کپی شد
تعریف لغوی دحو الارض
دحو در لغت؛ به معنای بسط، گستردن و گسترانیدن و نیز به معنای کشیدن و پهن کردن آمده است. همچنین به گستردن و برابر گردانیدن سنگریزه ها توسط باران و بزرگ شدن را دحو می گویند.[1] بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محل اصلی اش تفسیر کرده اند.[2]
ارض لفظ عربی است که معادل فارسی آن زمین می باشد.
[1]. دهخدا، لغت نامه دهخدا، واژه دحو؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 14، ص 251.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 308.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید