Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

تعریف معرفت دينی

با توجه به معانی دین و معرفت می­توان واژه معرفت دینی را این گونه تعریف كرد؛ «معرفت دینی مجموعه شناخت­هایی است درباره ادیان الهی كه در بخش­های عقاید، اخلاق و احكام، و به عبارت دیگر در بخش های عقیدتی و ارزشی و به عبارت سوم هست­ها و بایدها یا نبایدها وجود دارد».[1]

این مجموعه از معارف در میان مسلمانان در علوم متعددی مانند فلسفه، كلام، حدیث شناسی، فقه، اصول، قرآن شناسی یا تفسیر متبلور شده است كه به نام علوم اسلامی شهرت دارد؛ مثلا پاسخ به این مسأله كه آیا خداوند برای پیامبر جانشینانی نصب كرده یا انتخاب آنها را به خود مردم واگذار كرده است، یک معرفت دینی است،  كه صحت و سقم آن باید بر اساس علم كلام مورد بررسی قرار گیرد.

البته باید توجه كرد كه وقتی گفته می­شود فهم یا معرفت دینی، مراد فهم هر شخص از دین یا متون دینی نیست، بلكه منظور از آن فهمِ عالمان دین، به صورت فهمی روشمند، متخصصانه و مضبوط است.[2] در واقع معرفت دینی مجموعه دستاوردهایی است كه علمای دین با پژوهش در منابع دینی یعنی كتاب و سنت و عقل و با استفاده از علوم دینی(اسلامی) به دست می­آورند. پس معرفت دینی امری است بشری و قائم به اذهان عالمان دینی، لذا مشتمل بر خطا و صواب و قابل نقص و كمال و اختلاف پذیر خواهد بود. بر خلاف خود دین كه تغییر و تحول در آن راه ندارد، چرا كه این دین، دین خاتم است و لذا نه اصل آن به دین دیگری قابل تبدیل است و نه این كه معارف و احكام آن با گذشت زمان دچار تغییر خواهد شد، و فقط ممكن است موضوعات احكام تغییر كند.

معرفت دینی امری متمایز از دین است. حال اگر شناخت ما از دین كامل باشد به گونه­ای كه در فهم آن از هر خطائی مصون باشیم، آنچنان كه در مورد معصومان (ع) این گونه است، در این صورت معرفت دینی ما مطابق با حقیقت دین خواهد بود و خواص آن را خواهد داشت.[3] پس معرفت دینی حضرات معصومان (ع) دقیقا مطابق با اصل دین است و لذا ملاک و معیار برای میزان مطابقت یا عدم مطابقت معرفت های دینی ما، معرفت دینی آنها است؛ یعنی هرچه قدر فهم ما از دین نزدیک تر به فهم معصومان (ع) از دین باشد، به واقعیت دین نزدیک تر است و این در صورتی است كه معصوم (ع) حاضر باشد. اما اگر معصوم (ع) غایب و خارج از دسترس ما باشد، در این صورت ملاک صدق و كذب برای معرفت­های دینی ما مانند دیگر معرفت­های بشری ما خواهد بود.[4]


[1]. حسین زاده، مبانی معرفت دینی، ص24.

[2]. كلام جدید، ص95.

[4]. حسین زاده، محمد، درآمدی بر معرفت شناسی و مبانی معرفت دینی، فصل دوم از بخش دوم.؛ برگرفته از سایت پژوهشکده باقرالعلوم.