searchicon

کپی شد

تقدم یا تأخر آفرینش آسمان

می دانیم که كلمۀ “ثم” به معناى “سپس” و “پس” در فارسى است و طبعاً تأخّر و پشت سر هم بودن را می رساند. با نگاهی به قرآن در می یابیم که در آیه 29 سوره بقره از تعبیر زیر استفاده شده است: آفرینش آسمان بعد از زمین بوده است: “ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماء؛ِ او خدایى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، براى شما آفرید، سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود، و او به هر چیز آگاه است”. در حالى كه از آیه “وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها” و زمین را بعد از آن (آسمان) گسترش داد (آیه30 سورۀ نازعات) عكس آن به دست مى‏آید كه خلقت زمین بعد از آسمان است. بر این اساس آیا آفرینش آسمان ها جلوتر بوده یا زمین و کدام یک زود تر آفریده شد “؟

از سوی دانشمندان پاسخ هایی داده شده است كه در این جا به دو نمونه از آن اشاره می کنیم:

1 اساساً بین این دو آیۀ تعارضی وجود ندارد؛ زیرا كلمۀ “دحا” كه از ریشۀ “دحو” است به معنای آفرینش نیست، بلكه به معنای گسترش دادن است از این رو می شود آیۀ شریفه ناظر بر سه مرحله باشد:

الف. آفرینش ابتدایی زمین

ب. آفرینش ثانوی آسمان

ج. گسترش دادن زمین بعد از آفرینش آسمان

در روایتی می خوانیم كه همین سؤال از عمرو بن عبید و حسن بصرى شده كه آنها در پاسخ گفته‏اند: از كلمه “دَحاها” فقط گسترش زمین استفاده می شود نه آفرینش آن و ممكن است ترتیب آفرینش چنین بوده باشد كه اول زمین خلق شده و پس از آن آسمان ها و سپس گسترش زمین[1].

پس باید گفت كه منظور این نیست كه آفرینش زمین پس از آسمان بوده است؛ بلكه منظور این است كه گسترش زمین و آماده سازى آن براى زندگى، پس از آفرینش آسمان ها بوده و این مانع از آن نیست كه زمین قبل از آسمان آفریده شده باشد[2].

2. گرچه كلمه “ثم” در تأخیر و ترتیب زمانى ظهور دارد، اما این ظهور در همه جا نیست.

صاحب تفسیر مجمع البیان می فرماید: ممكن است بگوییم كلمه “ثم” همه جا براى تأخیر و ترتیب زمانى نیست (همان طورى كه در ادبیات عرب نظایر فراوان دارد).

و این كلمه در این جا فقط براى تذكر و یادآورى نعمت هاى خدا است و نظرى به تقدم و تأخّر خلقت زمین یا آسمان ندارد.[3] بلکه غرض برشمردن تعداد نعمت است؛ مثلا یكى از ما می گوید: “الم اطعمك ثمّ كسوتك ثمّ اعطیتك ثمّ حملتك”، آیا من تو را طعام نکردم و جامه ندادم و بخشش نکردم و اسب ندادم، و این می تواند درست باش حتی اگر آنچه را مقدّم گفته، مؤخّر انجام داده باشد؛ چرا كه نظر او به تقدیم و تأخیر نیست، بلكه نظر او به تعداد است.[4]

به هرحال این كلام را خداوند در مقام امتنان فرموده است[5] و از این جهت می توان گفت که كلمه “ثم” در جملۀ “ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ” به معناى تأخیر زمانى نیست، بلكه به معناى‏ تأخیر در بیان و ذكر حقایقى پشت سر هم است.[6]


[1] طبرسي، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏1، ص 114، انتشارات فراهانى، تهران، چاپ اول،1360 ش؛ ابوالفتوح رازى، حسين بن على، روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، ج ‏1، ص 191، بنياد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، 1408 ق‏.

[2] جعفرى، يعقوب، ‏كوثر، ج ‏1، ص 113.

[3] ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏1، ص 114.

[4] روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، ج ‏1، ص 192.

[5] نک: طباطيايي، محمد حسين، تفسير الميزان، موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ج ‏1، ص 174، دفتر انتشارات اسلامى جامعۀ مدرسين حوزه علميه قم، قم، چاپ پنجم، 1374 ش،.

[6] مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏1، ص162 و 163و 164، دار الكتب الإسلامية،  تهران، چاپ اول، 1374 ش.