کپی شد
تفاوت (عقل انسان) با عقل اول
در بیان فرق بین عقل انسان و آن چه که در این حدیث شریف نبوی (“اول ما خلق الله العقل”)[1]، به عنوان اولین مخلوق خدای تبارک و تعالی وارد شده است، باید گفت، عقلی که در وجود انسان است یکی از قوای نفس و یک حجت درونی است که با آن تفکر و تعقل و اندیشه می کند و انسان را در مسیر کمال رهبری می نماید.
در مقابل، عقل دیگری وجود دارد که، جوهرى است كه هم ذاتاً مجرد است و هم فعلاً، نه خودش جوهر مادى و جسمانى است و نه براى انجام دادن كارهايش محتاج است به اين كه با بدن يا جسمى همانند بدن مرتبط باشد و آن را به منزله ابزارى به كار گيرد؛ چه در طبيعت و چه در ما وراء طبيعت. به اين نوع موجود مجرد، “مجرد تام” نيز مىگويند. عقل در موجودات طبيعت تأثير مىگذارد ولى خود به هيچ وجه از آنها تأثير نمىپذيرد. اساساً موجود مجرد تام، ثابت محض است و هيچ نوع تغيير و تغير و حركتى در آن راه ندارد و چون زمان، اندازۀ حركت و تابع آن است، پس مجرد تام، از زمان هم فارغ است و نسبت دادن زمان به آن بىمعنا است.[2]
البته همان گونه كه جهان آفرينش و عالم مخلوقات از يک جهت به سه عالم كلى ماده و مثال و عقل تقسيم مىشود، ادراكات انسان نيز به ادراک حسى و خيالى و عقلى (كلى) تقسيم شده و نفس انسانى در هر مرتبهاى از ادراک، با عالم مناسب همان مرتبه، ارتباط برقرار مىنمايد؛ از اين رو نفس و قوه ادراكى انسان در مرتبه ادراک كليات با عالم مجردات محض (عالم عقل) در ارتباط بوده و به تناسب ظرفيت وجودى خود از آن عالم، كسب فيض مىنمايد.[3]
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 1، ص 96، موسسه الوفا، بیروت، 1404ق.
.[2] عبودیت، عبدالرسول، در آمدى بر فلسفه اسلامى، ص 186، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره).
.[3] بداية الحكمة، مرحله يازدهم، فصل دوم، ص 143 – 140 و مرحله دوازدهم، فصل نهم، ص 172 و 171؛ نهاية الحكمة، مرحله يازدهم، فصل سوم، ص 246 – 243 و مرحله دوازدهم، فصل نهم، ص 313 و 323؛ اسفار، ج 1، ص 303، ج 7، ص 276 – 262؛ مصباح یزدی، محمد تقی، تعليقة نهاية الحكمة، ش 335 و 460.