Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

تعارض احادیث شیعه با اعتقاد به خروج یمانی از عراق

نشانه‌های ظهور، از جذاب‌ترین و پرطرفدارترین و در عین‌حال از آسیب‌پذیرترین بخش‌های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده‌ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می‌شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه برای ورود خرافات، طمع شیادان و مدعیان دروغین را برای جعل و تحریف روایات، دو چندان می‌کند. ازاین‌رو، نظر به فقدان پژوهش‌های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی مطالب مستند از غیر مستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه‌های سوءاستفاده از این موضوع از میان برداشته شود.

کشور یمن، مکان خروج یمانی

روایات متعددی، مکان قیام یمانی و محل پیدایش جنبش او را از منطقه یمن، دانسته‌اند. از جمله امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «…  و خروجُ السفیانیِّ من الشامِ و الیمانیِّ من الیمن و خسفٌ بالبیداءِ»؛[1] «خروج سفیانی از شام و خروج یمانی از یمن و فرو رفتن [سپاه سفیانی] در سرزمین بیداء».

همچنین امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «… و خروجُ الیمانیِّ من الیمنِ …»؛[2] «… خروج قیام یمانی از یمن خواهد بود …».

روایت دیگری که مضمون یاد شده را تأیید می‌کند، حدیثی از امام باقر (علیه‌السلام) است: «… و خروجُ رجلٍ من وُلد عَمّی زیدٍ بالیمنِ»؛[3]  «… و قیام مردی از فرزندان عمویم زید در یمن».

آن حضرت در حدیث دیگری فرموده‌اند: «… ثم یسیرُ الیهم منصورُ الیمانیُّ من صنعاءَ بجنودِه …»؛[4] «… سپس منصور یمانی همراه سپاهیانش به سوی آنها روانه می‎شود …».

حتی در برخی از احادیث اهل سنت، به اطاعت اهل یمن از امام مهدی (علیه‌السلام)، اشاره شده است.

سید ابن طاووس در کتاب «التشریف بالمنن» به نقل از منابع حدیثی اهل سنت، چنین نقل می کند: «… وَ أَهْلُ الْیمَنِ حَتَّى یأْتُونَهُ فَیبَایعُونَهُ بَینَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَام‏ …»؛[5] «… اهالی یمن به سوی حضرت مهدی می شتابند و بین رکن و مقام در مکه و کنار خانه خدا، با ایشان، بیعت می کنند …».

در جای نقل می کند: «… وَ یطِیعُهُ أَهْلُ الْیمَنِ وَ تُقْبِلُ الْجُیوشُ أَمَامَهُ مِنَ الْیمَنِ …»؛ [6] «… اهالی یمن از ایشان (حضرت مهدی) اطاعت می‌کنند و سپاهیان یمن، پیشاپیش او حرکت می‌کنند …».

علاوه بر روایات فوق الذکر، حدیث دیگری از امام صادق (علیه‌السلام)، که بالتضمن[7]، اشاره به خروج یمانی از یمن، دارد، به نظر می رسد نیز مؤید بسیار خوبی برای این دیدگاه مشهور است که خروج یمانی، از منطقه یمن، خواهد بود. متن حدیث به نقل از امالی شیخ طوسی، چنین نقل شده است: «… الیمانیُّ یَتوالی علیاً و هذا یَبرَأُ منه …»؛[8] «… یمانی از محبّان و پیروان حضرت علی است، ولی این شخص (عبدالله بن یحیی الحضرمی، در زمان امام صادق (علیه‌السلام)، از یمن، قیام کرد)‌ از امام علی برائت می‌جوید …».

علاوه بر اینها، در روایتی، محل قیام شخصی که چشمان سفیانی را از کاسه درمی‌آورد، از صنعاء در یمن، معرفی شده است. از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده است: «… أنّی یخرج ذلک و لمّایخرج کاسرِ عَینَیه بصنعاء …»؛[9]

«… کجا و چگونه سفیانی خروج می‌کند در صورتی که آن کس که چشم او را از کاسه در می‌آورد، هنوز از صنعا خروج نکرده است …».

همان‌طور که گذشت، شخصیت یاد شده (سفیانی) به قرینه سایر روایاتی که از هم‌زمانی و درگیری یمانی با سفیانی یاد کرده‌اند، همان یمانی است.  علاوه بر آن، برای تأیید این موضوع می‌توان از روایاتی که در منابع اهل سنّت آمده و به خروج قحطانی از یمن تصریح کرده اند، به عنوان مؤید، در مکان خروج و قیام یمانی، بهره برد.

بنابراین، در مجموع، به نظر می‌رسد، خروج و قیام یمانی، از کشور یمن، صحیح باشد و ایفای نقش یمانی، در کشور عراق، که مورد ادعای پیروان «احمد الحسن بصری»، می باشد، تصور اشتباهی است.

البته در برخی روایات دیگر، در خصوص موقعیت جغرافیایی قیام یمانی، علاوه بر صنعاء، به شهرهایی هم‌چون: عدن، كنده و منطقه ابین، نیز اشاره رفته است. البته روایات صنعاء، مستفیض[10] بوده، از طریق شیعه و سنّی نقل شده است[11] گفته می‌شود، شاید منظور از نام‌های مختلف برای نقطه آغازین قیام، همانا تحدید پایتخت قیام (منطقه یمن)، باشد چنان‌كه از ایران نیز با نام‌هایی همچون خراسان، قم، طالقان و… یاد شده است، که همگی اشاره به منطقه ایران دارند، امّا بیشتر این روایات بر خراسان و قم، متمركز است.

بنابراین، برخی از نویسندگان، بر این باور هستند که واژه «یمانی» به تنهایی علاوه بر دلالت بر انتساب این شخصیت به یمن، بر آغاز جنبش او از یمن نیز، دلالت می‌کند. لذا هم‌چنان‌که بر اساس فهم عرفی قیام خراسانی به معنای قیام شخصی خراسانی از ایران است، قیام یمانی نیز به معنای قیام مردی یمنی از یمن است.[12] به تعبیر دیگر، اطلاق واژه یمانی به شخصیت مورد نظر صرفاً بیان تابعیت او نیست، بلکه محل قیام او نیز هست. بر این اساس، از تمامی روایاتی که بر قیام یمانی دلالت داشتند، می‌توان به شروع قیام یمانی، از یمن نیز پی برد.[13]

دیدگاه اکثریت و مشهور، که ناظر به خروج یمانی از یمن است، به تنها روایتی که به درگیری یمانی با سفیانی در عراق و کوفه، اشاره دارد، به دیده شک و تردید می‌نگرد و جنگ یمانی به همراه خراسانی[14] با سفیانی در عراق و کوفه را به دلیل ضعف سند و تعارض با روایات متعدد دیگر، معتبر نمی‌داند.[15] اکثریت و مشهور، معتقد هستند، بعد از شهادت نفس زکیه در مکه که  توسط عوامل حکومت بنی فلان در حجاز (عربستان)، به شهادت می‌رسد، لشکر یمانی از یمن به سمت حجاز (عربستان)، حرکت می‌کند. بنابراین ایفای نقش نظامی لشکر یمانی در کشور عراق، بسیار بعید و آنچه از روایات استفاده می‌شود، صرفا جنگ یمانی با سفیانی، بدون تعیین منطقه درگیری، ثابت است و نمی توان به درگیری یمانی با سفیانی، در عراق، قاطعانه نظر داد.

 کشور عراق، مکان خروج یمانی

در مقابل قول مشهور، که به خروج یمانی از یمن و صنعاء اعتقاد دارند، دیدگاهی نادر، به خروج یمانی از کشور عراق، اعتقاد دارد. معتقدان به این دیدگاه می گویند‌: روایات شیعه، برای یمانی، تنها عملیات جنگی و درگیری با سفیانی در کوفه و کشور عراق را گزارش کرده اند. از طرفی اگر یمانی از کشور یمن باشد، چگونه می تواند از کشور وسیعی همچون کشور حجاز (عربستان) عبور کند و به عراق و کوفه برسد؟ مضاف بر اینکه نظام ناصبی و دشمن اهل بیت تا آخرین روزهای منتهی به قیام حضرت در کشور عربستان، دوام دارد، هر چند حکومت‌شان، متزلزل شده است. شاهد بر این قضیه، اینکه، نفس زکیه تنها 15 روز قبل از ظهور، در مکه به دست عوامل حکومت ناصبی حجاز و کشور عربستان، به شهادت می‌رسد، نفس زکیه که آخرین علامت ظهور، بعد از قیام یمانی، می‌باشد. پس نشان می‌دهد که نظام ناصبی و دشمن اهل بیت در عربستان، تا روزهای آخر ظهور و قیام امام، دوام دارد. هر چند که حکومت‌شان متزلزل شده است. در حدیثی از امام علی (علیه‌السلام)، موضوع شهادت نفس زکیه در مکه و در کنار کعبه، توسط نظامیان حکومت بنی فلان در عربستان، چنین نقل شده است: الا اخبرکم بآخر ملک بنی فلان؟ قلنا: بلی یا امیرالمؤمنین، قال قتل نفس حرام، فی یوم حرام، فی بلد حرام عن قوم من قریش و الذی خلق الحبه، و برأ النسمه ما لهم ملک بعده غیر خمس عشره لیله … . [16]

آیا شما را از زمان به پایان رسیدن سلطنت خاندان بنی فلان خبر ندهم؟ گفتیم: آری ای امیر مؤمنان؛ حضرت فرمودند: هنگام کشته شدن شخصی بی‌گناه در روز حرام در ماه حرام از خاندان قریش. قسم به آن‌که دانه را شکافت و آدمی را آفرید، پس از آن، بیش از پانزده شب حکومتشان طول نخواهد کشید … .

در این روایت، به شهادت نفس زکیه از نشانه‌های حتمی ظهور، توسط نظامیان حکومت بنی فلان، در بلد حرام (مکه)، در ۲۵ ذی الحجه، ۱۵روز قبل از ظهور و قیام علنی امام مهدی (علیه‌السلام) (در عاشورای ماه محرم)، اشاره شده است. همچنین در این روایت، امام علی (علیه‌السلام)، صراحتا به پایان ملک بنی فلان و نابودی سلطنت خانوادگی بعد از به شهادت رساندن نفس زکیه در کشور حجاز (عربستان) و شهر مکه، اشاره کرده است.

 حال با این توصیف که عربستان و لشکر نظامی بنی فلان تا آخرین روزهای قبل از ظهور، در حکومت حجاز، حضور دارند؛ پس چگونه است حال لشکر یمانی که طبق روایتی، با لشکر هفتاد هزار نفری، برای عبور از کشور وسیع حجاز و رسیدن به کشور عراق؟ آیا نظام ناصبی عربستان، اجازه خواهد داد؟ در حالی‌که همانطور که ذکر شد، نظامیان حکومت بنی فلان در حجاز، نفس زکیه را به شهادت می رسانند. پس در آستانه ظهور امام عصر (علیه السلام)، مرزهای عراق، از سمت غرب، در اشغال سفیانی و از سمت جنوب در اختیار نظام ناصبی و دشمن اهل بیت در کشور عربستان است. چگونه لشکر یمانی، می تواند از یمن، با عبور از عربستان، وارد عراق شود؟ مضاف بر اینکه، در روایات اهل بیت، اشاره ای و یا تصریحی به حضور یمانی در حجاز برای کمک و تسهیل در امر ظهور حضرت، نشده است.[17]

 مؤید این دیدگاه، در روایتی «مرسله[18]»، از امام علی (علیه‌السلام)، نیز نقل شده است که بعد از جرائم سفیانی در کوفه و نجف، و عبور از خطوط قرمز شیعیان، سپاه خراسانی و یمانی، به سفیانی حمله ور می‌شوند: «… فَبَيْنَمَا هُمْ عَلَى ذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ خَيْلُ الْيَمَانِيِّ وَ الْخُرَاسَانِي ….ن؛‏[19]  «… و در این هنگام (بعد از حمله سفیانی به کوفه و نجف)، سپاه یمانی و خراسانی، حمله ور می‌شوند …» .

طبق این روایت، یمانی از عراق خروج خواهد کرد. اما ممکن است اصلیت وی، از یمن باشد.

پاسخ:

 اعتقاد به خروج یمانی از عراق، با انبوه احادیث شیعه، تعارض دارد؛ چون این دیدگاه معتقد است که یمانی از عراق خروج خواهد کرد، روایت‌های مختلف و متعدد دیگر که خروج یمانی را از صنعاء و یمن، معرفی کرده‌اند، را به گونه‌ایی تأویل و تفسیر می‌کنند و یا این‌که این روایات متعدد را دچار ضعف سند و عدم حجیت منبع، می‌دانند[20] که البته پذیرش این قول، و خروج یمانی از عراق، به دلیل مخالفت با دیدگاه مشهور و تعارض با روایات متعدد دیگر، ناممکن است.

 به هر حال، آنچه مهم است صرف‌نظر از انتخاب یکی از این دو دیدگاه، جنگ یمانی با سفیانی، ثابت است، صرف‌نظر از اینکه یمانی از یمن می‌باشد و یا عراق. و اما منطقه و جبهه ‌درگیری میان سفیانی و یمانی، کجا می‌باشد؟ به نظر می‌رسد با قبول دیدگاه مشهور، منطقه درگیری یمانی با سفیانی، مناطق شام (سوریه) و یمن، هستند. زیرا هر یک از این دو منطقه، دارای موقعیت جغرافیایی و لجستیكی خاصّی هستند. منطقه شام و سوریه، طبق احادیث، محلّ تجمع گروه‌های تندرو و ضدّ اهلبیت به رهبری سفیانی است. جدا از این، یهودیان نیز نزدیک آنجا هستند و در تحركات سفیانی، بی‌تأثیر نیستند. و منطقه یمن، نیز به عنوان ذخیره الهی، دور از مناطق و تجمع دشمنان اهل بیت، محلی برای پیشروی نیروهای شیعه برای رسیدن به مکه و یاری امام عصر(عج)، می باشد.[21]

[1] . صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ص 331.

[2] . همان، ص 328.

[3] . سید بن طاوس، فلاح السائل، ص 171.

[4] . مروزی، نعیم بن حماد، كتاب الفتن، ص 174.

[5] . . سید بن طاوس ,علی بن موسی، التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن‏، ص 281.

[6] . همان، ص 295.

[7] . دلالت تضمنی، از انواع دلالت لفظی و مقابل دلالت مطابقی و التزامی بوده و عبارت است از دلالت لفظ بر بخشی از معنای موضوعله خود؛ به بیان دیگر، دلالت لفظ بر جزء معنای خود را دلالت تضمنی می نامند، مانند: دلالت لفظ بیع بر تملیک ، در حالی که بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم، یا مانند: دلالت انسان بر حیوان یا ناطق، در حالی که انسان به معنای حیوان ناطق است، و یا مانند: دلالت لفظ کتاب بر صفحه و یا جلد آن، برگرفته از ویکی فقه

[8] . صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص 661.

[9] . نعمانی، ….، الغیبة، ص 388.

[10] . اگر در خبر واحد، در هر طبقه از سند حداقل سه راوی وجود داشته باشد، به آن خبر مستفیض گفته می‌شود. برگرفته از ویکی شیعه

[11] . ر.ک: فتلاوی، …..، رایات الهدی و الضلال فی عصر الظهور، ج ….

[12] . محمد سند، …..، فقه علائم الظهور، ص 29 ـ 28.

[13] . ر.ک: تبریزیان، ……، العد التنازلى في علائم الظهور المهدي‏، ص 165 – 178.

[14] . سید خراسانی از افرادی است که در روایات نشانه‌های ظهور امام مهدی(عج) به او اشاره شده و از یاوران ایشان دانسته شده است. در برخی روایات عنوان شده که وی نشانه‌ای در دست راست دارد و به همراه لشکر خود به فرماندهی شعیب بن صالح، همزمان با سفیانی به سمت کوفه حرکت کرده، لشکر سفیانی را شکست می‌دهد. برگرفته از ویکی شیعه

[15] . کورانی، …..، الیمانیون قادمون، ص 131.

[16] . الغیبۀ، ص 258.

[17] . سایت جلال الدین علی الصغیر، سوال 188.

[18] . حديث مرسل- اصطلاحى در علم درایه و- حديثى است که راوی، آن را از معصوم نشنيده، ليکن بدون واسطه از وى نقل کرده باشد و يا با واسطه نقل کرده، امّا واسطه را فراموش کرده و به فراموشی تصریح نموده و يا از روى عمد يا سهو آن را نياورده باشد و يا واسطه را با ابهام ذکر کرده باشد، مانند تعبير «عن رجلٍ» يا «عَن بعض اصحابنا»؛ واسطه حذف شده يکى باشد يا بيشتر.، برگرفته از ویکی فقه

[19] . مجلسی، …..، بحارالانوار، ج 52، ص 274.

[20] . جلال الدین علی الصغیر، علامات الظهور بحث فی فقه الدلالۀ، ج 2، ص 290 – 344.

[21] . گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز- مصطفی امیری.