Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

تاریخ سیاسی سلیمان بن صرد خزاعی

هنگامی‌که معاویه حکومت را به دست گرفت؛ برای آن‌که بتواند پایه‌های حکومت خویش و بنی امیه را محکم کند، می‌بایست دشمنانش را از سر راه بردارد و محل اجتماع مخالفان او بی‌ شک و تردید شهر شیعه‌پرور کوفه بود؛ لذا افرادی چون رشید هجری، حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی باید شهید شوند و زیاد بن ابیه نیز بهترین عامل برای این جنایات هولناک است. معاویه در مدت کوتاهی هزاران تن از شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) را که ساکن شهرهای کوفه و بصره بودند، کشت و یا زندان و تبعید کرد.[1] ایجاد جو رعب و وحشت در شهر کوفه، امکان هرگونه تحرکی را از شیعیان سلب می‌کرد. بعد از مرگ معاویه و از بین رفتن قدرت شیطانی او، شیعیان کوفه به رهبری پنج تن از یاران باوفای امام علی (علیه السلام) اولین نامه‌ها را به امام حسین (علیه السلام) نوشتند تا شاید بتوانند با ایجاد نهضتی فراگیر از علویان، حکومت اهل بیت (علیهم السلام) را احیا کنند که با آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، شرایط عوض شد و افرادی چون مسلم بن عقیل، هانی بن عروه، رشید هجری، میثم تمار و عده‌ای دیگر شهید[2] و بزرگوارانی چون سلیمان بن صرد محبوس شدند و بدین ترتیب راهبران نهضت علوی کوفه نتوانستند امام زمان خویش را یاری کنند و نهضت علویون کوفه دچار شکست سختی شد و امام (علیه السلام) در کربلا شهید شد.[3]

طرفداران پاک‌باخته علوی که قیام‌شان، با شهادت پیشوای‌شان به شکست انجامیده بود، اندوهبار بودند، اما به هیچ وجه ناامید نشدند؛ لذا عده‌ای از شیعیان امام علی (علیه السلام) برای احیاء حکومت دینی به سراغ پنج تن از بزرگان شیعه کوفه رفتند[4] که از اسارت ابن زیاد آزاد شده بودند. این گروه که نام خود را “توابین” نهادند، می‌گفتند شهادت امام حسین (علیه السلام) و زنده ماندن آنها گناهی است نابخشودنی که تنها با شهادت آنها یا به دست آوردن حکومت طرفدار اهل بیت (علیهم السلام) قابل جبران است. اینان از سال ۶۱ هجری (سال شهادت امام حسین (ع)) به جمع‌آوری نیرو و سلاح پرداختند.[5]

 

[1]. حسینی میلانی، سید علی، نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار، ج ۱۵، ص ۳۰.

[2]. حسینی جلالی، سید محسن، فهرس التراث، ج ۱، ص ۶۶. میثم تمار نیز ابتدا با مختار در زندان بود که به مختار گفت: تو زنده خواهی ماند. میثم به دست عبید الله بن زیاد کشته شد. وی نیز از جمله کسانی است که در نهضت خونبار حسینی فعالیت می‌کرده است. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱۹، ص ۱۰۰.

[3]. سلیمان از یاری امام حسین (ع)عاجز شد، ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج ۴، ص ۴۸۲. ان هؤلاء التوابین اکثرهم لم یکن مخلی السرب لینصره بل کان محجور علیه من قبل ابن زیاد و اتباعه و کان لایمکنه الوصول الیه الا بشدة اعیان الشیعه، امین، سید محسن، ج ۱، ص ۵۸۶، عجز سلیمان عن نصرة الحسین… و ابراهیم الاشتر و صعصعة و امثالهم لم یکن لهم سبیل الی نصرة الحسین لانهم کانوا معلولین فی الحبس…، نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال، ج ۴، ص ۱۳۷.

[4]. این پنج تن عبارتند از: سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبة فزاری، عبدالله بن سعد بن نفیل ازدی، رفاعة بن شداد بجلی و عبدالله بن وال تمیمی، مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۳۵۵.

[5]. بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۳۵۵؛ روحانی، سید حمید، مقاله «سلیمان بن صرد خزاعی»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج ۵، ص ۳۳۷-۳۳۸؛ سایت امامت پدیا.