانی».

[2]. نساء، 86. «و چون به شما درود گفته شد، شما به ‏[صورتى‏] بهتر از آن درود گوييد، يا همان را [در پاسخ‏] برگردانيد،…».

[3]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی‏، محقق و مصحح: غفارى، على‌اكبر و آخوندى، محمد، ج ‏2، ص 670. «برگرداندن جواب نامه، همانند برگرداندن جواب سلام، واجب است».

[4]. حسن زاده آملى، حسن، هزار و يک كلمه (کلمه 164)، ج 1، ص 133؛ خبرگزاری کتاب ایران، «نگاهی به زندگی و آثار علامه ذوالفنون از زبان خودش».