searchicon

کپی شد

تأسیس جامعة (دانشگاه) الأزهر مصر

تاسیس جامع الأزهر مصر به دوران حکومت فاطمیان باز می‌گردد. فاطمیان از بزرگ‌ترین سلسله‌های حکومتی آفریقای شمالی بودند که دارالخلافه‌ای در برابر دارالخلافه بغداد تأسیس کردند. خلفای فاطمی از شیعیان اسماعیلی به شمار می روند. این دانشگاه چون تاجی بر سر افتخارات فاطمیان می درخشد.

بنیان گذار جامع الأزهر، «جوهر کاتب صقلی» سردار نیرومند المعزّ لدین الله؛ چهارمین خلیفه فاطمی است که در پی فتح مصر، شهر قاهره را ساخت و مسجد الأزهر را نیز در جنوب شرقی و سوی قبله  قصر خلیفه در میان محله  ترک و دیلم بنا نهاد.[1] بنای الأزهر در 24 جمادی الاول سال 359 ق آغاز و در 7 رمضان 361 ق، پایان یافت و در همان ماه رمضان، نخستین نماز جمعه توسط ابو تمیم؛ المعزّ لدین الله در آن اقامه شد.[2]

بدین ترتیب پایدارترین یادگار سلسله فاطمی و یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های جهان تأسیس گردید. همان طور که قاهره نخستین پایتخت تشیع اسماعیلی بود، الأزهر نیز نخستین جامع بود که شعار تشیع اسماعیلی در آن آشکار شد و خطبه به نام امام علی (علیه السلام) و امامان اسماعیلی قرائت شد.[3] برخی نیز از آن به عنوان جامع مشهور مصر و نخستین مسجدی که در قاهره تأسیس شد یاد می کنند.[4]

نگاهی گذرا به تاریخچه دانشگاه الأزهر این واقعیت مهم را آشکار می سازد که در طول تاریخ بیش از هزار ساله آن، افت و خیزهای بسیار گسترده‌ای در این مجموعه علمی ـ فرهنگی رخ داده است. گاهی مروج مذهب شیعه بود، گاهی اهل سنت، گاهی در اوج عزت و عظمت و گاهی در قعر انحطاط و رکود، و همین عوامل باعث شده که اهل تحقیق این دانشگاه را جزو مهم‌ترین دانشگاه‌های جهان قلمداد نمایند.

در الأزهر ابتدا فقط امور مذهبی شیعیان انجام می شد، ولی به زودی این مسجد مرکز تعلیمات عالی تشیع گردید. این تحول به چند دلیل روی داد:

1ـ تبلیغ و ترویج اصول مذهب شیعه اسماعیلی؛

2ـ تأسیس نظام قضایی مستقل شیعه و تربیت حکام و قضات و فقهای شیعی؛

3ـ پرورش داعیان و مبلغان کار آزموده برای عزیمت به جهان اسلام و فراهم نمودن زمینه براندازی حکومت عباسی.[5]

مبانی اعتقادی شیعه اسماعیلیه در این دوران بر اساس عقاید نعمان بن محمد، معروف به «قاضی نعمان»، مبتنی گردیده است. او فقیهی مالکی بود که بعدها به شیعه گرایش پیدا کرد و آثاری در فقه اسماعیلی نگاشت. او هم چنین ردی بر فقه ابوحنیفه، مالک و شافعی نوشت و با تألیف کتاب «اختلاف الفقهاء»، مذهب اهل بیت (علیهم السلام) را براساس مبانی اعتقادی شیعه اسماعیلیه استوار ساخت.

در دوران حکومت العزیز بالله؛ فرزند و جانشین المعز بالله، نیز بر رونق الأزهر افزوده شد. در سال 378 ق، وزیر ابوالفرج یعقوب بن یوسف با موافقت خلیفه برای گروهی از فقیهان، حقوقی برقرار کرد و برای زندگی آنان در کنار جامع، خانه‌ای ساخت و کمک‌های مالی فراوانی نمود.

آن گاه که نوبت به حکومت الحاکم بأمرالله رسید، وی مسجدی جدید ساخت که به نام او «جامع الحاکمی» شهرت یافت. او سنت ایراد خطبه و اقامه نماز جمعه را که به جامع الأزهر اختصاص داشت، برهم زد و در جوامع دیگر نیز نماز جمعه را برپا می کرد.  این همه نوسازی‌ها، اهدای هدایای ارزنده؛ از جمله کتاب‌های نفیس به کتابخانه نو بنیاد الأزهر و بسیاری از کتاب‌های کاخ خلافت به این کتابخانه و تعیین موقوفات، از توجه خاص الحاکم به این جامع نشان داشت.[6]

فعالیت‌های جامع الأزهر در دوره فاطمیان

اگر بخواهیم مهمترین فعالیتهای جامع الأزهر را در دوره فاطمیان بشماریم بایستی به این موارد اشاره کنیم:

ایراد خطبه به نام خلیفگان فاطمی، افزودن عبارت «حی علی خیر العمل» در اذان، برپا داشتن سوگواری عاشورای حسینی (علیه السلام)، برپایی مجلس «الحکمه» در حضور خلیفه و وزیران و دانشمندان برای درس و تعلیم؛ چراغانی و قرآن خوانی چهار شب اول و نیمه رجب، اول و نیمه شعبان که گاه خلیفه و خاندانش نیز در آن شرکت داشتند و به ویژه آموزه‌های اسماعیلی در کنار علوم و فنون رایج آن عصر.[7]

افت و خیزهای جامع الأزهر

آن چه گذشت بخشی از تحولات و آثار الازهر در دوران شکوه و اعتلای آن است، اما وضع بدین منوال نماند. حتی در دوره حکومت فاطمیان اتفاقاتی رخ داد که عظمت الأزهر را تحت شعاع خویش قرار داد. یکی از این اتفاقات، تأسیس «دارالعلم یا دارالحکمه»؛ دومین نهاد آموزشی فاطمی بود که در سال 395 ق، به فرمان «الحاکم» در قاهره بنیاد یافت و تا اندازه‌ای از اهمیت الأزهر کاست. این امر، خود از دو طریق به وقوع پیوست؛ نخست آن که با تأسیس دارالعلم، بسیاری از پیشوایان علمی و مذهبی از جامع الأزهر کناره گیری کردند و به دارالعلم الحاکم پیوستند.[8] دیگر آن که به جهت تسامحی که الحاکم در آغاز فعالیت دارالعلم نسبت به مذاهب اهل سنت از خود نشان داد و دعوت او از مدرسان سنی و نیز گروهی از دانشمندان علوم نجوم، پزشکی و ادب، سبب شد تا به تدریج روند آموزش‌ها از انحصار دانش‌های مذهبی فاطمی بیرون شود.[9] در این اوضاع چنان چه ملاحظه می شود، عرصه برای ورود به علوم جدید، فراخ تر و شرایط برای آغاز تعلیمات سنی، گسترده‌تر گردید و این تحول مهمی در آموزش های دوران فاطمی محسوب می شود.

اما این امر چندان نپایید. از یک سو الحاکم به دستگیری مدرسان سنی مذهب و قتل و حبس آنان فرمان داد و از آن پس آموزش‌ها به همان شیوه مذهبی اسماعیلیان ادامه یافت[10] و از سوی دیگر با استقرار حکومت ایوبیان (567 ق) و حاکم‌شدن و رسمیت یافتن مدارس ایوبی بر اوضاع و احوال جدید، دارالعلم اسباب و موجبات برتری خود را از دست داد.

از عوامل دیگری که باعث رکود دانشگاه الأزهر گردید، انقراض سلسله شیعی آل بویه در ایران و عراق و چیرگی سلجوقیان پشتیبان خلافت عباسی بود که در سستی بنیان دولت فاطمیان و روند علمی ـ آموزشی الأزهر تأثیرات شگرفی داشت.

این افت و خیزها در عصر ایوبیان و عثمانی با شدت و حدّت بیشتری ادامه یافت؛ به عنوان مثال در دوران عثمانی گاهی الأزهر در اوج قدرت و گاه در نهایت سستی و رکود بوده است.

در یک زمان، شرکت شماری از پیشوایان مذاهب چهارگانه که بیشتر از عالمان برجسته الأزهر بودند، در مجالس مشورتی دیوان عالی، باعث اعتبار الأزهر شده و نیاز ترکان به عالمان دینی و نظام قضایی مبتنی بر فتاوای شرعی و دعاوی مربوط به مذاهب فقهی، رسیدگی به موقوفات و امور کشورداری، نقش سیاسی ـ اجتماعی الأزهر را در برقراری عدالت اجتماعی و حفظ میراث فرهنگی اسلام و زبان عربی بیش از پیش چشمگیر می کند[11] و در زمان دیگر، گسترش فقر و ناامنی و بیماری‌های فراگیر، جامعه مصر را چنان به سمت صوفی‌گری سوق می‌دهد که حتی مشایخ الأزهر نیایش‌های صوفیانه و رقص و سِماع را جایز می شمرند و با اولیای تصوف روابطی نزدیک برقرار می نمایند.[12]

[1]. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الإسلام، تصحیح: تدمری، عمر عبدالسلام، ص 32.

[2]. سیوطی، عبدالرحمن، حسن المحاظره، محقق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 2، ص 251.

[3]. جمعی از نویسندگان، دائره المعارف تشیع، ج 2، ص 86.

[4]. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج 2، ص 1685.

[5]. دائره المعارف تشیع، ج 2، ص 89.

[6]. سیف آزاد، عبدالرحمان، تاریخ خلفای فاطمی، ص 28.

[7]. خفاجی، عبدالمنعم محمد، الأزهر فی الف عام، ص 47.

[8]. غنیمه، عبدالرحیم، تاریخ دانشگاه‌های بزرگ اسلامی، مترجم: کسائی، نورالله، ص 78.

[9]. جمعی از نویسندگان، دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 8، ص 64.

[10]. الأزهر فی الف عام، ج 1، ص 18.

[11]. همان، ص 79.

[12]. ماهر محمد، سعاد، مساجد مصر و اولیاؤها الصالحون، ص 185.