کپی شد
تفاوت تقیه با دروغ
برخی به غلط یا از روی غرض ورزی تصور می کنند که تقیه مانند دروغ، اظهار امری بر خلاف واقع است. لذا این گونه استدلال می کنند که چون دروغ ناپسند و حرام است، پس تقیه نیز که نوعی دروغ است، مذموم و نکوهیده است.[1]
اما حقیقت این است که دروغ از اوصاف خبر است؛ یعنی وصف گفتاری است که به صورت جمله خبری بیان شده است. در حالی که تقیّه خبر نیست و حقیقت آن با حقیقت خبر متفاوت است. چرا که تقیه غالبا شکل عملی دارد؛ مانند سکوت کردن، چیزی نگفتن و نظایر آن. پس می توان گفت: دروغ مطابقنبودنِ خبر با واقع است، اما تقیّه خبر نیست تا با واقع مطابق نباشد، بلکه عملی است که موافق با وظیفه مکلّف و حکم ثانوى است، هرچند مخالف با حکم اوّلى باشد.[2] حُکم ثانَوی (حکم بعدی)، حکم شرعی جدیدی است که به دلیل ایجاد شرایط خاصی مثل اضطرار و عُسر و حرج، جایگزین حکم اولی موضوع میشود؛ مانند وجوب خوردن گوشت مردار در حالت اضطرار که در حال عادی حرام است.[3]
بر این اساس تقیّه، از جنس دروغ نیست. بعلاوه گاهی در شرایط خاص لازم است انسان دروغی را که مصلحت عمده ای در آن باشد، بگوید و در مقابل، حقیقتی را که در بیان آن فتنه ای ایجاد شود، کتمان کند.
البته باید دانست که هر دروغی را نمی توان مصلحتی نامید. همان گونه که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «کذب بد است مگر در دو مورد: 1. با دروغ شر ظالمی را از خود یا از دیگران دفع کند. 2. با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند».[4]
از مطالبی که گذشت می توان نتیجه گرفت: بخش کوچکی از انواع تقیه که به صورت گفتاری است، مصداق دروغ مصلحتی است و چون دروغ مصلحتی واقعی، جایز است، تقیه نیز جایز و در مواردی لازم خواهد بود.
[1]. ابن تيمية، احمد بن عبدالحلیم، مختصر منهاج السنة، مختصر کننده: الغنيمان، عبد الله بن محمد، ج 1، ص 30، دار الصديق للنشر والتوزيع، صنعاء، چاپ دوم، جمهوري يمن، 1426 ق / 2005 م؛ نرم افزار المکتبه الشامله.
[2]. در حال تقیّه، وظیفه عوض مىشود و حکم خدا بر طبق تقیّه قرار مىگیرد. این وظیفه اخیر ،یک «حکم ثانوى» (در مقابل حکم اوّلى قبل از تقیه) است. همانند دیگر احکام ثانویه از قواعد فقهی؛ مانند نفى ضرر، نفى حرج، اضطرار، اکراه و … استفاده می شود. در تمام این حالات، حکم واقعى عوض مىشود و حکم تغییر یافته، «وظیفه» به حساب مىآید. از این رو هر مسلمانی که وظیفه اش تقیه است باید رفتار خود را بر طبق آن قرار دهد؛ با استفاده از سایت اسلام کوئست سؤال 3022.
[3]. سایت ویکی شیعه.
[4]. شعيري، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 148.