searchicon

کپی شد

تبعید ابوذر غفاری به ربذه

بعد از اینکه ابوذر در شام شروع به انتقاد از بی عدالتی حاکمان نمود، معاویه عثمان را در جریان کارهای ابوذر قرار داد و در نهایت عثمان، ابوذر را فراخوانده او را این چنین مورد خطاب قرار داد: تو مى خواستى در شام فتنه انگيزى كنى، چون فتنه را دوست مى دارى؟! تو در نظر داشتى شام را بر ضد ما بشورانى. ابوذر گفت: تو هم به روش گذشتگان برگرد تا كسى درباره تو سخن نگويد. عثمان گفت: اى بى مادر تو را با اين كارها و سخنان چه كار! ابوذر گفت: من فقط قصد امر به معروف و نهى از منكر دارم و اين را وظيفه خود مى دانم.

در اين هنگام عثمان خشمگين شد و گفت: من با اين پير مرد دروغگو! چه كنم؟ آيا او را كتک بزنم، زندانى كنم، او را بكشم و يا از سرزمين اسلام دور سازم؟ او بين مسلمانان تفرقه ايجاد كرده و نظم جامعه را بر هم مى زند. اينک نظر خود را در اين باره بگوييد. على (عليه السّلام) كه در آن مجلس حضور داشت، فرمود: او مانند مؤمن آل فرعون شما را نصيحت كرد. عثمان از سخنان او ناراحت شد و سخنانى گفت. على (عليه السّلام) هم پاسخ درشتى به او داد. در این هنگام عثمان اعلام كرد كسى حق ندارد پاى صحبت ابوذر بنشيند، يا با او در يک جا گرد آيد و با او سخن بگويد. ابوذر مدتى در مدينه توقف كرد تا اینکه بعد از چندى بار ديگر او را نزد عثمان بردند. وی هنگامى كه مقابل عثمان قرار گرفت، گفت: اى عثمان مگر تو رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) را نديدى؟ مگر تو ابو بكر و عمر را مشاهده ننمودى؟ آيا كارهاى تو مانند آنها است؟ تو مانند آنان با مردم رفتار مى كنى؟ تو با من مانند جبّاران رفتار مى كنى و زبان زور و رفتار خشونت بار را با من پيشه كرده اى.

عثمان گفت: از شهرهاى ما بيرون شو. ابوذر گفت: من از همسايگى شما بيزارم كجا بروم؟ گفت: هر جا مى خواهی برو. ابوذر گفت: به شام مى روم كه‏ سرزمين جهاد و مبارزه است. عثمان گفت: من تو را از شام خواستم كه در آن جا فساد نكنى، بار ديگر تو را به آنجا برگردانم؟ ابوذر گفت: به عراق مى روم. عثمان گفت: آن جا نمى توانی بروی؛ زيرا مردمان آن جا همواره با واليان در ستيز و مخالفت هستند و اهل شبهه و ايراد مى باشند.

ابوذر گفت: پس به مصر می روم. گفت: خير آن جا هم جاى شما نيست. گفت: پس كجا بروم؟ گفت: به باديه برو. گفت: بعد از هجرت بار ديگر باديه نشين شوم و مانند اعراب زندگى نمايم؟ گفت: آرى، ابوذر گفت: پس به باديه نجد می روم. گفت: تا شرق دور برو، دورتر و هر چه دورتر! برو و در ربذه سكونت كن. ابوذر هم به طرف ربذه رفت.[1]

تبعید ابوذر توسط عثمان به ربذه امری است که نیازی به سند ندارد و قبر ایشان در «ربذه»، خود بیانگر خشم حکومت بر این صحابی جلیل القدر بوده است. با این حال برخی در صدد انکار چنین امری برآمده و بیان نموده اند که سکونت ابوذر در ربذه بر اساس اختیار خویش بوده است. در برخی از کتب متقدمین و متأخرین از صاحبان کتب تاریخ و سیره و تفسیر و تراجم و انساب، داستان تبعید این صحابی به ربذه به چشم می خورد.[2]

در برخی از کتب تفسیری نیز در ذیل آیه 34 از سوره توبه به داستان تبعید ابوذر اشاره شده است.[3]

[1]. ثقفى كوفى، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقيق، حسینی ارموی، جلال الدين، ص 366 و 367.

[2]. ابن هشام، عبد الملک، السيرة النبوية، ترجمه، رسولی، هاشم، ج 5، ص 205؛ كاتب واقدى، محمد بن سعد؛ طبقات الكبرى، ترجمه: مهدوی دامغانی، محمود، ج 4، ص 234؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری،‌ ج 2، ص 184؛ ابن الاثیر،‌ عزالدین،‌ الکامل، ج 1، ص 342؛ ابن عبدالبر، يوسف بن عبد الله‏، الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، تحقيق: بجاوى، على محمد، ج 1، ص 75؛ ابن أثير جزری، علی بن محمد؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 1، ص 190.

[3]. طبری، تفسیر الطبری، ج14،ص227، مؤسسة الرسالة؛ السیوطی، الدر المنثور، ج 4، ص 180، دار الفکر؛ ابن کثیر، تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 142، رازی، فخر الدین، دار طیبة؛ تفسیر الکبیر، ج1، ص 2207، دار إحياء التراث العربى.