کپی شد
تفاوت در خلقت موجودات
روشن است که بین موجودات تفاوت هایی وجود دارد حال جای این پرسش است که سؤال شود سرّ این تفاوت در چیست و چرا موجود یکسان آفریده نشدند؟ برای دریافت جواب توجه به چند نكته ضروری به نظر می رسد:
اولاً: شکی نیست كه این عالم نظم دارد و نظم آن ذاتی است. و بین اجزای آن رابطۀ حقیقی برقرار است؛ مثل مراتب اعداد. در اعداد میبینیم كه عدد (یك) قبل از عدد (دو) و عدد (دو) قبل از عدد (سه) و بعد از عدد (یك) است. همچنین هر عددی غیر از عدد یك، بعد از عددی و قبل از عدد دیگری است. هر عددی مرتبهای را اشغال كرده و در مرتبه خود احكام و آثاری دارد و مجموع اعداد كه محدود به حدی نیستند نظامی را به وجود آوردهاند. این نظم و نظامی كه در مراتب اعداد وجود دارد ذاتی اعداد است. همین نظم ذاتی در میان مخلوقات در جهان هستی نیز حاكم است. یعنی این طور نیست كه خداوند مجموعهای از اشیا را خلق كرده باشد، ولی هیچ رابطۀ واقعی میان آنها نباشد، بعد آنها را به صف كشیده باشد و یكی را پشت سر دیگری قرار داده باشد.
ثانیاً: نظامی كه در جهان هستی حاكم است، نظام احسن است. یعنی هرچه در این جهان است در نهایت نیكویی و در بهترین حالات خلق شده است، به طوری كه بهتر از این تصور نمیشود. و قرآن كریم در این باره میفرماید: “او همان كسى است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد …”.[1]
ثالثاً: یك سری قوانین كلی بر این نظام هستی حاكم است كه خداوند متعال طبق آن قوانین جهان هستی را اداره میكند و هرگز كاری را خارج از این قوانین انجام نمیدهد و هیچ تغییر و تبدیلی هم در این قوانین راه ندارد. چنانچه قرآن می فرماید: “هرگز در سنت خدا تغییری نخواهی یافت”.[2]
رابعاً: یكی از قوانین این عالم قانون علت و معلول است. كه به موجب آن قانون هر موجودی در نظام هستی جایگاه و مقام معلومی دارد. نبودن قانون علت و معلول به معنای این است كه هر موجودی بتواند منشأ ایجاد هر چیزی شود و ممكن باشد كه هر معلولی به جای هر علت وهر علتی به جای هر معلول بیاید ؛ مثلاً اثر شعله كبریت با اثر شعله خورشید یکی باشد و حال این كه این طور نیست.
حكومت قانون علت و معلول بر جهان به وضوح نمایان است چرا که هر معلولی علت خاص خود را دارد و هر علتی اثر و معلول خود را دارد و مراتب موجودات هستی از قبیل مراتب قرار دادی و اعتباری رایج در مناسبات اجتماعی نیست كه فرقی نداشته باشد كه فلان رئیس مرؤوس شود، یا برعكس؛ اما مراتب موجودات هستی مراتب حقیقی و واقعی است که بر اساس آن گوسفند نمی تواند انسان باشد و انسان هم نمی تواند گوسفند یا نبات باشد. چرایی این جا معنا ندارد كه چرا یكی گیاه، یكی انسان و یكی حیوان خلق شده است. در یك كلمه باید گفت تفاوت موجودات جهان ذاتی آنها و لازمۀ نظام علت و معلول است.[3]
بنابراین این که گفته شده است هر موجود بر حسب لیاقتش خلق می شود، یعنی خداوند بر حسب ظرفیت و استعداد ذاتی اشیا آنها را خلق میكند. درجات و موقعیتهایی كه در آفرینش برای موجودات معین شده است كه یكی لیاقتش و ظرفیتش این باشد كه جز جمادات یا نباتات و یا غیره باشد، مانند پستهای اجتماعی(رئیس و مرئوس) نیست كه قابل تبدیل و تغییر باشد، بلكه این موقعیت ها مانند خواص اشكال هندسی ذاتی موجودات است. وقتی میگوییم خاصیت مثلث این است كه مجموع زاویههایش برابر با دو قائمه باشد و خاصیت مربع این است كه مجموع زاویههایش برابر با چهار قائمه باشد، به این معنا نیست كه به یکی خاصیت دو قائمه داشتن و به دیگری خاصیت چهار قائمه داشتن را اعطا كردهاند. و لذا نمی توان گفت:” كه چرا به مثلث ستم کرده و خاصیت 4 قائمه را ندادهاند یا بالعكس. “زیرامثلث جز همان خاصیت معین و همان ظرفیت معین نمیتواند داشته باشد.
مراتب موجودات جهان نیز همین طور است. این كه جماد رشد و درك ندارد، ولی گیاه رشد دارد و درك ندارد و حیوان هم رشد دارد و هم درك دارد، ذاتی مرتبه وجودی هر یک از آنهاست. نه آن كه همه اوّل یكسان بودهاند و بعد آفریدگار به یكی لیاقت و ظرفیت رشد و درك را داده، به یكی هیچ كدام را نداده و به یكی، یك جنبه را داده و به دیگری آن را نداده است. پس این تصور غلط است كه فکر کنیم خداوند ابتدا همه موجودات را به طور مساوی آفریده و بعد بعضی را بر بعضی دیگر برتری داده است. بلکه صحیح آن است که بگوئیم هر چیز در جهان، فقط گونهای خاص از وجود را میتواند بپذیرد و بس، كه خداوند هم همان خلقت را به او میدهد. همانگونه که بوعلی سینا میفرماید: خدا زردآلو را زردآلو نكرده، بلكه آن را (از اول به صورت زرد آلو) ایجاد كرده است.[4]
برای روشن تر شدن مسئله به این مثال توجه کنید:: یك خودرو از اجزای زیادی همچون پیچ ، مهرههای كوچك و بزرگ ، بدنه، موتور ، چرخ، چراغ و فرمان و…. تشكیل شده است. ولی این طور نبوده كه سازنده ابتدا تمام قطعات مساوی را یکسان تولید کرده و بعد یكی را فرمان و دیگری را چرخ و … قرار داده است بلکه از اول هریک از پیچ ، مهرههای كوچك و بزرگ ، بدنه، موتور ، چرخ، چراغ و فرمان و… را به طور جداگانه تولید کرده و هریک را در جای خود قرار داده است تا ماشین بتواند كار خودش را درست انجام دهد.
[1]. «الذي احسن كل شيء خلقَهُ»، سجده، 7.
[2]. «ولن تجدَ لسُنةِ تبديلاً». احزاب، 62.
[3]. مطهري، مرتضي، عدل الهي، ص 102 – 107، صدرا، چاپ 30، 1378.
[4]. «وما جعل اللهُ المشمشة * مشمشةً بل أوجدها».