کپی شد
تقیه کتمانی (پوششی)
تقیه کتمانی عبارت است از: پنهان داشتن ایمان خویش برای به انجام رساندن فعالیت های پنهانی در جهت پیشبرد هدف های دینی و نام دیگر آن پوششی است؛ یعنی گاه برای رسیدن به هدف، باید نقشه ها و مقدمات را کتمان کرد.
مقصود اصلی از این قسم تقیه، حفظ مذهب در برابر قدرتهای باطل و حكومتهای جائر است. در این نوع از تقیه چنانچه پیروان مذهبی؛ مثلا مذهب شیعه، تحت سیطره و قدرت حكومتی باطل و ضد شیعه قرار گیرند، طبعاً این چنین حكومتی، قدرت و توان خویش را با توطئهها و نیرنگهای مختلف، جهت از بین بردن مذهب شیعه صرف كرده و هر چه بیشتر سعی خود را در راه محو آثار این مذهب معطوف می دارد. در چنین شرایط حساسی كتمان و پنهان نمودن مذهب و رعایت تقیه بر شیعیان لازم است.[1]
خداوند تبارک و تعالی در قرآن شریف، به این تقیه اشاره فرموده است: «… مرد مؤمنی از آل فرعون كه ایمانش را پنهان میكرد گفت: …».[2]
یکی از انواع تقیه که امامان معصوم (علیهم السّلام) درباره آن تأكید فراوان نمودهاند، تقیه كتمانی است. ایشان برای حفظ اساس مذهب شیعه، آن را مورد سفارش كامل قرار داده اند. تا آنجا كه درباره كسانی كه این تقیه را رعایت نكنند، فرموده اند: «كسی كه تقیه نكند، دین ندارد …».[3]
روایاتی هم كه بیانگر این است كه امام (علیه السلام) تقیه را جزء دین خود و دین پدران خود میداند، ناظر به این نوع از تقیه می باشند.
به عنوان مثال در روایت معلی بن خنیس آمده است: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ای معلّی! امر و مسلک ما را كتمان كن و آن را شایع و منتشر نساز. همانا كسی كه مذهب ما را كتمان كند و آن را آشکار نسازد، خداوند در دنیا به سبب این كتمان، به او عزّت داده، نوری در پیش روی او در آخرت قرار دهد كه او را به بهشت رهنمون سازد و اگر كسی مذهب ما را كتمان نسازد و آن را شیوع دهد، خداوند او را ذلیل و خوار سازد و در آخرت نور را از پیش روی او بگیرد و ظلمتی كه او را به جهنم بكشاند برای او قرار دهد. معلّی تقیه جزئی از دین من و پدرانم می باشد و كسی كه تقیه نكند از دین خارج است».[4]
امام (علیه السلام) با اینكه در صدر روایت موضوع كتمان و عدم افشا را مطرح فرموده، لیكن در مقام تعلیل، عنوان تقیه را ذكر فرموده است. این مطلب شاهد آن است كه مراد از تقیه همان كتمان و اخفا و عدم افشا است.
در برخی از روایاتی هم كه در تفسیر بعضی از آیات وارد شده، تقیه به معنای مورد نظر آمده است. به عنوان مثال در تفسیر آیه شریفه: «آنان هستند كه به (پاس) آنكه صبر كردند …»،[5] آمده است: «به سبب صبری كه جهت انجام تقیه داشته اند»[6] و در تفسیر «… (براى آنكه) بدى را با نيكى دفع مىنمايند …»،[7] آمده است: «حسنه همان تقیه است و سیئه همان اذاعه و افشا نمودن است».[8]
در این روایت «تقیه» در برابر «اذاعه» و «افشا» قرار گرفته و تقیه، «حسنه» و «اذاعه»، «سیئه» معرفی شده است. از این تعبیر می توان وجوب و لزوم چنین تقیه ای را استفاده کرد؛ چرا که حفظ مذهب، متوقف بر كتمان و اخفا است. پس در این صورت تقیه ضرورت پیدا كرده و وجوب و لزوم می یابد.
در روایتی دیگر هدف از این نوع تقیه، به صورت روشن بیان شده است: عبدالله بن ابی یعفور از امام صادق (علیه السّلام) نقل می کند كه فرمود: «دینِ خود را حفظ نمائید و آن را با حجابِ تقیه، بپوشانید. همانا كسی كه تقیه ندارد، ایمان ندارد. شما شیعیان در میان مخالفان؛ مانند زنبور عسل در میان پرندگان هستید. همانگونه كه اگر پرندگان بدانند آنچه را كه در دلهای زنبور عسل وجود دارد، تمام آنها را از بین می برند، اگر مخالفان بدانند آنچه را در قلبهای شما وجود دارد، كه همان محبت و دوستی ما اهل بیت است، به یقین با زبان هایشان شما را از بین میبرند و شما را در آشكار و نهان نابود می سازند. خداوند رحمت كند كسی را كه بر ولایت ما باشد».[9]
[1]. با بهره گیری از سایت ویکی معروف.
[2]. غافر، 28.
[3]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، ج 2، 217.
[4]. همان، ص 224.
[5]. قصص، 54.
[6]. کافی، ج 2، 217.
[7]. قصص، 54.
[8]. کافی، ج 2، 217.
[9]. همان، ج 2، ص 218؛ برقى، احمد بن محمد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلال الدين، ج 1، ص 257.